وارد شدن اجباری به حمام نهمهدی محبی کرمانی داستانی دارد به نام کُتِ زوک.کُت به کرمانی یعنی سوراخ و زوک همان لوله های سفالی است.داستان از این قرار است که در نوبت خانم ها کُتِ زوکِ خزینه می گیرد و آب زیادی گرم می شود.صاحب جان یکی از ن حمام نزد کَل اسدالله می رود که مسوول حمام است و از او می خواهد به حمام بیاید و کُت را باز کند. کَل اسدالله! کَل اسدالله! دستم به دومنت. کُتِ زوکِ خزونه گرفته. آبا داغ شدن، آتش، زِنِکا می خوان جونشونه ور آب بِکِ
درباره این سایت