نتایج جستجو برای عبارت :

پادشاهی که کنیزش خاک را زر میکند نام شاعرش چیه ؟

 آخرین وعده ی دیدار من و باران بود  این هوای دونفره ، بی تو چه بی عنوان بود  ذهن من زمزمه ی یاد تورا خط میزد  یادت اما چه نهان . گوشه ی دل پنهان بود کافه این بار دمادم به دلم میتازید آخرین کافه ی تاریک و شب و فنجان بود موی من رنگ شبش را به دلم میپاشیدمثل یک جنگ زده . شهر دلم ویران بود مرگ در پشت همین خانه کمین کرد و نشست بغض از تک تک این خاطره آویزان بود گفته بودی که یقین کن . یه خدا . میمانم اخرین مهلت افسون

آخرین جستجو ها

بابیت و بهائیت نظام صنفی کارهای کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان بهشهر مطالب اینترنتی tastpiclacer Christopher's game بلیط هواپیما لحظه آخری تهران تبریز منم و خودم تنهایم تی شرت مشکی مردانه ساده و طرح دار برای محرم حس بی حس دهلرانی