مجموعه وارونگی اثر نسترن شلتكلیداز گوشه ی چشمی مایوسبرمی دارم آخرین کلیدرانگاه مى كنم با گوشه ى دیگرشبه صورت قفل شده ات چه عبوسانه بسته اى آن رامی ترسد کلید از مرده کلید هاي زمین افتادهمی لرزد تنش در دهان یخ زده اتنگاه می کنم به پاهايمدست از چرخش نگه می دارممن که هنوز پای رفتن ندارم!!!به آرامی بی صداکلید به چشم من به رختخوابوتو به ذهن آشفته ام برمی گردی .نسترن شلتدردبا گريه میخندمبر لذت دردناک سلول هاي تنیده در همبر سو سوی چراغ
درباره این سایت