نتایج جستجو برای عبارت :

يه سوال دارم

مثل شعری عاشقانه ، خواندنت را دوست دارممهمان قلب من باش، ماندنت را دوست دارمآسمان صاف و ساده ، آبی ات را دوست دارمدور از ابر سیاهی ، نابیت را دوست دارمنیمه ماهی ، کنج شبها ، دیدنت را دوست دارمچون گل خوش رنگ و خوش بو ، چیدنت را دوست دارممن سلام گرم اما ، ساده ات را دوست دارمآن نگاه بر زمین افتاده ات رادوست دارمچشمهای از وفا آکنده ات را دوست دارمگل بخند ، آرام آرام خنده ات را دوست دارم
یه کانال سروش دارم . در خصوص راست‌چین یا چپ چین بودن پست‌ها از یکی از دوستان سوال کردم . برگشته میگه حاجی من تا الان متوجه این موضوع نبودم.پی نوشت :- چقدر حس حماقت بهم دست داد . چقدر من همیشه گیر کامل بودن همه چیز بودم و هستم.- دارم تلاش میکنم تا یاد بگیرم خیلی از مراعات‌ها و حساسیت‌هایی که دارم کاملا بی‌مورده.
دروده سنس بر شما باد و بالاخره داستان را اوردم برید کنار D:قبلش یه سوال از چند نفر داشتم من دارم برا داستانم به پوستر جدید میکشم و توش تمام کسایی که بلدم بکشم هستن  سنی از این عکسا که تیکه تیکس هرکس تو یه تیکشه و سوال اینه که بکگراند تیکه شما چه رنگی باشه کسایی که کشیدم و این سوالو دارم شیزو ، اسکارلت ، کارا ، مانی ، رامش ، میسا ، ونوس ، میرای ، تارو ، دایا  ،مایرنگ مال خودمم آبی روشنه شمام زود بگین و اما داستان ادامه 
البته جای نگرانی نیست. ما آدما همه مون به یه نحوی روانی هستیم.شاید واستون سوال پیش بیاد که مگه جای روانی توی تیمارستان نیست؟ پس چرا ما بیرونیم؟خب برای جواب این سوال میتونم بگم دنیا یه تیمارستان بزرگه، ولی جوابیه در ظاهر هوشمندانه و قابل پیشبینی و خالی!دوست دارم در جواب بگم که آره! تیمارستان جای روانی هاست! ولی دسته ی خاصی از اونا. دسته ای که به خودشون یا بقیه صدمه میزنن!و در ادامه ی جوابم بذارید یه سوال بپرسم ازتون!زندان جای آدماییه که بر خلا
همیشه "دوستت دارم" را نباید گفت گاهی دوستت دارم را باید اشاره کرد باید هدیه داد.قهوه ریخت.پیاده روی کردگاهی دوستت دارم را باید نامه .شعر . قصه نوشت و طرح سیب کشید و گل رز سفید خریدو اما.گاهی دوستت دارم را باید پنهان  کرد باید گذشت و سکوت شدو گاهی او بی خبر است از تمام دوستت دارم هایت.
باسلام وخسته نباشید من از نیشابور تماس می گیرم و ۱۱ ساله ام و علاقه زیادی به فوتبال دارم چون که خداداد عزیزی را خیلی دوست دارم میخواهم زیر نظر ایشان تمرین کنم باید چیکار کنم خواهشمندم راهنمایی کنید ارزو ی من هست که فوتبالیست شوم ایا درس برای فوتبال لازم است من میخواهم فوتبالیست شوم راهنمایی کنید ضمنا یه پسر عمه هم دارم اون هم همین احساس روداره به من بگید من اگه بیام باشگاه شما میتونید منو فوتبالیست کنید اگه نمی تونید لطفا راهشو بگید وبگید ا
24 اردیبهشت 1393من که در تُنگ برای تو تماشا دارم/ با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟دل پر از شوق رهایی است، ولی ممکن نیست /به زبان آورم آن را که تمنا دارمچیستم؟! خاطره زخم فراموش شده / لب اگرباز کنم با تو سخن ها دارمبا دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی / سنگرا با چه زبانی به سخن وادارم؟چیزی از عمر نمانده است، ولی می خواهم / خانهای را که فرو ریخته بر پا دارمفاضل نظری
