نم بارانو وقتی مینیشم سره کو

با اشک از چشمان من سرریز میشدوقتي می آمد آخر پاییز می شدوقتي می آمد برگ ها افتاده بودندحتی خیابان ها به او دلداده بودندوقتي می آمد ابرها سر می رسیدنددر زیر باران ، بغض ها قد می کشیدندوقتي می آمد ،خاطراتش درد می شدبا یاد چشمش چای تلخم سرد می شدوقتي می آمد، تازه فصل عشقمان بودوقتي که راهی شد ، تمام شهر شد دوددلتنگی ام پَر ،شادیم پَر ، دفترم پَرپَرچیزی نماند از من به جز یک مشت خاکستروقتي که راهی شد ، دلم لرزید ، ترسیدمابری شدم ، پنهان شدم ، یک ری�

وقتي تو گریه می كنیچرخش زمین هیچ استتمام ایدئولوژی های حاكم پوچ استوقتي تو گریه می كنیتمام طعم های جهان تلخ استتمام حادثه ها بیرنگتمام رابطه ها در جنگ استوقتي تو گریه می كنی بهار یا زمستان فقط یك اسم استچه فرق می كند تاریخوقتي گذر زمان درد استوقتي تو گریه می كنی دلت پر از درد استارغوانمبا من بگو از درداین مرددلش بی تو سرد استحتی گریه هایت هم؛بهانه حیاتمچین شو، دیوارت می شومبرمودا شو، در تو غرق می شومارتش جنگ شو؛ میدان سرخت می شومبمب ش�

آدم هایی هستند که وقتي خوشحالی،کنارت نیستند،چون حسودند.وقتي غمگینی در آغوشت نمیگیرند،چون خوشحالندوقتي مشکل داری به ظاهرهمدردند،اما در واقع بی خیال تو هستندامـا،وقتي خـودشان مشکل دارند،با تو خیلی مهرباننداین ها بدبخت ترین انسان های روی زمین هستند! که هیـچ  آرامشى در زندگى ندارند!!

روزی چند بار دوستت دارمیکبار وقتي که هوا بَرَم می دارد ، قدم می زنیموقتي که خوابم می آید ، تو می آیییکبار وقتي که باران ناز می کند ، دلِ ناودان می شکند و می باردوقتي که شب شروع می شود ، تمام می شودیک بار دیگر هم دوستت دارم !باقیِ روز راهنوز را

وقت تماشای تو انگارینصف حواسم سمت چشماتهوقتي به من زل می زنی دائمفکرت کجای زندگیم باتهوقتي که لبخنداتو می بینمنصف حواسم پرت لب هاتهمی خندی و روحم رو می بوسیتو هر نفس این حسم همراتهوقتي تو می چرخی به دور منکل وجودم غرق گرماتهخورشید پشت چشم تو خوابهتوی مدار قلب من جاتهوقتي که محوت میشم اینجوریذهنم کنارت کیشه هم ماتهانگار قلبم توی سینم نیستانگار قلبم توی دستاتهوقتي که داری موج موهاتووا می کنی محو ، تماشاتهچشمای من، قلبم، همه جونماون لحظه ت�

وقتي نمیتونی شور و اشتیاق رو توی چشمها و رفتارش ببینی وقتي نمیتونی مهم بودنت رو توی وجودش ببینی وقتي نمیتونی ببینی که برات وقت بذاره وقتي نمیتونی از اینکه بهش نگاه کنی و تعریفش کنی خوشحال بشه وقتي نتونی متوجه خودت بکنیش وقتي براش وقت میذاری و نتیجه نمیبینی یعنی تو برای اون مُردی اون کسی نیست که تو رو زنده بدونه شاید بگه تو آدم احساسی هستی اما بلاخره زنده بودن و شور و شوق این آدم احساسی به این کارهاست مهم زنده بودن

وقتي از بشریت متنفرید، پرستار نشید!وقتي از عالم طلبکارید، گارسون و مهماندار نشید!وقتي عاشق پول و دیوانه ثروتید، دکتر یا وکیل نشید!اگه ارث باباتون رو از مردم طلب دارید، مسئول یا مدیر نشید!خلاصه که پدر ما رو درآوردید با این انتخاب رشته‌های اشتباهتونخخخ

وقتي سکوت میکنمتو را از یاد نبرده اممنتظرم صدایم کنی!وقتي سکوت میکنیمرا از یاد برده ایمنتظری صدایت کند.وقتي سکوت میکندمرا از یاد نبرده استمنتظرست صدایش کنم؛و این تسلسل باطل یعنی؛عشق بیماری خطرناکیست!#راشین_گوهرشاهی

