دلیل کوچ از نمداد و تفرقه و جدایی بین طايفه کرويي: یکی ازعلل مهم کوچ میرزای بزرگ و خاندانش از نمداد رواج خونریزی و برادر کشی میان دو فرقه کرويي یعنی فرامرزی با خاندان نامبرده است.و میرزا که از این اتفاق بسیار ناراحت بود سعی کرد تا رفع خصومت کند اما متاسفانه موفق به انجام چنین امری نشد و وقتی تمام راه ها را بر خود بسته دید تصمیم به کوچ گرفت .و به سوی قلعه گنج حرکت کرد و در بند چاهرضا مستقر شد .و از طايفه هوت کرمی همسری برگزید که صبیه گمشاد بود
بسم الله الرحمن الرحیمسالهای سال است که تنها پرچم طايفه قنوات در دست خانواده ما است.که برای مراسمات بسیار مهم بیرق برافراشته می شود.لذا برای آنهایی که دوست دارند پرچم طايفه بزرگ قنوات را ببینند تصویر بیرق را در وبلاگ قرار می دهم.
پوست پیازقسمت:ششمداستان نیمه بلندژانر:وحشتزمان پست هر روز ساعت ۱۶:۰۰به قلم#حامد_توکلی#نویسنده#وبلاگ_نویسی_کار_دلچسبی_که_ارزش_دارهششمین طايفه از جنیان طايفه عیثم است این جن اخبار را به نقاط مختلف جهان می‌رساند.هفتمین طايفه هم ام الصبیان نام دارد و این جن‌ها به كودكان آسیب می‌زنند.طايفه هشتم آل که این نوع جن‌ها از جنس زن بوده و به ن باردار و نوزاد‌ها آسیب می‌زنند.نهمین طايفه و از بهترین طايفه جنیان را طايفه صالح میگوینداین جن‌ها ان
ولادت‌امیر‌المومنینین‌حضرت‌علی‌ابن‌ابی‌طالب‌‌مبار‌ک‌بادمعجزه‌ای‌از‌حضرت‌علی‌دراطراف‌شهر‌مکه‌طايفه‌ای‌زندگیمی‌کردند که‌ریس‌طايفه‌‌عزم‌رفتن‌به‌مکه‌کرد‌و‌افراد‌قبیله‌به‌او‌گفتند‌به‌مسجد‌الحرام‌نرو‌رفتی‌پنبه‌در‌گوشت‌بگذار‌و‌از‌اتفاق‌به‌مسجد‌الحرام‌رفت‌پیامبر‌را‌دیدجذب‌ایشان‌شد‌وپنبه‌را‌از‌گوش‌در‌اورد‌اسلام‌اورد‌به‌حضرت‌محمد‌گفت‌من‌طايفه‌ام‌را‌مسلمان‌میکنم‌‌جایزه
پوست پیازقسمت:هفتمداستان نیمه بلندژانر:وحشتزمان پست هر روز ساعت ۱۶:۰۰به قلم #حامد_توکلی#نویسنده#وبلاگ_نویسی_کار_دلچسبی_که_ارزش_دارهبیست و یکمین طايفه خیزب است واین جن انسان را در حال نماز وسوسه كرده و نماز انسان را قطع می‌كند.طايفه ی بیست و دوم هم هزع است ابلیس ماموری دارد كه به آن هزع گفته میشود بین مشرق و مغرب را پر می‌کند و هنگام خواب نزد مردم رفته و باعث خواب‌های پریشان می‌شوند.مثل آنروز که یکی از آنها را در بالای سر تو زیر آن درخت دی
وقتی صحبت از مردان نامی و بزرگ زمانهای دور می شود همه به نوعی درصدد برمی آیند که از کوچکترین وجه تشابه اسمی و کلامی آن را به تیره و طايفه ی خود نسبت دهند از جمله ی این افراد نامی(ملا آدینه مستوفی بختیاری است. )که تاکنون سه طايفه آنرا به خود نسبت داده اند تنها شواهد و مدارک می تواند این ادعا را ثابت نماید نه حرفهای ادبی زیبا حال قضاوت باشماست با مدرک باید ببینیم کدوم طايفه برحق است. 1- ملا آدینه مستوفی فرزند امیر الله یار هارونی 2- آق
طايفه ی محمدی از لحاظ جمعیت و آمار یکی از بزرگترین طوایف ایل بزرگ بهمئی هست با حدود ۸ الی ۱۰ هزار نفر جمعیت طايفه ی محمدی بیشتر در روستاهای ستلون ، سرله، گدارپهن، دوگچه، تلشور، پوتو، شانبچه، بنه دراز و در شهرستان های رامهرمز، باغملک و اهواز ست دارد این طايفه از لحاظ سطح فرهنگی و پیشرفت اجتماعی در سطح خوب قرار دارد و همچنان در حال پیشرفت بیشتر و برای رسیدن به بهترین سطح فرهنگی هست این طايفه در مدت زمان جنگ تاریخی ایل بهمئی بخصوص تی