نیامدن هایت را دوس دارم مثل آمدن هایت نمی دانی .آن ساعت های انتظار چه دلهره ی شیرینی مرا در آغوش می کشد چقدر وسوسه ی رویاهای یواشکی آن لحظه ها را دوست دارم مثل یک بوسه ی طولانی است نگران نباش ب کارهایت برس من اینجابا رویای آمدنت عالمی دارم ک تو آنجا در آغوش هیچ کس پیدا نمی کنی
من دارم تلاش میکنم، خیلی بیشتر از ظرفیت هایم دارم تلاش میکنم، ولی آنقدر محدودیت های اطرافم دست و پایم رو بسته که همه ی تلاش هام در نهایت چیزی رو به نمایش میرسونه کههرکی ببینه فکر میکنه به اندازه یک ثانیه هم اهمیت ندادم. ولی من دارم دست به انجام کارهایی میزنم که تقریبا هیچوقت به انجام دادنشون فکر نمیکردم، دارم غیرممکن های خودم رو ممکن میکنم، ولی به چیزهایی میرسم که عملا هیچی نیستن. و آره دارم فکر میکنم که چی رو بخاطر چی کنار گذاشتم، و این ا
سلام مهدی هستم ۱۵ ساله مهاجم خوبی هستم سابقه بازی رسمی هم دارم حتی مدال قهرمانی هم دارم هم در چمن و هم در سالن بازی کردم در تیم پدیده هم سابقه بازی دارم الان دنبال تیم میگردم خواهشن یه تست ازم بگیرید مطمئن پشیمون نمیشید.
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد …من زرد می شوم …و تا کفش های رفتنت جفت می شود …غریب می مانم …و نیلوفرانه دوستت دارم …نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند …من درست مثل خودم …هنوز و همیشه …و همه کجا و هرکجادوستت دارم
دیوونه کیه؟عاقل کیه؟جونور کامل کیه؟واسطه نیار، به عزتت خمارمحوصله‌ی هیچ کسی رو ندارمکفر نمی‌گم، سوال دارمیک تریلی محال دارمتازه داره حالیم می‌شه چی‌کاره‌اممی‌چرخم و می‌چرخونم ٬ سیاره‌ام !
با سلام و عرض ادب ، پاسخ نامه المپیاد ادبیات هر سه پایهالبته این پاسخ نامه نظر شخصی بنده است و با نهایت احترام و ارادت ، انتقاد همکاران ارجمندم را پذیرا می باشم:*********************پاسخ نامه المپیاد هفتم :سوال 1: گزینه 4سوال 2 : گزینه1سوال 3 : گزینه 3  ، در این سوال گزینه 4 ،مسئولان به شکل عربی نوشته شده و طبق رسم الخط کتاب نیست و ایراد دارد. اگرچه این گونه نوشتن قبلا مرسوم بوده است. احتمال دارد طراح محترم اطلاع دقیق یا آگاهی با رسم الخط کتاب نداشته است
نمی‌دانم. و می‌دانم که این واژه‌ی خوبی برای شروع کردن نیست اما خب: نمی‌دانم. هیچ چیز.مضطربم. تنهایم. خسته‌ام. نمی‌توانم فکر کنم. موسیقی بدی توی گوش‌هایم است. دوستان زیادی را از دست داده‌ام و فراموش کرده‌ام و فراموش شده‌ام.امروز صبح خواب ماندم. و به کلاسم دیر رسیدم. هنوز مضطربم. دل‌تنگم. چه کنم من؟ نمی‌دانم.مراقبِ خودم هستم که خودم را بیش‌تر از این، زندگی‌ام را بیش‌تر از این رها نکنم.تمام وجودم پر از بی‌اعتمادی است. پر از بی‌با
ازدواج کردن در کنار تولد، مرگ و فرزندآوری یکی از اتفاقات مهم در زندگی هر فرد است. به استثنای کسانی که تصمیم به ازدواج ندارند، آن دسته از افرادی که ازدواج کردن در زمره برنامه‌های مهم زندگی‌شان است و همواره در حال برنامه‌ریزی کردن برای آن هستند معمولا یک سوال ذهن‌شان را درگیر می‌کند. من آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ یک سوال مهم و اساسی که بهتر است ابتدا برای آن پاسخی منطقی پیدا کنید و سپس سراغ مقوله مهم ازدواج بروید.
