نام کتاب: دیواننویسنده: فروغ فرخزادقالب فایل: APKتعداد صفحه: ___حجم فایل: 13.9 مگا بایتدانلود توضیحات: این کتاب شامل کلیه آثار فروغ فرخزاد به همراه زندگی نامه وی می باشد.
فروغ فرخ زاد در دیماه 1313 در تهران به دنیا امدو در سال 1330 با پرویز شاپور ازدواج کرد و حاصل ازدواج او پسری به نام کامیار میباشد وی در دوران کوتاه زدگی خود سفرهای زیادی به کشور های اروپایی از جمله : فرانسه ، آلمان ، ایتالیا و انگلیس داشته که بیشتر برای مطالعه و بررسی امور مربوط به سینما میباشد کار سینمایی فروغ پس از آشنایی به ابراهیم گلستان آغاز شد و با همکاری وی ادامه یافت.ادامه ی مطلب
میروم خسته و افسـرده و زارسـوی منزلگــه ویرانه خویشبه خـدا می برم از شهـــر شما دل شوریــده و دیوانــه خویشمی برم تا که در ان نقطه دورشستشویش دهم از رنگ گنـاهشستشویش دهم از لکه عشــقزین همـــه خواهش بیجا وتباهمی برم تا زتو دورش ســـازمزتو ،ای جلــــوه امید محــــالمی برم زنـــده بگورش سازمتا از این پس نکنــد یاد وصالناله می لرزد،می رقصد اشک آه ، بگــــذار که بگریزم مـــناز تو ، ای چشمه جوشان گناه شایـد آن به کـه بپرهیـــزم منبخـــدا غنچ
به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت 3 جمله ی خبریقافیه: آموخت و برافروختفعل: آموخت و برافروخت (روشن کرد)آرایه ها: تشبیه (چراغ دل و نور جان) و تناسب (دل و جان - فکر و جان)مفعول: فکرت و چراغ دلترکیب اضافی: چراغ دل - نور جانمعنی: به نام خدایی که برای روح و جان، عقل و خرد را قرار داد و دل را از مایه ی جان و روح روشن کرد. ز فضلش هر دو عالم گشت روشن &n
به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت 3 جمله ی خبریقافیه: آموخت و برافروختفعل: آموخت و برافروخت (روشن کرد)آرایه ها: تشبیه (چراغ دل و نور جان) و تناسب (دل و جان - فکر و جان)مفعول: فکرت و چراغ دلترکیب اضافی: چراغ دل - نور جانمعنی: به نام خدایی که برای روح و جان، عقل و خرد را قرار داد و دل را از مایه ی جان و روح روشن کرد. ز فضلش هر دو عالم گشت روشن &n
قالب شعر: مثنویبه گیتی، به از راستی، پیشه نیست ز کژی بتر، هیچ اندیشه نیست» 2 جملهمعنی: در جهان اندیشه و فکری مهم تر از راستی وجود ندارد و هیچ فکر و اندیشه ای بدتر از ناراستی نیست.قافیه: پیشه و اندیشهز: مخفف از گیتی: جهان پیشه: حرفه، شغل، کار
فروغ فرخزاد،انسان بودن.چه زیبا گفت فروغ فرخزاد : اگر مستضعفی دیدیولی از نان امروزتبه او چیزی نبخشیدیبه انسان بودنت شک کن!اگر چادر به سر داریولی از زیر آن چادربه یک دیوانه خندیدیبه انسان بودنت شک کن!اگر قاری قرآنیولی در درکِ آیاتش دچارِ شک و تردیدیبه انسان بودنت شک کن!اگر گفتی خدا ترسیولی از ترس اموالتتمام شب نخوابیدیبه انسان بودنت شک کن!اگر هر ساله در حجّیولی از حال همنوعتسوالی هم نپرسیدیبه انسان بودنت شک
آدمهایی که بیشتر از من و تو سرشان میشود میگویند انسانِ متمدن کسی است که در تنهایی احساس تنهایی نکند. تو باید برای خودت یک دنیای درونی داشته باشی و همچنین تکیهگاههای ثابت روحی و فکری! یعنی در عین حال که در میان مردم زندگی میکنی خودت را کاملا از آنها بینیاز بدانی.مردم هیچ به ما نمیدهند که ما خودمان از بهدست آوردنش عاجز باشیم! از مردم، فقط رنج و ناراحتی و سر و صدای بیخود نصیب آدم میشود! فروغ فرخزاد
از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شداین عید به اهل دین مبارک ، بر جمله مسلمین مبارک . . . *********************************تویی هم مصطفی و هم محمد / تو را در آسمان نامند احمدتو کانون صفا مرد یقینی / تو عین رحمه للعالمینیعید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد*********************************مبعث رسول اکرم بر شما و خانواده گرامیتان مبارک باداین عید فراموش نشدنی و روز خجسته بر شما فرخنده باد . . . ************************************سالروز انتخاب شدن محمد مصطفی (ص) برای پیامبریاز س
در این سی دی درباره از خودگذشتگی صحبت میکند که منِ فروغ، اشتباهاتی دارم و هیج وقت اشتباهات خودم را یادم نرود و فقط نخواهم اشتباهات دیگران را ببینم بلکه می بایست از خودگذشتگی داشته باشم و نگذارم که ضلع لیاقت من ضربه بخورد.
