نتایج جستجو برای عبارت :

متن کامل سی دی نیروی دوباره

امروز صبح وقتی از خونه بیرون اومدم هم‌چنان تحت تاثیر ديروز بودم. نور ساعت ۶ صبح روز ۱۱ آذر مثل شب‌های روشن بود و دوباره عاشقی هام یادم افتاد. چیزایی که متعلق به ۶ سال پیش هستند. هم هوا و هم تنهایی. تشديد. عشق. به نظر دوباره عاشق شدم. هوا پاک و تیره روشن بود و کوچه و خیابان خالی از همه. انگار دوباره مثل قبل شدم. توی دلم داد می‌زدم: ببینید من دوباره اومدم. دوباره تنهام و این‌ دفعه نباید، نباید، نباید بد تموم بشه. دوستم داشته باش.

آخرین جستجو ها

خاطرات محمدبهروزی حکایت و شعر پند آموز plodaluarbrun آریا مارکتینگ، مجله آنلاین بازاریابی،فروش،کسب و کار و کارآفرینی باکا سکای پرشین تکست آوای خاک Carol's game طرح گراف کلبه کوچک تنهایی من