اولین خبر قالب رو عوض کردم بعد مدت ها.دومین خبر دارم شعبه دوم وب رو تاسیس میکنم.سومین خبر دارم قسمت ۴ من برای تو تا ابد رو مینویسم.چهارمین خبر من توی وب نلی دارم فعالیت میکنم فقط یکی داستان ادم فصایی جذاب رو خونده.داستان قشنگیه لطفا بیاین و بخونین و نظر بدین ادرس:neli.blogfa.comهمین 
بدبخت ترین خسته ترین بلاتکلیف.خسته ترینم . خسته شدم از همه ، از همه آدما ، منظورمو که میفهمی؟دلخوشی ندارم امشب اندازه یه ماه که اشکی نریختم بغض دارم امشب اشک پشت چشمم جمع شده بغض تو گلوم جمع شده و راه نفسمو بند آورده میگن من باید از همه چی محروم بشم میگه باید وای خدایا دارم خفه میشم نمیتونم حرف بزنم دارم خودمو کنترل میکنم گریه نکنمداره سنگ میشه داره مثل درد میشه دردی که به جونم افتاده. دست من دست خودم رو نوازش میکنه چشم من همه چیزو خیس می
من از عهد آدم تو را دوست دارماز آغاز عالم تو را دوست دارمچه شب ها من و آسمان تا دم صبحسرودیم نم نم : تو را دوست دارمنه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!من ای حس مبهم تو را دوست دارمسلامی صمیمی تر از غم ندیدمبه اندازه‌ی غم تو را دوست دارمبیا تا صدا از دل سنگ خیزدبگوییم با هم: تو را دوست دارمجهان یک دهان شد هم‌آواز با ما :تو را دوست دارم، تو را دوست دارم.
من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارمبه نان او خریدارم حسین را دوست می دارمخدایش بر حسین بخشید چون بود از محبانشبگفتا نوکر یارم حسین را دوست می دارممن آن شب خیز بیدارم ز جان مشتاق دیدارمبه نان او خریدارم حسین را دوست می دارمحسین را دوست می دارم که او پرورده زهراستحسین آزاده سردار کفن پوشان عاشوراستجهان تشنه حسین سقا همه قطره حسین دریاحسین گل، من ولی خارم حسین را دوست می دارمحسین را دوست می دارم سرو جانم به قربانششب میلاد آمد فطرس و بگرفت دا
این جمله رو دیگه نگوک دل تورو زدم فکرشو کی میکرد اصن ک بری یک درصدم هرکی که پشتت حرفی زد پشت تو دراومدم سپردی که سمتت نیام مکه دشمنت شدم‌‌ توعاشقم بودی ولی بوده تقصیر خودم خیلی پیگیرت شدمشرمنده اگه عکساتو هنوز دارم روی شونم عطر موهاتو هنوز دارم شبیه یه مرده روی تخت صد سال نوری نه میخابم نه بیدارم شرمنده اگه عکساتو هنوز دارم روی شونم عطر موهاتو هنوز دارم شبیه یه مرده روی تخت صد سال نوری ن میخابم نه بیدارملعنت به اون روزی ک ما راهمون خ
های گایزیییی!! اومدم خود سوال پست قبل که جا موندو بپرسم، یه نظرسنجی کوچک کنم ( که سرنوشت رمان به اون بستگی داره و اگه توش شرکت نکنین پایانی نخواهد داشت :)) و هم اینکه.همین دیگه! خاب اول بریم سراغ سوال خود پست:سوال اول: با توجه به خود رمان، به نظرتون رفتاری که لیوای با وینرا داره چه جوریه؟سوال دوم:به نظرتون اراده ی آزاد واقعیته؟ ( میگن انسان آزاده هرکاری می خواد بکنه، به نظرتون این حقیقته؟) پ.ن: جای ارن خالی XDسوال سوم:خودتون یا خانواده تون؟س
توی آخرین وداع وقتی دورم از همه چه صبورم ای خدا دیگه وقت رفتنهتورو میسپرم به خاک تورو میسپرم به عشق برو با ستاره هاتورو دوست دارم مثل حس دوباره ی تولدت تورو دوست دارموقتی میگذری همیشه ازخودت تورو دوست دارم مثل خواب خوب بچگیبغلت میگیرمو میرم به سادگیتورو دوست دارم مثل دلتنگی های وقت سفر تورو دوست دارممثل حس لطیف وقت سحر مثل کودکی تورو بغلت میگیرمو 
سلاممممم عزیزانم. یک سوال دوستانه. هر هفته فقط یه خواننده دارم؟ لطفا جوابتون رو کامنت کنین. خواننده ی عزیزی که گفتی یه پارت طولانی تر بذارم، وقتی نظرات انقدر کمه شما هم جای من بودی انرژی نداشتی که یه پارت طولانی بذاری.