بیوگرافی بازیگران فروغ قجابگلی بازیگر و کارگردان تئاتر، اصالتا اهل دزفول است. فروغ قجابگلی فارغالتحصیل رشته علوم هنری از تربیت معلم در سال ۱۳۷۰ میباشد. او سپس لیسانس بازیگری و کارگردانی خود را از دانشکده غیرانتفاعی عالی جهاد دانشگاهی در سال ۱۳۷۴ دریافت کرد و در سالهای ۸۳ تا ۸۵ کاندیدای کانون ملی منتقدان و در سال ۸۴-۸۳ کاندیدای جشن بازیگر بود. فروغ قجابگلی اصالتا اهل دزفول استفروغ قجابگلی به عنوان بازیگر در نمایشهای خرقه
به یاد پدر مرحومم:دلم به بوی تو آغشته استسپیده دمانكلمات سرگردان بر میخیرند و خوابالوده دهان مرا میجویندتا از تو سخن بگویمكجای جهان رفته اینشان قدم هایتچون دان پرندگانهمه سوئی ریخته استباز نمیگردی، میدانمو شعرچون گنجشك بخار آلودیبر بام زمستانی به پاره یخی بدل خواهد شد(فروغ فرخزاد)
باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشقشعلة سرکش آزادگی افروخته است یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگیات از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته استنقش پیکار تو، در صفحة تاریخ جهانمیدرخشد، چو فروغ سحر از ساحل شبپرتواش بر همه کس تابد و میآموزدپایداری و وفاداری، در راه طلبچهر رنگین شفق، میدهد از خون تو یادکه ز جان، بر سر پیمان ازل ریخته شدراست، چون منظرة تابلوی آزادیست که فروزنده به تالار شب آویخته شدرسم آزادی و، پیکار حقیقتجوییهمه جا، صفحة تاب
اسماعیل زمانی از جانباران و پژوهشگران دوران دفاع مقدس است. در روایت خاطراتی از عملیات مرصاد چنین میگوید: شهید "محمود خالقی" فرمانده دسته علی اصغر (ع) گفت: داش داوود، ما مرد جنگیم! به مامانم گفتم: من تا کربلا نروم برنمیگردم. با این جمله محمد، همه صدای خنده همه بچهها بلند شد. به او میگفتند: بچه ننه.»
