سالها طی شد و دل زائر محبوب نبوداین همه سال نشستن به دعا خوب نبودنه غم قحطی و نان داشت نه داغ پیریجز غم دوری یوسف غم یعقوب نبودهرچه گشتم عملی هدیه به آقام کنمبین بار عملم توشه ی مرغوب نبودحاجت از چشم ترم خواند و دعایم فرمودگر چه حاجت به دلم مانده و مکتوب نبوداز ازل سینه ی زهرایی ما انجز به آقای نجف ملحق و منسوب نبودنکند راه حرم راه نجف بسته شودسالها بود دلم این همه آشوب نبودچشم خشکیده ی از معصیتم جز به غم وروضه های پسر فاطمه مقلوب نبود
درباره این سایت