نتایج جستجو برای عبارت :

کریم بازگیر

درویشی
تهی‌‌دست از کنار باغ کريم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای
به او کرد. کريم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کريم خان گفت: این
اشاره‌های تو برای چه بود؟
 درویش گفت: نام من کريم است و نام تو هم کريم و خدا هم کريم. آن کريم به
تو چقدر داده است و به من چی داده؟

آخرین جستجو ها

ثبت نام araptika دانلود فیلم و سریال خارجی johnrobacksmel مشاوره و آموزش درزمینه سیستمهای مدیریت EFQM , ISO علیرضایی Melissa's site چرک نویسه ها دانلود پروژه آمار دبیرستان birdcesanda