قشنگهیٰا اَنیسَ مَنْ لٰا اَنیسَ لَهُ. بزرگی گفت : وابسته به خدا شوید .پرسیدم : چه جوری ؟گفت : چه جوری وابسته به یه نفر میشی ؟گفتم : وقتي زیاد باهاش حرف می زنمزیاد میرم و میام .گفت : آفرین .زیاد با خدا حرف بزنزیاد با خدا رفت و آمد كن .!بزرگی میگفت：وقتي دلت با خداست،بگذار هر كس میخواهد دلت را بشكند.وقتي توكلت با خداست،بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی كنند.وقتي امیدت با خداست،بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت كنند.وقتي یارت خداست،بگذار هر

وقتي که روی سینه‌ی من دست های توستقلبی که میزند همه اش زیرپای توستترتیب بین تپش هاش اسم توستهم هوی قلب منی، هم های، های توستلبریز میشوم زتو، لبریز عشق و آهوقتي ترانه ها زتو و نای، نای توستم.ب

رها باش و با رهایی زندگی کن حتی در میان دوز و کلک  هر زمان که به جای ترس و اضطراب، احساس شادی و آسودگی کردی ؛ رها هستی .هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشی؛ رها هستی وقتي نیاز به تائید را از دست می دهی و دیگر نمیخواهی خوب یا بد سنجیده شوی ،رها هستی . وقتي قبول داری که به حد کافی خوب هستی و نیازی به حضور دیگران در کنارت برای رد یا صلاحیت حضورت نداری ،رها هستی وقتي تسلیم لحظه اکنون می شوی ، تسلیم آنچه هست؛ و قبول م

میگن وقتي نفسات بند بیادوقتي مغزت از کار بیافتهفقط خاطرات دلتمیان جلوی چشتفقط کسایی که بیشترینزمان زندگیتو با فکر کردنبهشون سپری کردیتو خاطرت می موننوقتي فرشته ها میانبرای بردنتفقط چیزایی که تو قلبتهست رو می تونی به زبون بیاریامیدوارم اون روزاشتباهی اسمت از دهنم در نرهنمی خوام اشکای خدا رو ببینمموج

نمی دانم  چه بنویسم.روزی بیست بار آرزو می کنم کاش خواهرم هنوز اینجا بود.گاه حس می کنم تنهاترین  آدم روی زمینم.زندگی یک معما ستدنیایم سیاه و سفید شده است.هیچ کس سخنانم را باور نمی کند و نه درکم می کند.هیچ دوستی ندارم؛ دست خودم نیست از هر کس یک زخم به یادگار دارم.باد خنکی موهایم را می رقصاند .من وقتي به دنیا آمدم که همه چیز تمام شده بودوقتي که همه دختر ها به خانه بخت می رفتندوقتي که همه آدم خوب ها می مردندشاید من همان کلاغی هستم که آخر

‬ پدر و مادر ‌ای حرفه ای، بچه‌‌ی باعرضه» بار می‌آورند، نه شاگرد اول. برایشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد. وقتي سر جلسه‌‌ی امتحان، خودكارش ننوشت، اشكش در نیاید و راهی پیدا کند. میوه‌هایی كه مادر برایش می‌گذارد، توی كیفش نگندد. وقتي معلمش یا ناظمش، دنبال داوطلبی می‌گردند، زیر میز قایم نشود. غذا خوردنش كه تمام شد، دل آدم به‌هم نخورد از دیدن ظرف غذایش. وقتي بزرگتری خواست از او سوال‌های اضافی بپرسد،

اگه دیدی یکی رو که وقتي داری رد میشی برمیگرده نگات میکنه     بدون براش مهمی.اگه دیدی یکی رو که وقتي داری می افتی برمیگرده و با عجله میاد سمتت      بدون براش عزیزی.اگه دیدی یکی رو که وقتي داری میخندی برمیگرده نگات میکنه       بدون واسش قشنگی.اگه دیدی یکی رو که وقتي داری گریه میکنی برمیگرده و میاد باهات اشک میریزه    بدون دوست دارهاگه دیدی یکی رو که وقتي داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه   &nb

