نتایج جستجو برای عبارت :

شاعر غلام عرفانی

بنویسیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)جهت مجالس ختم و ترحیم ،تشییع و خاکسپاری ----------------------------------بنویسید که این سینه پر از آ مال استبنویسید که خدا محول الا احوال استبنویسید درون دل او م بوداو غلام نبی و مست رخ حیدر بودبنویسید که در دیده ی او دریا بودعاشق فاطمه و ذریه ی زهرا بودبنویسید که ریسمان الهی زهراستکشتی وراه هدایت زطریق مولاستبنویسید کریمان همه مدهوش حسننام پاکش بنویسید همه روی کفنبنویسید حسین ابن علی ارباب استهمه هستی این دیده پر
بنویسیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)جهت مجالس ختم و ترحیم ،تشییع و خاکسپاری ----------------------------------بنویسید که این سینه پر از آ مال استبنویسید که خدا محول الا احوال استبنویسید درون دل او م بوداو غلام نبی و مست رخ حیدر بودبنویسید که در دیده ی او دریا بودعاشق فاطمه و ذریه ی زهرا بودبنویسید که ریسمان الهی زهراستکشتی وراه هدایت زطریق مولاستبنویسید کریمان همه مدهوش حسننام پاکش بنویسید همه روی کفنبنویسید حسین ابن علی ارباب استهمه هستی این دیده پر
به زیر علمتدرگیرم با غمتجون میدم ایشالاتو راه حرمتبه تاب و در تبم دیوونه منصبمکیه که ندونه غلام زینبمگدای هرشبم بی تو موذبمکیه که ندونه غلام زینبمجون من زینب سامونم زینب سقلبم به تاب و تب آرومم زینب سعمه جان زینب
دو بیتی های عید فطر.شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)قبولم می کنی ای شهریار عالم فانیگرفتار توأم آقا شفاعت جان جانانیتویی اول و هم آخر وصی خاتم مرسلبوددستم به دامانت میدانم که میدانیشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)شب های آخر می پیچه عطریاسندا میزد ملائکه آهای  یاایهاالناسسفره رو جمع می کنه عیدی می دهوقتی که روضه ختم می شه به عباس.شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)لحظه های آخر ماه خدا با حال زاربرزبان العفو،چشمانم بود گریان
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)دست بر سینه دلم زائر ایوان طلاستحرمت جای مناجات وتسبیح و دعاستملجأ این دل درمانده تو هستی جاناقاضی حاجت مادر همه ی حال خداستشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)کویر خشک دلم را بیا و صحرا کن    تو با زلالی قلبت دلم رو دریا کن نظر نما به چشمان مانده درراهتمرا به فیض حضورت بیا مهیا کنشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)تفسیر حضور تو زمان فرج استدر قلب صبور تو زمان فرج استیا حجت ثانی العشر مهدی جانهنگام ظهور تو زمان فرج است
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)این گوهر یکدانه که توی کفن استاین هستی و دارایی آخر من استعمریست که زیرسایه اش پرزده اماو تاج سرم بوده و سرو چمن استحیدر شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)حب زهرا و علی شیر حلال مادر استافتخار شیعیانت خادمی این در استاز علی گفتن عبادت باشد و ذکر شریففاتح دلهای عاشق عشق پاک حیدر استشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)بوی سیب است پیچیده شب های جمعهمادرش آمده اما خمیده  شب های جمعهزیر لب گفت چرا تشنه برید سر ز تنت این همه رو
زنی که عقل دارد عشق را باور نخواهد کردکه زن با شاعر دیوانه عمرا سر نخواهد کردمبادا بشنود یک تار مویش زلّه ام کردهکه دیگر پیش چشم ام روسری بر سر نخواهد کردخرابم کرد چشمِ گربه ای وحشی و می دانمعرق های سگی حال مرا بهتر نخواهد کردنکن. مستم نکن من قاصد دردآور عشق امکه شاعر چون لبی تر کرد، چشمی تر نخواهد کردجنون شعر من را نسل های بعد می فهمندکه فرزند تو جز من جزوه ای از بر نخواهد کردبرای دخترت تعریف خواهی کرد: "من بودمدلیل شور مهدی» در غزل." باور ن
دو بیتی کاربردی مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)دست بر سینه دلم زائر ایوان طلاستحرمت جای مناجات وتسبیح و دعاستملجأ این دل درمانده تو هستی جاناقاضی حاجت مادر همه ی حال خداستشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)کویر خشک دلم را بیا و صحرا کن    تو با زلالی قلبت دلم رو دریا کن نظر نما به چشمان مانده درراهتمرا به فیض حضورت بیا مهیا کنشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)تفسیر حضور تو زمان فرج استدر قلب صبور تو زمان فرج استیا حجت ثانی العشر مهدی