 جواب سوال با سوال!روزی حیف نون ازحکیمی پرسید:  چراما عاشق می شویم وقتی می دانیم به عشقمان نمی رسیم؟حکیم پاسخ داد: چرا ما زندگی می کنیم وقتی می دانیم درآخر خواهیم مرد؟حیف نون وقتی دید کم می آورد،با پشت دست خوابوند توی دهن حکیم و گفت: سوال منو با سوال جواب نده!!
‌از تو آرامشی در جان من است که در چمنزارهایتو غروری که از ستیغ کبود کوههایت به آسمانت سر کشید و هرگز به پستی ها و زشتی ها نیالود.از تو مردمانت را نه، کوههایت را، آسمانت را دوست دارم.چشمه هایت، دشتهایت، از تو من کودکی هایم را دوست دارم.از تو آواز قمری هایت را، پرواز بلند عقاب هایت، از تو آوای بادهایت را دوست دارم. تمام فصلهایت را؛ زنبق های وحشی فروردینت تا کولاک های خشمگین بهمن ماهتاز تو سادگی هایت را، سیاه و سفید زاغی هایت را، از تو زیبایی
روزی چند بار دوستت دارمیکبار وقتی که هوا بَرَم می دارد ، قدم می زنیموقتی که خوابم می آید ، تو می آیییکبار وقتی که باران ناز می کند ، دلِ ناودان می شکند و می باردوقتی که شب شروع می شود ، تمام می شودیک بار دیگر هم دوستت دارم !باقیِ روز راهنوز را
دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایــی منــیدوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگــی منــیدوستت دارم چون زیباتریــن رویای خواب منــیدوستت دارم چون زیباتــرین خاطرات منــیدوستت دارم چون زاییده ی احســاس پاک منــیدوستت دارم چون به یک نگــاه،عشق منــیدوستت دارم چون تنهاترین ستــاره زندگی منــیدوستت دارم چون تنها ترین مصراع شعــر منــیدوستت دارم چون تنها ترین فکــر تنهایی منــیدوستت دارم چون زیباترین لحظــات زندگی منــیدوستت دارم چون زیب
یو مینابه لطف میهن بلاگ پستمو پاک کردم و الان حوصله حرفیدن ندارم"|و یه سوالچرا مانهوای نقاش شب انقدر معروفه؟؟من دارم میخونم قشنگه ولی خیلی مانهوا ها مثل اپلیکیشین شرم اور ,پاپی لاو,کینگ میکر یا بانک خون رو بیشتر دوست دارمالبته اینا تاپ لیستای منن ولی چون نقاش شب خیلی معروف بود انتظار داشتم تو تاپ لیستم باشهمانهوا های بالا همه پیشنهادی منن جز کینگ میکر بقیه اسماتنولی بهترین یائویی بنظرم وبتون " ام جی الکسه"لعنتی عالیهشاید برای بعضی هاشون پس
عمامه برمیدارم ازسرحرف دارمازغربت بسیارحیدرحرف دارمازسیلی ودیوارومیخ دربمانداین بارازیک داغ دیگرحرف دارممسمومیت اخر گریبان گیرمن شدازنیش زهروزخم بسترحرف دارمهمراه دارم درلحدعمامه ام رابایادگاری پیمبرحرف دارمدیگرخلاصه میکنم درددلم راازکربلا باقلب مضطرحرف دارمجاماندم ازجان برکفان لشگرعشقازقاسم وازعون وجعفرحرف دارمهم برجوان اربااربا گریه کردمهم ازعباونعش اکبرحرف دارمگهواره جنبان میان خیمه بودمازبیقراری های اصغرحرف دارمسرنی
  آرزو دارم چو من عاشق شوی   مست درد عشق بی منطق شویآرزو دارم بفهمی درد را  تلخیی برخوردهای سرد رامی رسد روزی که تنها لحظه ها را سرکنی می رسد روزی مرگ عاشقت باور کنی  می رسد روزی که شبها در کنار عکس من نامه های کهنه ام  را موبمو ازبرکنی

آخرین جستجو ها

Frances's collection suineytuchas سازه orwaicamar roygleninav idoxelpee Suzanne's info boycticevsen پله پله تا ملاقات خدا هنر آشپزی و بافتنی