ما آدمها، گاهی برای پروازی که اسمش زندگی است، برج مراقبت می‌خواهیم. برج مراقبتی که هر وقت کم آوردیم، هر وقت ترسیدیم، هر وقت گرفتار غبار و مه شدیم، برویم سراغش. برج مراقبت آدمها فرق می‌کند، یکی می‌نشیند سر سجاده اش، یکی شماره مادرش را می‌‌گیرد، یکی می‌رود سراغ رفیقش. برج مراقبتی می‌خواهیم که مسیر پرواز را بشناسد. یکی که بداند چه وقتي باید از زمین کند و رفت، چه وقتي باید چسبید به باند و تکان نخورد. یکی که وقتي هوا طوفانی شد، وقتي جریانهای پ

قدر آدمای دور و برتون رو تا وقتي هستن و کنارتونن بدونید

وقتي که برن و نباشن به فکر بوندنشون ارزشی نداره با شمام اگه الان کسی رو داری که کنارته پس گوشیت رو بزار کنار و باهاش معاشرت کن دنیای مجازی برا وقتيه که تنها باشی  *بانو*

To fall in loveعاشق شدنTo laugh until it hurts your stomach.آنقدر بخندی كه دلت درد بگیرهTo find mails by the thousands when you return from avacation.بعد از اینكه از مسافرت برگشتی ببینیهزار تا نامه داریTo go for a vacation to some pretty place.برای مسافرت به یك جای خوشگل بریTo listen to your favorite song in the radio.به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدیTo go to bed and to listen while it rains outside.به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدیTo leave the Shower and find thatthe towel is warmاز حموم كه اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !To clear your last exam.آخرین امتحانت رو پاس ك�

جوانی به حکیمی گفت: وقتي همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتي نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتي ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.»حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟» جوان گفت: آری.» حکیم گفت: اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌ه

وقتي که شما یک ظرف روی می خرید،در بیشتر موارد،این ظرف ها از آلومینیوم هستند،وقتي که ظرف های شما دچار ته گرفتگی و سوختگی می شن،با یک اسید مثل سرکه دوباره به حالت اول برمی گردن،واسه این نیست که سرکه سوختگی ها را حل می کند بلکه واسه اینه که سرکه لایه سطحی آلومینیوم را بر می دارد و آن را در خود حل می کند.

رشته ها باید کشف بشن. مخصوصن اون ضخیم ترها! کشف که بشن، وقتي بتونی تشخیصش بدی و قبولش کنی باید دنبالش کنی! ردش رو بزنی و ریشه رو پیدا کنی. این کار ابدن آسون نیست. گاهی ممکنه به نتیجه هم نرسی، اما تو جست و جو کردن توی خودت رو یاد میگیری. بحث همینه! شناختنِ خودمون. شناختنِ "من". منِ واقعی. منِ مجزا، و در ادامه منِ واحد.به هرحال،جوینده یابنده ست. نه؟وقتي توی خودت جست و جو کردی و ریشه رو یافتی و ابعاد رو سنجیدی، درک میکنی!درک که بکنی، اون قضیه برات یه مس

مهربونمعزیزدلمممجنیفر جااان دلمتولدت مباررررک باشه الهی برسی به تمام آرزوهای خوشگلت عروس زیباشاد و سلامت و خوشبخت باشی همیشهاز وقتي از وب رفتی تا وقتي که برگردی جات خالیههنوزم امید دارم که برگردی من هنوزم گاهی به وبت سر میزنم!یه جوری که هر وقت تا چشمم به آخرین پستت بیفته ببینم یه پست دیگه بعد تولدم گذاشتی ، خیلی برام باارزشه که آخرین پستت برای منهخدا رو شکر میکنم که دنیای قشنگ وب افتخار آشنایی با فرشته های نازنینی رو قسمتم کرد که این حس رو

چقد سخته بمونم تا ببینم زندگیت خوبهکنار اون که می خندی دلم دریای آشوبهدلم میلرزه هر دفعه که دستات توی دستاشهدلم میگیره وقتي که چشات غرق تماشاشه چشات غرق تماشاشه نمی بینی که داغونمهنوزم اس ام اس هات و شبا با عشق می خونمهنوزم وقتي می خندی دلم پر میزنه واستفقط ای کاش می فهمیدم اونم مثل منه واست؟ ینی وقتي باهاش هستی دلش گرم نفس هاته؟ینی مثل من احمق همه دنیاش تو دستاته؟ بهت میگه دوست دارم چشاشو اشک میگیره؟ واسه ی خند هات مثل من دیوونه میمیره ؟به�

م دهن اونی که وردپرس و بلاگر رو فیلتر کرد که ما بیایم از اینا وبلاگ بگیریم یه مشت کسخل که واسه چار تا بک لینک خودشونو گایدنسلامتی نعمت بزرگیهوقتي مریض میشی قدرشو میدونینعمت رو وقتي داری قدرشو نمیدونی از دستش میدی میگی چه چیز باارزشی بودتو دنیا باید یه سری قانون نانوشته باشه که ازش استفاده مفید کرد.