عكس روی تو چو در آینه جام افتادعارف از خنده می در طمع خام افتادحسن روی تو به یك جلوه كه در آینه كرداین همه نقش در آیینه اوهام افتاداین همه عكس می و نقش نگارین كه نمودیك فروغ رخ ساقیست كه در جام افتادغیرت عشق زبان همه خاصان ببریدكز كجا سر غمش در دهن عام افتادمن ز مسجد به خرابات نه خود افتادماینم از عهد ازل حاصل فرجام افتادچه كند كز پی دوران نرود چون پرگارهر كه در دایره گردش ایام افتاددر خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخآه كز چاه برون آمد و در دام افت
تکیهکلامهای ادبی؛ از فردوسی تا فروغرومه خراسان - الهه آرانیان: خب»، در واقع»، به اصطلاح» و.؛ اینها تکیهکلامهای معمول و رایج در گفتار خیلیهاست. تکیه کلام، کلمه یا عبارتی است که یک نفر بیشتر از دیگر کلمهها به آن تکیه میکند. این قضیه را اگر وارد دنیای شعر و ادبیات کنیم، متوجه میشویم اهل ادب هم تکیه کلام یا واژه کلیدی دارند.به عبارتی، هر شاعر تکیه اصلیاش روی چند واژه خاص است که دلبسته آن هاست. از طرفی این تکیهکلامها
نیازها : بنفشه آفریقایی نیز نظیر هر گیاه دیگری به گروه ای از دست اندرکاران برای پرورش و نمو با صرفه نیاز دارااست که از این دربین می شود به نوروفروغ , دما , آب , مواد غذایی , و محیط کشت اشاره نمود . نوروفروغ : کار فتوسنتز تحت عنوان سیستم ایجاد انرژی منحصربهفرد گیاهان در حضور نور و روشنایی صورت میگیرد , ازین رو نور و روشنایی را می توان مهم ترین فاکتور رویش گیاه دانست . در زمینهی میزان نیاز بنفشه آفریقایی به نوروروشنایی عقاید متضاد دوچندان است
با من از دردت نگواز غم و ماتم نگومن خودم لبریز درد،با من از درمان بگواز نشاط و شادیتاز فروغ بخت خودبا من از باران بگواز صدای دلنشیناز لطافت های آنبا من از آن خنده هااز شکفتنهای نازاز غرور، از زندگیبا من از شعر و شعور حس و حال عاشقی"با من از یاران بگو "
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چندمحرمی کو که فرستم به تو پیغامی چندما بدان مقصد عالی نتوانیم رسیدهم مگر پیش نهد لطف شما گامی چندچون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقابفرصت عیش نگه دار و بزن جامی چندقند آمیخته با گل نه علاج دل ماستبوسهای چند برآمیز به دشنامی چندزاهد از کوچه رندان به سلامت بگذرتا خرابت نکند صحبت بدنامی چندعیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگونفی حکمت مکن از بهر دل عامی چندای گدایان خرابات خدا یار شماستچشم انعام مدارید ز انعامی چندپی
سلام به شما دوستان!در روزهای اخیر به طور اتفاقی با اخبار صعود سیزدهم قلم در قله شاهوار شاهرود برخورد کردم! روزگاری خصوصا در صعود های پنجم و ششم، این همایش خیلی پر شور و البته پر حاشیه بود و من هم توفیق داشتم در صعود ششم (قله یخچال همدان) شرکت کنم. این روزها وبلاگ نویسی روزهای کم فروغ و سوت و کوری را می گذراند و مدت هاست خیلی از دوستان قدیمی به هر دلیلی قلم خود را آویخته اند و وبلاگ هایشان خاک می خورد!! بعضی، من جمله خودم، اگرچه خیلی کم ولی همچنان
این جا کسی است پنهان دامان من گرفتهخود را سپس کشیده پیشان من گرفتهاین جا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جانباغی به من نموده ایوان من گرفتهاین جا کسی است پنهان همچون خیال در دلاما فروغ رویش ارکان من گرفتهاین جا کسی است پنهان مانند قند در نیشیرین شکرفروشی دکان من گرفتهجادو و چشم بندی چشم کسش نبیندسوداگری است موزون میزان من گرفتهچون گلشکر من و او در همدگر سرشتهمن خوی او گرفته او آن من گرفتهدر چشم من نیاید خوبان جمله عالمبنگر خیال خوبش مژگان
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشتراهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم كشانده بود رفتم كه داغ بوسه پر حسرت ترا رفتم كه نا تمام بمانم در این سرود با اشكهای دیده ز لب شستشو دهم رفتم كه با نگفته بخود آبرو دهم از پرده خموشی و ظلمت چو نور صبح رفتم ‚ مگو ‚ مگو كه چرا رفت ‚ ننگ بود عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما رفتم كه در سیاهی یك گور بی نشان بیرون فتاده بود یكباره راز مارفتم كه گم