پوست پیازقسمت:پنجمداستان نیمه بلندژانر:وحشتبه قلم #حامد_توکلیزمان پست هر روز ساعت۱۶:۰۰#نویسنده#وبلاگ_نویسی_کار_دلچسبی_که_ارزش_دارهوای خدایا!!گوسفند بریان شدهای در وسط سینی قرار داشت و دور آن با انواع سبزیجات،میوه جات و نوشیدنی های خوش رنگ تزئین شده بود.سولی که چهره اش حالا راضی تر بنظر میرسید رو به من ونصرت کردو گفت بفرمایید میل کنید اگر هم باب میلتان نیست امر کنید بگویم برایتان چیز دیگری بیاورند که نصرت جواب داد ممنونم قربان همین هم از س
جنگ سه بَرداین جنگ بین طايفه محمدی و طايفه محمدموسایی قبل از جنگ علیه رضا شاه خائن بوده است بوده است که داستان آن به شرح زیر میباشدچندین خانواده از دو طرف در فصل تابستان در مناطق سردسیری به نام سرحد در منطقه ای از آن به نام سه بَرد همسایه بودند خانواده های طايفه محمدی 1- مرحوم کاید نورعلی قنبرعلی از دهه مهدی بود2-مرحوم کربلایی رحمان از دهه محمید بود که آن زمان هم بزرگ طايفه ی محمدی بودند3-مرحوم کاید نورمحمد حاجی محمد از دهه کمایی4- مرحوم کاید ب
ایل کرائی در چهاردوره مختلف مشمول کوچ اجباری گردید ؛ دوره اول درحدود سال650 هجری قمری،که قسمت زیادی از ایل کرائی رابه نواحی سیستان وبلوچستان ، خراسان و کشورهای افغانستان وپاکستان کوچ دادند که درحال حاضردرکشورپاکستان به محمدحسنی معروف هستند و در سیستان هم به نام طايفه کهرائی یا کهرازهی زندگی دارن . جالب اینجاست که درمرزپاکستان روستایی به نام کرائی کور وجوددارد ، که کور در زبان بلوچی به معنای رودخانه است ، یعنی رودخانه کرائی ها.مرحله دوم ک
عشایر پارس (ایل باصری-طايفه کردشولی)
تاکنون
راجع به ایل باصری و طايفه کردشولی تحقیقات کمی انجام شده است و این دو
قبیله ناشناخته مانده اند، اطلاعات اندکی هم که از این دو قوم در دست است،
اغلب شفاهی و سینه به سینه نقل شده است. پژوهشگران راجع به منشا ایل باصری
نظریه های مختلفی ارایه داده اند. برخی باصری ها عرب و بعضی آنها را ترک و
عده ای باصری ها را از بقایای ترک و عرب می دانند. گروهی دیگر، باصری ها را
از بقایای ایلات پاسارگادی و رم کاریان حد
زنده یاد همتعلی یوسفی و آقای جعفری و یکی از عشایر طايفه فرهادی در بازدید قلعه - این قسمت گرمابه قدیمی قلعه سال 95چادر های تعدادی از طايفه فرهادی -باصری در جوار قلعه و جنوب تمب نقاره خانه که نزد ایل مشهور است و یکی از مراتع و چراگاههای پر خاطره ایل قلمداد میشود ، اما فرهادی ها معمولا زمستان گذرانی داشتند .یکی از برجهای باقی مانده قلعه برکه دوار (دایره ی شکل ) با معماری سنگ و ملات ساروج و زیبای قدیمی و کهن قلعه حسن آباد .ظاهرا چنین بر
متاسفانه تخصص گرایی در همه انتخابات کشور و از جمله انتخابات شوراهای اسلامی از سوی اکثریت شهروندان و حتی گاها از سوی انسانهای با دارای دید وسیع تر ی و جامعه شناسی بالاتر از سطح عموم جامعه، از #نقص محاسباتی مشکل داری برخوردار بوده لذا افراد غیر متخصصی را برای یک کار کاملاً #تخصصی انتخاب می کنند. ضرر و زیان چنین انتخاباتی معمولا بعد از پایان دوره صدرات منتخبین خودش را نشان خواهد داد، یکی از عناصر بروز چنین پدیده ای #قوم گرایی
داستان کوتاه بعدی احتمالا این باشد " زیور آلات و قاشق های نقره ی ، میراث مادر بزرگ فرستنده : جناب آقای بهرام میرزایی طايفه کردشولی آراستن صحرای کافتر و چشمه رعنا دارای چمنزارهای زیبا و درخشان و چشمه های جاری اب اشک چشمی همراه با سیاه چادر و فرش و صنایع دست بافت طايفه مهم و بزرگ کردشولی در ییلاق با صفای بهاران شهرستان اقلید فارس چیدمان و تزیینات فرش سنتی و محلی و بر پایی سیاه چادر طايفه کردشولی در ییلاق اجدادی انها واقع
