بی پناهم پناهم ده

آمدم ای شاه پناهم بدهخط امانی ز گناهم بدهای حرمت ملجأ در ماندگاندور مران از در و ، راهم بدهای گل بي خار گلستان عشققرب مکانی چو گیاهم بدهلایق وصل تو که من نیستماِذن به یک لحظه نگاهم بدهای که حَریمت به مَثَل کهرباستشوق وسبک خیزی کاهم بدهتاکه ز عشق تو گدازم چو شمعگرمی جان سوز به آهم بدهلشگرشیطان به کمین من استبي کسم ای، شاه پناهم بدهاز صف مژگان نگهی کن به منبا نظری ، یار و سپاهم بدهدر شب اول که به قبرم نهندنور بدان شام سیاهم بدهای که عطا بخش همه

دانلود آهنگ:متن آهنگ:───┤ ♩♬♫♪♭ ├───آن دمِ زندانیم بازدم جان شده؛ از قفسِ سینه ها همچون آه آمدم●♪♫پیرهنِ یوسفم یا کفنِ یوسفم؟ بوی تنِ یوسفم کز دلِ چاه آمدم●♪♫شاه پناهم بيده خسته ی راه آمدم…●♪♫آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدم●♪♫راهِ خراسان چنین ماه خراسان چنان؛ شاهِ خراسان ببين بهرِ پناه آمدم●♪♫شاه خراسانی ام؛ رستم دستانی ام… دست مرا رد مکن بر در شاه آمدم●♪♫شاه پناهم بيده خسته ی راه آمدم…●♪♫آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمد

آن دمِ زندانیم بازدم جان شده؛از قفسِ سینه ها همچون آه آمدمپیرهنِ یوسفم یا کفنِ یوسفم؟ بوی تنِ یوسفم کز دلِ چاه آمدمشاه پناهم بيده خسته ی راه آمدم…آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدمراهِ خراسان چنین ماه خراسان چنان؛ شاهِ خراسان ببين بهرِ پناه آمدمشاه خراسانی ام؛ رستم دستانی ام… دست مرا رد مکن بر در شاه آمدمشاه پناهم بيده خسته ی راه آمدم…آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدمشافی دارالشفا پنجره فولاد کو؟ در طلبِ شاخه ای مهر گیاه آمدممشهدِ مشهود، من حض�

آمدم ای شاه پناهم بده /        خط امانی ز گناهم بدهای حرمت ملجأ درماندگان /         دور مران از در و راهم بدهای گل بي‌خار گلستان عشق /         قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم /            اذن به یک لحظه نگاهم بدهای که حریمت مَثل کهرباست /             شوق و سبک خیزی کاهم بدهتا که ز عشق تو گدازم چو شمع /          گرمی جان‌سوز به آهم بدهلشکر شیطان به کمین منند /    &n

ای شکوه بارگاهت برتر از عرش برین‏ ای غلام کمترین درگهت روحالامین‏ ای غبار خاک کویت سرمه‏ ی چشمملک‏ ای خدا را دست قدرت در درونآستین‏ ای گدای سفره ‏ی احسان تو جن وبشر ای همای رحمت حق ای امامراستین‏ ای نبي را پاره‏ ی تن، ای علی رانور عین‏ قبله‏ ی هفتم ولی حق امامهشتمین‏ من چه گویم در مقامت کز جلال ومرتبت‏ مادرت باشد به عالم دخت ختمالمرسلین‏ یک طوافت هفتصد و هفتاد حج اکبراست‏ قبله دلها توئی بهر قلوبمسلمین‏ ای که آهوی بيابانی ببوسد پایتو

خدایا، بي پناهمخدایا، بي پناهم، بي پناهم، بي پناهمالها، غرق دریای گناهم، گناهم، گناهم الهی العفو، الهی العفو، الهیالعفو، الهی العفو گنهکارم، گنهکارم، گنهکارکسی جز تو نباشد تکیه گاهم الهیالعفو، الهی العفو، الهیالعفو، الهی العفو گر از بار گنه افتادم از پامسلح با سلاح اشک و آهم الهیالعفو، الهی العفو، الهیالعفو، الهی العفو بجز "لا تقنطوا" من رحمةاللهنمی باشد امید و زاد راهم  الهیالعفو، الهی العفو، الهیالع�

دانلود آهنگ جدید محمد اصفهانی به نام سقای تشنگانDownload New Music Mohammad Esfahani – Saghaye Teshneganمن زاده ی علی مرتضایم من شاهباز ملک لافتایمفضل و شرف همین بس است برایم .که خادمم به درگه حسینی والله ان قطعتمو یمینیکه خادمم به درگه حسینی والله ان قطعتمو یمینیخدمتگزار زاده ی بتولم من باغبان گلشن رسولمز فسردگی گلشنش ملولم .دارم دل شکسته و غمینی والله ان قطعتمو یمینیدارم دل شکسته و غمینی والله ان قطعتمو یمینیسقای تشنگان بي پناهم دشمن اگرچه گشته خار راهمس�

نگهبانی غریبمانند شعری تازه با غم رو به راهمشاید که تصویر پلنگی رو به ماهم دارم به دنبال تو می گردم در این شهربا کوه غم بر شانه های مثل کاهمگاهی اسیرم در دل تنهایی خویشمثلِ نگهبانی غریب و  بي پناهمدر فکر فتح چشم های تو شب و روز دنبال طرح تازه ای در یک نگاهمحالا کجایی تا ببينی بي تو مَحواممن بي حضورت در دل یک سینه آهم دنیا زینالیتاریخ ثبت شعر : 1399/02/20

هر قدر که زمان بيشتری می‌گذرد، من چیزهای بيشتری را در خودم گم می‌کنم. وقتی به آینه نگاه می‌کنم، وقتی به کمد لباس‌هایم نگاه می‌کنم، وقتی به کفش‌هایم، که شکل پای من را گرفته‌اند نگاه می‌کنم، هیچ چیز آشنایی نمی‌یابم. خوب می‌فهمم که تسلی‌ناپذیری‌ام دیگر پایان ندارد. نه شعر، نه قصه، نه خیابان، نه قهوه، نه تمام شهرهای جهان دیگر مرا تسلی نمی‌دهند. و عشق را هم آدم‌ها خراب کرده‌اند. من این‌جا نشسته‌ام و تنها باورم هنوز عشق است. تنها باور

در حالی که ساک بيمارستانم برای بستری فردام مهیا میکنم خدا را ثنا و شکر بي نهایت میکنم، از برای تمام داشته های که با رحمانیتش به من بخشیده از کوچیک تا بزرگش بارها و بارها این ساک بستری را بستم دیگه تو این کار ماهر شدم آمدم بگم خدایا پناهم باش دیدم پناهم داده آمدم بگم امنیتم با تو باشه گفتم مگر غیر از اینه آمدم بگم مراقبم باش دیدم همیشه مراقب و محافظم بوده و هست.آمدم بگم خدایا تو از الان با من باش ، خودم به حرفم نیشخند زدم گفتم او همیشه با

سبک: ای صفای قلب زارمیابن زهرا باز دوباره ،پر زده دلها به سویتکن دعایم یابن زهرا ،تا بگیرم عطر و بویتفدای روی تو تمام هست منشدم مهمان تو بگیری دست منبيا مهدی بيا ۴یابن زهرا باز دوباره ،آمدم بر تو پناهمبه حق جدّ غریبت ،از کرم بنما نگاهمالا ای درّ ناب بده بر من جوابز لطف تو شود دعایم مستجاببيا مهدی بيا ۴یابن زهرا باز دوباره، آمده سویت گدایتگل نرگس از کرم کن ،بر من مسکین عنایتالا صاحب کرم نگر چشم ترمنما لطفی که من گدای این درمبيا مهدی بيا ۴یابن