می گویند با هر که دست می داد، دست خود را نمی کشید تا طرف دست خود را بکشد. با هر کس می نشست، آن قدر صبر می کرد تا خود او برخیزد و آن قدر حرفش را گوش می کرد تا خود او حرفش را قطع کند. اصحابش گفته اند وقتي از چیزی به خنده می افتادیم، با ما می خندید؛ وقتي تعجب می کردیم، با ما تعجب می کرد. از آخرت حرف می زدیم، با ما درباره همان حرف می زد. از دنیا می گفتیم، با ما از همان می گفت. از خوردنی ها و آشامیدنی ها هم که حرف می زدیم، او هم از همان حرف می زد. تصورش سخت

سلامممممخوبید؟:|یه چیزی شبیه فکت در مورد ملانی:|ملانی یه بیماری داره(قابل درمانه)که وقتي عصبی میشه یا استرس داره یکمخون بالا میاره:|درحدی که یکم خون از دهنش بچکه:| :| :|من چقدر سادیسمم:|یاد خوناشام میوفتم وقتي درموزد خون حرف میزنم:|یاد نیتارا میوفتم خوناشامه^^

تقویم می‌گوید امروز شهادت پسر فاطمه است. کریمِ زمین و آسمان‌ها ، بخشنده در دنیا و آخرت. اما نه! تقویم اشتباه می‌گوید. اصلا مگر می‌شود شهادت غریبِ مدینه را در یک روز خلاصه کرد؟ غریبی که حتی در خانه خودش هم غریب بود. امام حسن با قطره قطره اشک مادر برای شکستن عهد غدیر شهید شد. وقتي شهید شد که درِ خانه‌ای را که جبرئیل بدون اذن دخول وارد آن نمی‌شد ، با مُشت می‌زدند و به آتش کشیدند. امام‌ حسن وقتي شهید شد که صورت حضرت مادر با سیلی کبود شد. چا

طبق معمول هر روز ، صبح که بیدار شدم گوشیمو روشن کردم یه سر به واتساپ و اینستا زدم یه لحظه دیدم دوستم پروفایلشو مشگی کرده یهو دلم یجوری شد زود زنگ زدم بهش جواب نداد براش پیام گذاشتم که چرا همه جا رو مشگی کردی بعد یه ساعت بهم زنگ زد پرسیدم چی شدهگفت عموم فوت کرده من یه نفس راحت کشیدم و گفتم خدا رحمتش کنه و غم آخرت باشه انشالله قسمت توهم بشه و از این حرفابعد بهم گفت اونقدر ناراحتم که امروز نتونستم برم سر کارگفتم برا چی گفت خب عموم فوت شده من نتونس

دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی به نام وقتي دلم عاشقتهDownload New Music Morteza Pashaei – Vaghti Delam Ashegheteگاهی مثل آهنگای قدیمی میگم تنها دلیل زندگیمیآخه عاشقم تا پای جونم انگار نمیشه بی تو بمونم جونمتو که میشناسی دیوونگیمو میخوام حرفای ساده بگیموبا هم راه بریم تا ته دنیا تنها تا ته کوچه ی رویا دنیاوقتي دلم عاشقته وقتي که تو قلبت جامهغصه نخور چشمای تو تا ته دنیا دنیامهاز بدیام خسته نشو دنیا پایین بالا دارهچترو ببر من با توام وقتي که چشمات میبارهدانلود آهن

یک روز سگی از کنار شیر خفته ای رد می شد. وقتي سگ دید؛ شیر خوابیده، طنابی آورد. و شیر را محکم به درختی بست.وقتي شیر بیدار شد؛ متوجه وضعیتش شد. سعی کرد؛ تا طناب را باز کند. اما نتوانست! در همان هنگام خری در حال گذر بود. شیر رو به خر کرد؛ و گفت: ای خر! اگر مرا از این بند برهانی نیمی از جنگل را به تو می دهم! خر ابتدا تردید کرد. و بعد، طناب را از دور دستان شیر باز کرد.وقتي شیر رها شد؛ و خود را از خاک و گرد و عبار خوب تکانید؛ رو به خر کرد. و گفت: من به تو نیمی از