کتابی که در این پست به معرفی آن می پردازیم، کتابی با عنوان فروغ ابدیت » است که تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم حضرت محمّد(ص) می باشد. به گفته ی نگارنده و برگرفته از صفحه ی هشت، این کتاب به انگیزه ی آشنا کردن جوانان و فرهیختگان با سیره ی پیامبر(ص) با بیانی روشن و مصادری ارزشمند، در خلال دوازده سال به رشته ی تحریر درآمده و در مجله ی ارزشمند مکتب اسلام چاپ و سپس به صورت یکپارچه و یک کتاب چاپ شده است. این کتاب در سال 1385 به کتاب برگزیده
اصفهان نصف جهان است. احتمالا این جمله را بارها و بارها در طول زندگیتان شنیده اید. اگر در مورد معنی این جمله اطلاع ندارید سعی می کنیم که در متن زیر کمی برای شما معنی این جمله را آشکارتر نماییم. در ابتدا باید گفته شود که شهر اصفهان یکی از مهم ترین شهرها و مقاصد گردشگری برای گردشگران و توریست ها از سرتاسر جهان و همینطور تمام مردم ایران می باشد. این شهر پر است از جاذبه های تاریخی و فرهنگی که هر کدام از این جاذبه های توریستی میتواند شما را مسحور خود
اصفهان نصف جهان است. احتمالا این جمله را بارها و بارها در طول زندگیتان شنیده اید. اگر در مورد معنی این جمله اطلاع ندارید سعی می کنیم که در متن زیر کمی برای شما معنی این جمله را آشکارتر نماییم. در ابتدا باید گفته شود که شهر اصفهان یکی از مهم ترین شهرها و مقاصد گردشگری برای گردشگران و توریست ها از سرتاسر جهان و همینطور تمام مردم ایران می باشد. این شهر پر است از جاذبه های تاریخی و فرهنگی که هر کدام از این جاذبه های توریستی میتواند شما را مسحور خود
این موضوع که پاره ای از حدیث نگاران ومورخان او را بانوی صاحب فرزند خوانده اند دیدگاهی سست است و طرفداران آن بدان جهت دستخوش این اشتباه شده اند که حضرت خدیجه سلام الله علیها، خواهری به نام هاله» داشت، و او دارای فرزندان دختر و پسر بود و آنان به خاطر مهر و صفای خاله ی اندیشمند و پر مهر خویش، و به دلیل آگاهی و مدیریت و امکانات گسترده ی او، بیشتر در خانه ی آن حضرت در قلمرو مدیریت و مراقبت و تربیت او بودند؛ به گونه ای که او را بر مادر و خانه و خاندا
چشم پدر به راه بود ای پسر بیا تا جان نرفته از تن او زودتر بیا از پشت ابرای قمر فاطمی درآی تا شب به در رود چون فروغ سحر بیا هم صاحب امانی و هم صاحب عزا بهر نماز بر تن پاک پدر بیا افتاد جام آب ز بس دست لرزه داشت در پیکرش نمانده توانی دیگر بیا در احتضار باشد و چشم انتظار تست بازست این دو پنجره بر ره ز در بیا بیاشک مردم از پی تشییع آمدند خاکی نمانده شیعه چه ریزی در به سر بیا صاحب عزا به ختم حضورش مسلم است مردم
قیمت بلیط هواپیما تهران به اصفهان ، اصفهان نصف جهان است. احتمالا این جمله را بارها و بارها در طول زندگیتان شنیده اید. اگر در مورد معنی این جمله اطلاع ندارید سعی می کنیم که در متن زیر کمی برای شما معنی این جمله را آشکارتر نماییم. در ابتدا باید گفته شود که شهر اصفهان یکی از مهم ترین شهرها و مقاصد گردشگری برای گردشگران و توریست ها از سرتاسر جهان و همینطور تمام مردم ایران می باشد. این شهر پر است از جاذبه های تاریخی و فرهنگی که هر کدام از این جاذبه ه
قیمت بلیط هواپیما تهران به اصفهان ، اصفهان نصف جهان است. احتمالا این جمله را بارها و بارها در طول زندگیتان شنیده اید. اگر در مورد معنی این جمله اطلاع ندارید سعی می کنیم که در متن زیر کمی برای شما معنی این جمله را آشکارتر نماییم. در ابتدا باید گفته شود که شهر اصفهان یکی از مهم ترین شهرها و مقاصد گردشگری برای گردشگران و توریست ها از سرتاسر جهان و همینطور تمام مردم ایران می باشد. این شهر پر است از جاذبه های تاریخی و فرهنگی که هر کدام از این جاذبه ه
درباره این سایت