تو شاه بیت تمام سرودهای منیمیان طايفه یاس ها تو یاسمنی رئوف آل محمد تو را لقب دادند تو مرهم همه ی سینه های پر محنی تو اِبن بابِ حَوائج ، اَبا الجوادی تو علی و فاطمه هستی حسینی و حسنی میان صحن تو قرآن گشودم و دیدم نگفته آیه قرآن به غیر تو سخنی بیا بخر همه آنچه که ندارم را بیا ببر دل من را به چشم هم زدنی تو اسم اعظمی و در حرم ، محال همه کنار پنجره فولاد، می شود شدنی حدیث ابن شبیب تو شاهد حرفم تو روضه خوان عزای شهید بی کفنی شاعر؛ زینب اثنی عشری
طوایف علاءالدینی هم شامل ۶ طايفه بزرگ به نامهای دهه (طايفه) شیخ، مَحْمَد، خاجَمیر، قنبر، میراَحمد و نعمت الله می باشند. هرچند که تا پنجاه سال گذشته، علاءالدینی ها بیشتر در شمال خاک بهمئی ساکن بوده اند امّا امروزه با پیشرفت وسایل ارتباطی و فراگیر شدن ارتباطات، بیشتر گستره خاک بهمئی از عَلاء، تنگ چویل، سَرپُر، سَردو و دیشموک در شمال گرفته تا مُمْبی و ابوالفارس در جنوب خاک بهمئی و همچنین دالون در غرب و حتّی اخیراً شهر لِکَک (مرک
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ شهادت مظلومانه و جانسوز جمع عاشقى از رزمندگان غیور اسلام که در ماموریت شریف حراست از مرزهای ایران ، توسط گروهک حقیر، تروریستی و مزدور سرویس های اطلاعاتی بیگانه به شهادت رسیدند ، موجب تاثّر و تالّم عمیق قلبی گردید و ملت ایران را داغدار کردطايفه زین الدینی در بیانیه ای ضمن اعلام ا
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس گفت: درگیری طايفه‌ای در ممسنی یک کشته و ۳ مصدوم برجای گذاشت.سرهنگ کاووس محمدی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس اظهار کرد: حدود ساعت ۱۱ امروز پنج شنبه در پی تماس تلفنی با پاسگاه ماهور مبنی بر نزاع و درگیری در روستای برم سیاه ماهور از توابع شهرستان نورآباد ممسنی، بلافاصله عوامل پاسگاه به محل اعزام شدند.سرهنگ محمدی تصریح کرد: در بررسی این موضوع مشخص شد درگیری بر سر مرتع و چراگاه دام بی
سالها قبل در بحبوحه کوچ ایل در طايفه و اولادی در حوالی .ابتدای کوچ ییلاق به سمت قشلاق در هنگام گذر از پل باریک و ازدحام ایل یکی از شتران با تنه دیگری بدرون کانال اب افتاد و از قضا بار آن همه اش پول بود پول نوت(اسکناس- کاغذی ) و سکه در کیسه های چلوار درون جوال .حالا اخر ماجرا و سرنوشت ایل در ان سحر گاه و ماجرای خشک کردن پولهای باشد یه وقت دیگر از سری داستانهای ایل : مردی که به حمام دهکده رفت - جدال با پلنگ - شگار گراز بجای خرگوش -جدال با س
من گرفتم تو نگیرشعر از:ایرج میرزازن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر چه اسیری كه ز دنیا شده ام یكسره سیر … من گرفتم تو نگیر بود یك وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر زن مرا كرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر یاد آن روز كه آزاد ز غمها بودم … تك و تنها بودم زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر بودم آن روز من از طايفه درد كشان … بودم از جمع خوشان خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر
وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ/قصص 5و ما اراده داشتیم که بر آن طايفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.