کلی پست هست که وقتی سر موضوعاتی مهم یا اغلب پیش پا افتاده از دست او ناراحت شده ام نوشته ام، مثلا انتظاراتی که از ا. داشته ام و برآورده نشده یا کادویی که انتظار داشتم و خریده نشده یا موضوعات مهمتری که باعث شده حتی فکر کنم که دیگر دوستم ندارد، بعدش از حالا انتشار خارجشان کرده ام چون دیده ام آنها فقط حس همان چند ساعت محدود بوده است، حالا ولی هربار برمیگردم و میخوانمشان انگار خنجری زهرآلود توی قلبم فرو میرود با اینکه میدانم حس گذرایی بوده اند و ب�

امام زمان علیه السّلام-شعر با زمزمهای عزیز قلب زهراآرزو دارم ببينم روی ماهت برسر راهت نشستم تا بيفتد بر دل من یک نگاهت توامیر ماسوایی ، یابن اّهرا یابن اّهرا دردمندانرا دوایی ، یابن اّهرا یابن اّهرا شوقدیدار تو دارم ، یابن اّهرا یابن اّهرا دلشده امشب هوایی ، یابن اّهرا یابن اّهرا  یابن اّهرا یابن اّهرا - یابن اّهرا یابن اّهرا یابن اّهرا یابن اّهرا - �

روضهواویلتا واویلتا واویلا واویلا (زمینه)یه روزی یه مرد تشنه رو به دریا می امد (واحد)وای وای بابا تنهاس (شور)علمدارم پناهم تکیه گاهم (مناجات و شعر خوانی)دامن کشان رفتی دلم زیرو رو شد (مناجات پایانی)

خیره‌ام.از بيرقِ سُرخت نگاهم را نگیرجز خودت چیزی نمی‌خواهم پناهم را نگیرباز بارَم را به دیوارِ حرم انداختمجانِ من از شانه‌هایم تکیه‌گاهم را نگیرآمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیرمیرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیراشتباهم را گناهم را گناهم را ببخشهِق هِقم را گریه‌هایم را سلاحم را نگیرمن به این شبها به این روضه به این غم دلخوشمبِرکه‌ای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیربين هیئت مثل تو یا مثل زهرا می‌شومهرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را �

گفتنش آسان است اما فقط خدا میداند چقدر است .چقدر دردناک است با تمام بدیها و ظلمهایی که درحقت کرده شب خواب برگشتنش را ببينی و منتظرش باشی و صبح که بيدا میشوی دلتنگ و منتظرش باشیکاش او بود.و بعد بغض و چشمهای نگرانی که نگاهت میکنند و منتظرند تو از یاد ببری .و لبخند بزنی .و تو و اشکهایی که میریزند یا بغضی که به زحمت فرو خورده میشود و تو دنیایی که باید از نو بدون او بسازی تو و روزها و ساعتهایی که چشم انتظار لبخندت پیشرفتت و امید و توکل�

وقتی تو باشی ؛ زندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناست !وقتی تو باشی ؛ قلبم بي آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی !وقتی تو عزیز دلم باشی ؛ همدمم باشی ؛ سر پناهم باشی ؛ طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است !تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی !!!حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !وقتی تو باشی ؛ عشق در وجودم همیشه زنده است ،میتپد قلبم تنها برای تو و می گذرد لحظه ها به یاد تو و می ماند برای همیشه یک عشق جاودانه د�

خدایا کلی نوشتم ازش از اول که زنگ زد مامانمو اطلاع داد تا حال داغون امشبم و تفاوت اعتقادی من با خانوادم و اینکه خانوادم  درکم نمیکنن میگم دوست ندارم با طلبه ازدواج کنممیخوام از معاملمون بنویسم تو که نمیزنی زیر چیزی ولی من مینویسم چرا که انسان فراموش کار و غافله امشب کلی گریه کروم کلی درد دل کردم باهات اون وسطا ام یکم به شانسم خندیدم و احساس کردم بيشتر قبل عاشقت شدم احساس کردم خیلی باحالی  خدایا من سینوهه رو به خودت بخشیدم دیه نم