جهش تولید شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امسال که نامش جهش تولید استخورشیدِ درونِ قلبِ ما اُمید استبا همت و همدلی با سعی و تلاشتولید رواج و دشمنان نومید استشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)فرمانِ تو بر دلم تپش می خواهددرسایه ی تحریم پرش می خواهدبا سعی و تلاش،همت و همکاریتولیدِ وطن یک جهش می خواهد
جهش تولید شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امسال که نامش جهش تولید استخورشیدِ درونِ قلبِ ما اُمید استبا همت و همدلی با سعی و تلاشتولید رواج و دشمنان نومید استشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)فرمانِ تو بر دلم تپش می خواهددرسایه ی تحریم پرش می خواهدبا سعی و تلاش،همت و همکاریتولیدِ وطن یک جهش می خواهد
شهادت امام محمد تقی الجواد (ع)شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب گرفته ماتم عظمای عالمهادی بود صاحب عزا بر دین خاتمابن الرضا مسموم زهر کینه ها شدخلقی شده محزون ،زهرا غرق ماتم-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)من جوادم که شده قاتل من همسر منکنج حجره به زمین مانده تن و پیکر منمن که در جود و سخا شهره عالم بودمکاش بودی پسرم لحظه مرگ بر سر من-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب به مشهد پدر گرفته داغ پسرورد زبانش جواد ،جوان گل نو ثمرشد به جوان
خدا حافظ رمضانشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)خدا حافظ ای ماه راز و نیازخداحافظ ای گریه ها در نمازخدا حافظ ای یا علی و عظیمخدا حافظ ای ماه رب کریمخداحافظ ای جوشن و هم مجیرشب قدر و صد ناله ،عبد حقیرخداحافظ ای نیمه شب تا سحرابو حمزه ،قرآن به سر ،چشم ترخدا حافظ ای ماه برهان حقکه یک آیه ختمی ز قرآن حقخداحافظ ای ماه مهمان شدنهمه مورد لطف یزدان شدنشاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
شعر مجلس ختم و ترحیمشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگتنت مهمان بر خاک زیر یک سنگسرشک دیدگانم گشته جاریبرای دیدن تو گشته دل تنگدو چشمانم به در خشکیده جاناسیه در خانه ی ما گشته پر رنگدرون گوش من آ ید صدایت صدایت می زند بر گوش من زنگغم و اندوه و ماتم بر دل ماستفراق ات عمر من را کرده کم رنگتو رفتی و دلم غمگین و محزونبرای وصل نباید کرد درنگغمت آ تش زده بر جانم ای دوستبگرید از غمت حتّی دل سنگ----------------------------------شاعر و م
هوای خانهشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------هوای خانه چقدر سرد گشته ای دلبربه جز هوای تو نیست هیچ اندر سرتمام گرمی این خانه بوده و هستیحضور تو همه شور هست در باورنظر به گوشه کنار جهان که بندازم فقط تویی که دوچشم مرا نموده ترزعطر ناب وجودت معطر است دنیادوباره بوی تو پیچیده ای گل احمرچو خاطرات تو را می کنم مرور هر روززصبح تابه سحرچشم دوخته ام بردر-------------------------------شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شعر تشییع جنازه مجلس ختم و ترحیمشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)--------------------------------نمی گویم نرو ،ولی آ هسته ترنظر بنما دمی ،تو بر چشمان ترغمت آتش زده،به جان من ولیخبر داری مگر ،ز اشک در سحرپر و بالت شده ،کفن بر پیکرتپرستویم مرو،مزن تو بال و پربهارم شد خزان، ز داغ ماتمتعزیزانت شدند،همه خونین جگرمنم پژمرده و ، غمین و مضطرمز داغ تو شدم ، دگر آ سیمه سرعزادار توأم،شب و روز هر کجاگرفتم روضه ات ،نداری تو خبر تمام هستی ام،نرو ای مستی امنرو جانان من ،ن