پاسخ علامه‌طباطبایی به آقای‌رییس‌جمهور! علامه‌طباطبایی در مورد آیاتی که رییس‌جمهور به آنها استدلال کرده و بیان داشته بودند که "پیامبر(صلی الله علیه وآله) با کفار پیمان میبست و آنها پیمان را می‌شکستند،پیمان دوم را میبست" می‌نویسد: پیمان‌شکنی مطرح شده در این آیات مربوط به حوادثی است که به مدت ۷ سال بین یهودیان و پیامبر(صلی الله علیه وآله) رخ داد.پیامبر بعد از اینکه یهودیان اسلام را قبول نکردند،با انها که ۳ طايفه به نامهای بنی النضی
ریشه نام اوشناوا را نباید در کتاب ها جستوجو کرد.از آنجایی که بزرگ مردان و کهنسالان شهر میگویند، این روستا قدمت زیادی دارد و میتوان به اجداد طايفه هایی چون اصغری برگشت و دید که چندین نسل پی در پی در این روستا ساکن بوده اند.نام روستا هم از آنجایی که زبان مردم این روستا تورکی آذربایجانی میباشد، ریشه ترکی دارد. به این ترکیب که دو کلمه اوشنا و اووا در کنار هم نام این روستا را تشکیل میدهند.کلمه اوشنا (üşna) در زبان فارسی به معنی آشنا و کلمه اووا (ova) در
وصیت می كنم به كسی كه او را بیش از حد دوست می دارم - به معبود من، به معشوق من ، به امام موسی صدر، كسی كه او را مظهر علی می دانم - او را وارث حسین می خوانم - كسی كه رمز طايفه شیعه و افتخار ان و نماینده هزار و چهار صد سال درد و غم و مبارزه و سرسختی و حق طلبی و بالاخره شهادت استكسی كه وصیت می كند ادم ساده ای نیست ـ بزررگترین مقامات علمی را گذرانده ـ سردی و گرمی روزگار را چشیده ـ از زیباترین و شدیدترین عشقها برخوردار شده ـ از درخت لذات زندگی میوه
همه برای سوریه؛ مسیحیانی که مدافع حرم دختر امیرالمومنین(ع) شدند/ شهادت خادم مسیحی در صحن حرم حضرت زینب (س)+عکس و فیلم مسیحیان سوریه، از جمله طوایفی در این کشور بودند که در صفوف طايفه علوی ها و شیعیان این کشور به صف مدافعان حرم پیوسته و در دفاع از مقدسات اسلامی به فیض شهادت نائل آمدند. سرویس جهان مشرق - بحران سوریه در حالی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و هم پیمانان منطقه ایشان به مردم سوریه تحمیل شد که یکی از مهمتری
قیام مقدس و پرشكوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حكومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه، در جریان كشمكش قبیلگى
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعونبا اندوهی از تاثر و تاسف باخبر شدیم، حاج اکبر صفار بزرگ خاندان طايفه محترم صفار، دار فانی را وداع و به معبودش پیوسته و در جوار اعلی علیین قرار و آرامش گرفته است .حاج اکبر صفار از بزرگان و نیکان و صالحین و مومنین بود که در سالهای اخیر با بیماری دست و پنجه نرم میکرد و آخرالامر هم، عطای دنیا را به لقایش بخشید و رنجشها و محنتهایش را فرو نشاند و با قلبی مطمئن و سرشار از معنویت به دیدار حق شتافت .غمِ از
سلام میفرستم و سپاس میگذارم خدمت همه عزیزان به ویژه بزرگان وفرزندان روشنفکراولاد آشعبان که در نگارش وجمع آوری اسامی شجره نامه این حقیر را یاری نمودندتا این اطلاعات مفید رابه نسل حاضرو نسلهای آینده تقدیم کنیم.درودمیفرستم به روح زنده یادپدرم مشهدی حسین کاظمی که درجمع آوری شجره نامه اولین مشوق من بودو من رابه این کارتشویق میکرد.(یادم هست دریک روزپاییزی آمرید حاتمی ازبزرگان طايفه اسیوند به دیدارپدرم آمده بودومن هم طبق معلوم درکنارپدر می نش
جشنواره
نی در منطقه باصری ودر منزل آقای اسماعیل شیروانی در ابولوردی از توابع
شهرستان پاسارگاد - فارس برگزار با همکاری بلند همت و تلاش و هماهنگی
جناب اقای بهرام میرزایی از طايفه کردشولی با گرد همایی تنی چند از
نوازندگان ساز خوش نوای نی از ایل های عرب ، کردشولی و باصری در
ساز های خود انواع و اقسامی از مقامهای این ساز سنتی ایلات رابه معرض
نمایش گذاشتند و در عین برگزاری مجلس ساده و بی تکلف ، بدون تشریفات حال و
هوای قدم
به نام خداروایت سوم كه عن سماع است این است كه ولو ان رجلاً دخل الكعبه فقال فیها معانداً اخرج من الكعبة و الی الحرم و ضربت عنقه» حالا عمده با این است كه چرا اخرج من الكعبة و من الحرم» علی ای حال آن روایت اول كه صحیحه ابی الصباح كلانی بود آن داشت حكمش اعدام است اما دیگر نگفت كجا اعدام می‌كنند آیا این دو تا روایت مقید آن است كه او را از حرم بیرون می‌برند و بعد اعدام می‌كنند یا نه غیر از این اطلاق و تقیید یك جمع دلالی دیگر دارد آن كسی كه در همان ح
درباره این سایت