دانلود آهنگ جدید آرشاوین به نام کوته موDownload New Music Arshavin – Kootah Mooتو همانی بهانه ی دل بي قید و بي شرط روانه ی دلرنگ نگاهت موی رهایت حرف ندارد حرف نداردهستی و هستم تو جان پناهم نمیشود که تورا نخواهمناز و نیازم جز تو نسازم با کس دیگر تو عشق همچو ماهمچهره ات دلفریب است ای تو مهتاب روی منرنگ مویت عجیب است ای تو کوته موی منعطر تو بي رقیب است ای گل شب بوی من ای نگارم ای قرارمچهره ات دلفریب است ای تو مهتاب روی مندانلود آهنگ آرشاوین کوته موبرای دانلود �

. هرکجاسلطان بود دورش سپاه و لشکر است،پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشکر استبا خبر باشید چشم انتظاران ظهور،بهترین سلطان عالم از همه تنها تر است .در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بين ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌

سلام خدای مهربانمسلام ای پروردگار مهربان دوجهان ! ای خوب !ای خوبترین !ای دوست داشتنی ترین!سلام ای پروردگار من!ای خدای من!ای تنهاحقیقت هستی !ای بهترین امیدمن!ای بهترین حامی من!ای بهترین پناهگاه من!ای عزیزترین من!ای عزیزترین عزیزان من!ای خدای مهربان من!خدایا تورامی خواهم.فقط تورامی خواهم .تورامی جویم.فقط تورامی جویم .چون توبهترینی،چون توخوبترینی.چون توبي نیازترینی ومن نیازمندترین نیازمندان به تو.من سخت به تو وفقط وفقط به تونیازمندم .همیشه

مجموعه شمیم عشق  اثر صلاح خسرویراه شب می ترسم یک وقت راه شب را ببندند روز را به آفتاب بدوزندو تو خو بگیری به روشنایی و من و خیالم در تنهایی نیمه شباز غصه بمیریم .صلاح خسرویتوبهتو همان توبه ای که تا دم مرگ بر لبانم جارینمی شوی .صلاح خسرویمتواریآغوش مهربانت را از من  دریغ مکنتا مرگ متواری ترینمجرم جهان باشد .صلاح خسرویکام تشنهتوهمان بارانیکه چون هزاران بوسه کوچک نم نم می چکانی عشق را به کام  تشنه ام .صلاح خسرویگفتمان زیباشعر  و ب�

تا قیامت سرِ سربندِ تو بي بي دعواستمعنیِ این سخنم را شهدا میفهمنددرد یک سوخته را سوخته ها میفهمندروضه هایِ مرا ، اهل سماء میفهمند یافاطمه یا زهرا یافاطمه یا زهرا به یاد مولا باش تا نگات کنه زهراخاک دل ما رو کیمیا کنه زهراهمیشه رو لبهام ٫ بوده در این دنیابِنَفْسی أنتِ یا ٫ فاطمة اهراای شمع محفل خونه، عشقت خشت و گِل خونهعزرائیلم نمیومد، بي‌اذنت داخل خونهای شأن سورۀ کوثر ، قوّت شونۀ حیدرآرزومه تویِ جنت ، باشم همسایه‌تون مادر اُمِّ‌ �

خوشا آن غریبي که یارش تو باشیقرار دل بي‌قرارش تو باشیخوشا آن‌که تنها تو را دوست داردچه خوش‌تر اگر دوستدارش تو باشیز بيداد پاییز هم غم نداردهر آن دل که باغ و بهارش تو باشیخوشا آن گدایی که تنهای تنهاکناری نشنید، کنارش تو باشی.بر آن محتضر می‌برم رشک هر شبکه شمع شب احتضارش تو باشی.خوشا آن‌که یک عمر پروانه‌ات شدکه یک لحظه شمع مزارش تو باشی.شعاری به پیشانی خود نوشتمخوشا آن‌که تنها شعارش تو باشیگدایم گدایم گدایم گدایمگدای علی بن موسی الرّ�

حضرت زهراء-شعر شهادتالتماست می کنم چشمان خود را باز کنای همه پشت و پناهم بحر خود اعجاز کن از نفس افتاده ام جان علی حرفی بزنمن به پایان آمدم خیز و مرا آغاز کن از حسن هربار پرسیدم جوابش اشک بودتو بگو از کوچه و این راز را ابراز کن می کِشد با گریه صورت بر کف پایت حسینلااقل برخیز و این تشنه لبت را ناز کن چند روزی می شود پیش تو من نامحرممپس بيا حالا که داری می روی رو باز کن سینه ات مجروح مسمار و پَرِ تو سوختهبا چنین بال و پری آرام تر پرواز

دلم گرفته دلم شکسته از همه فامیلای مامانم امروز یه هفته میشه که مامانم خونه مادره مادر مریض شده ‌مامانم نمیاد کل بار مریضیش رو دوش مامانمه دیروز که رفته بودم خونه مادر قرار بود شبش ریگه بياد بریم زنجان ولی نشد نشد چون خیلی وقیحانه برگشتن به مامانم‌گفتن که یعنی چی میخوای بری پس مادر چی ؟ دلم میخواست بگم پس شما سیب زمینی اید؟؟؟ شما چی هستید؟ ها؟؟؟ خیلی راست میگید خودتون بمونید خالم برگشته داییم رو دعوت کرده خونشون بعد دای

زهرایِ من زهرایِ من حیدر بمیره واسه ات دنیای منزهرایِ من زهرایِ من رحمی نما به حال و دردهای منزهرایِ من زهرایِ من داره میباره خون از چشمایِ من___________________محزونِ شبها زینبتزهرایِ من زهرایِ من می میره بي توحیدرتزهرایِ من زهرایِ من چشمم به دیوار و درِزهرایِ من زهرایِ من حسنت داره می میرهزهرایِ من زهرایِ من زهرایِ من زهرایِ من کشتن تو رو به پشت در ، وای منزهرایِ من زهرایِ من دیگه نداره جون این پاهای منزهرایِ من زهرایِ �

سلامممم دوباره من اومدمممممممم‌خب همینطور که گفتم داستان مال من نیست و تو یه کانال تو ایتا دیدمش جذابيتی که این داستان برای من داشت یکیش این بود که +۱۸ نبود .-. نگفتم ولی از داستانایی که +۱۸ داشته باشن زیاد خوشم نمیاد خب داشتم میگفتم. این داستان اصلش میراکلسی نیست و مال ایرانه داستان. یعنی شخصیت هایش هم ایرانی هستن ولی من چون می‌خوام میراکلسیش کنم یه سری تغییرات به وجود میاد تو داستان و شما شاهد یه مرینت (یا به قول بعضیا مارینت�

بسم الله نسیمی که از سمت پرچم رسیدهداره میگه بوی محرم رسیدهبازم مادری با قد خم رسیدهبسم الله سلام ای امیری که نعم الامیریندارم من از روضه و گریه سیرییه وقت از ما این نوکری رو نگیرییه شال عزا و یه پیرهن سیاههکه تنها پناهم تو شهر گناههیه آه بلند و یه اشک روونهکه ما رو یه روزی به تو میرسونهحسین جان حسین جانیک ساله درسته دل من سرا پا گناهههمه دل خوشیم این لباس سیاههدل من هنوزم توی قتلگاههیک ساله دل من توی روضه سختی موندهکی قلب سه سالت رو آق�

متن زیبا در مورد رفیق عزیزمتن رفیق•به سلامتی رفیقی که هیچی خودش نداشتاما بهم گفت رفیق اگه کور باشه و کچل اما اگه فقط یذره معرفت داشته باشه آدم براش جون میده هرچند چیزیم نداشته باشمکجایی رفیق•••اهای رفیقروی نبودنت هم میتوان حساب کردیادت می ارزد به تمام بودنهای دوستان به ظاهر دوست•••سر دسته گرگها بودمخرگوشی مرا به بازی گرفترفیق کفتارها شدم••اس ام اس رفیق فابریک••عجب سرماییگاهی دلگرمی یک رفیق معجزه ای می کندکه گویی خداروی زمین کنار