پدر شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------ پدر یعنی چراغ توی خانهپدر یعنی گریز از این زمانهپدر یعنی سرود زندگانیپدر یعنی عروج آ یمانیپدر دار و ندارم بی بهانهپدر سختی اما عاشقانهپدر تاب و تب احوال هستیپدر زخمی ولی مجذوب مستیپدر سیر و سلوک شاعرانهپدر مردیست توی آ شیانهپدر تفسیر رحمان و رحیم استپدرخون خالقش آری کریم استپدر چون شمع می سوزد دمادمزنم بوسه به دستانش هر دمپدر پاک و زلال است و خداییبرای اهل خانه گشت  فدایی-------------- ---------------
مادر شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)--------------------------------پهنۂ عشق به زیر قدم تو مادرجان ناقابل من از کرم تو مادر مهرو لطف وکرمت هست بنامزده ام ریشه زیر حرم تو مادرجای تو جنّت و فردوس برینتا بهشت است زیرقدم تومادربوسه  بر  فرق  سرت باید  زد به  پَرِ  چادرِ  مُحترم  تو  مادر پرورش یافته از دامن  توستجانم از چشمه ی زَمْزَم تومادر--------------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مادر شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)--------------------------------پهنۂ عشق به زیر قدم تو مادرجان ناقابل من از کرم تو مادر مهرو لطف وکرمت هست بنامزده ام ریشه زیر حرم تو مادرجای تو جنّت و فردوس برینتا بهشت است زیرقدم تومادربوسه  بر  فرق  سرت باید  زد به  پَرِ  چادرِ  مُحترم  تو  مادر پرورش یافته از دامن  توستجانم از چشمه ی زَمْزَم تومادر--------------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
پدر جهت مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------ پدر یعنی چراغ توی خانهپدر یعنی گریز از این زمانهپدر یعنی سرود زندگانیپدر یعنی عروج آ یمانیپدر دار و ندارم بی بهانهپدر سختی اما عاشقانهپدر تاب و تب احوال هستیپدر زخمی ولی مجذوب مستیپدر سیر و سلوک شاعرانهپدر مردیست توی آ شیانهپدر تفسیر رحمان و رحیم استپدرخون خالقش آری کریم استپدر چون شمع می سوزد دمادمزنم بوسه به دستانش هر دمپدر پاک و زلال است و خداییبرای اهل خانه گشت&nb
یاد بودشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------یاد تو بوده که گشته یادبودیاد بود تو ،تو را  باید ستود ای که نامت وصلۂ جان منوعابدی وزاهدی وقت سجودنام تو  قرص قمر در آ سمان زیر  چتر آ سمان بود و نبودگرزتو خوبی مانده جا بدانبرده اعمالت خلقی به شهودیادگاری از تو مانده  یاد تو قلب هایی که برای تو زدود در فراغ ات بیقرایم و  ولیدر کنار  ما  داری تو  وجود ------------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
یاد بودشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------یاد تو بوده که گشته یادبودیاد بود تو ،تو را  باید ستود ای که نامت وصلۂ جان منوعابدی وزاهدی وقت سجودنام تو  قرص قمر در آ سمان زیر  چتر آ سمان بود و نبودگرزتو خوبی مانده جا بدانبرده اعمالت خلقی به شهودیادگاری از تو مانده  یاد تو قلب هایی که برای تو زدود در فراغ ات بیقرایم و  ولیدر کنار  ما  داری تو  وجود ------------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
بمان در خانهشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)---------------------------------------بمان در خانه و ترک سفر کناز این رفتن بیا جانا حذر کنبه فکر جان خود باش وعزیزانبمان در خانه نوروزت به سر کنبگردد چرخ دوران با نگاهی بیا با همدلی ترک خطر  کنبیا رحمی نما بر کادر درمان درون خانه ایام ات گذر کننباشد حال عالم همچو امروزبیا شام سیاهت را سحر کنکنار بچه ها اهل و عیال اتبمان وباسلامت جان به درکنبیا وبا حمایت صبر و طاقتتلاشِ دشمن جان  بی ثمر کنبیا تو با توسل بر خداون
بمان در خانهشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)---------------------------------------بمان در خانه و ترک سفر کناز این رفتن بیا جانا حذر کنبه فکر جان خود باش وعزیزانبمان در خانه نوروزت به سر کنبگردد چرخ دوران با نگاهی بیا با همدلی ترک خطر  کنبیا رحمی نما بر کادر درمان درون خانه ایام ات گذر کننباشد حال عالم همچو امروزبیا شام سیاهت را سحر کنکنار بچه ها اهل و عیال اتبمان وباسلامت جان به درکنبیا وبا حمایت صبر و طاقتتلاشِ دشمن جان  بی ثمر کنبیا تو با توسل بر خداون
در سوگ انسان مؤمن ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------------------تا که این مرد خدایی بال خود را باز کرد چون پرستوی مهاجر او سفر آ غاز کرد رفت تا عرش خدا با مؤمنین و مومناتهمجواری می کند با صالحین و صالحاتجسم او در خاک روحش میهمان کبریا هر به مهمانی رود کرب و بلا در دلش حب علی و اهل بیتش داشته مهر اولاد علی را دل خود کاشته در میان روضه ها مست رخ ارباب شد دیدم اشک چشم هایی که ز غم بی تاب شد بال و پر را با
در سوگ انسان مؤمن ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------------------تا که این مرد خدایی بال خود را باز کرد چون پرستوی مهاجر او سفر آ غاز کرد رفت تا عرش خدا با مؤمنین و مومناتهمجواری می کند با صالحین و صالحاتجسم او در خاک روحش میهمان کبریا هر به مهمانی رود کرب و بلا در دلش حب علی و اهل بیتش داشته مهر اولاد علی را دل خود کاشته در میان روضه ها مست رخ ارباب شد دیدم اشک چشم هایی که ز غم بی تاب شد بال و پر را با
عشق شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)--------------------------------چه گویمت که چه هستی چقدر طنازیصدای نغمه و آواز و سوز یک سازینوای سوز جگر یا صدای شور و شعفقناری و سِرِهْ یا بلبلی خوش آ وازینظر نما به دلی زخم خورده و غمگینبرای این دل غمدیده تو سر آ غازیصدای پر تپش ات التیام بر درد استتویی که در همه حال همدمی و همرازیوجود من شده پر از طنین و نای توتو عشقْ هستیِ من نقطه ای از اعجازیتو حال خوب منی در تمامی احوالبرای پر زدنم بال های پروازیدرون سینه ی من جایگاه تو
بنام خدا شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)---------------------------بنام آنکه غفار و رحیم استبرای بندگانش هم کریم است ودود است و غفور ستار عالمدرون قلب های ما مقیم استگهی در قعر چاه همراه یوسفگهی همراه موسی کلیم استبود خلاق عالم ملک هستیبشر را هر کجا آری نعیم استبه فکر بندگانش بوده هر دمگدا و شاه با طفل یتیم استبود راهش طریقی از سعادتکه راه او طراط المستقیم استدر رحمت گشاید باز هر وقت کریم است وبر عالم حلیم است--------------------------------شاعر رسول چهارمحالی(سا
در فراق همسر جهت مجلس ختم شاعر رسول چهارمحالی (ساقی).‌.‌.‌بنویسید چهل روز دل پر تب و تابموج ها برد همه زندگی ام چون سیلاببنویسید که آتش زده جانم غم اونیست کس همدم من جز دم اوبنویسید که چون شمع به پایم شد آبهمه دلخوشی ام بود رفت اندر خواببنویسید چهل روز اسیر غم و دردبرد گرمای دلم هجر نمود جانم سردبنویسید چهل روز نشستم سر راهتا که شاید ببینم رخ نازت یک نگاهبنویسید جدایی غم هجران سخت استبر سر قبر تو با دیده گریان سخت استبنویسی
بنام خدا شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)---------------------------بنام آنکه غفار و رحیم استبرای بندگانش هم کریم است ودود است و غفور ستار عالمدرون قلب های ما مقیم استگهی در قعر چاه همراه یوسفگهی همراه موسی کلیم استبود خلاق عالم ملک هستیبشر را هر کجا آری نعیم استبه فکر بندگانش بوده هر دمگدا و شاه با طفل یتیم استبود راهش طریقی از سعادتکه راه او طراط المستقیم استدر رحمت گشاید باز هر وقت کریم است وبر عالم حلیم است--------------------------------شاعر رسول چهارمحالی(سا
اشعار مجالس ختم و ترحیمتشییع جنازه و خاکسپاری-----------------------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)با نام خدا کام تو شیرین گشتهغرق کرمِ آن یارِ دیرین گشتهبا نام کسی که خالق عالم بودمسرور ز نامش دل غمین گشته------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)جسم خاکی مرا در خاک پنهان کرده اندبعد فوتم جسم من را و عریان کرده اندراهی قبر است این جسم و دلم در تاب و تبروضه می خوانند پشت این جنازه روز و شباندرون خاک بگذارند تن بی جان به سوله از نی می رسد ای نی بیا جان

آخرین جستجو ها

طرفداران انیمیشن سازی برتر فایل دزفول؛ شهر مساجد تاریخی دنیای هاست nazi2274roman پربیننده ترین وبلاگ ژنتیکی: وبلاگ دانشجویان بیوتکنولوژی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) . Raguel's game گریتینگ فلزی گفتگویی با خویشتن