نتایج جستجو برای عبارت :

به روي چشمم

پاک کن از چهره اشکت را .ز جا برخیز .تو در من زنده ای من در تو ما هرگز نمی میریم .من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال میگیریم .پ.ن :این روزا یه چشمم اشکه یه چشمم خون .قلبم از ناراحتی و غم فشرده شده . هر روز و هر روز با یه خبر تلخ از جا میپرم . دیگه همیشه منتظر اینم ببینم چه بلایی به سر خودم و مردمان کشورم میاد ولی قصه اینجوری نمیمونه . نمیمونه .
سال قبل ،همین موقع،وقتی اصلا فکرشا نمیکردم ی روز قسمت بشه چشمم به خونه خدا بیفته،قسمت شد تا به صورت اتفاقی سفر حج ثبت نام کنیم.سفری که با فکر دنیایی خودم،غیر ممکن میدونستم.ثبت نام تو روز آخر و  برگشت انصرافمون،همشون دلایلی هستن که باعث میشه این سفر خاص تر باشه.
در جهان ِ شبیه سازی تومرگ بی وقفه زندگی می ساختتابع ِ كشور دلت بودمگرچه من را به رسمیت نشناخت جای نام  تو‌ در دل ِ تنگمجای نام ِ تو در ادامه ی منسال ها رفته است شیطانی توی جلد ِ شناسنامه ی من ! » بی هویت تر از مسیح شدمیك جــُـدا مانده و قرینه ی توروی بوم ِ زمین كشیده شدمچون صـــلیــبی به روی سینه ی تو ! مثل یك رود از دل چشمهراه افتاده  ماه ، در چشمممثل گویی سپید می افتداتفاقی سیاه در چشمم تو ولی نیستی كه پاك كنیلكه های بزرگ ِ ننگم
بزن پلکی به هم گاهیببین من زنده ام یا نه؟شکستی قاب چشمم را ببین جان کنده ام یا نه؟نشسته روی این میز و عذابم را نمی بینیتو را تا اوج این قصهخودم آورده ام یا نه؟به این لبخند زیبای تو معصومانه می خندمخبر داری تو از آهپس از هر خنده ام یا نه؟قلم را دست می گیرم، خجالت می کشم از توتو می فهمی که از عطرتنت آکنده ام یا نه؟خودت رابردی و رفتی .من اما عاشقت ماندمحسابم کن همین حالاببین بازنده ام یا نه؟نگاهی کن به بالا و بگو در گوش من آیاکسی می دید از بالاکه
از قفس راندیّ و گفتی رو که آزادی دگرتا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر!بهر من آسودگی در بند، بهتر حاصل استتا نیفتد دیده‌ام بر سرو آزادی دگربا همه سرعت مگر چون من به زلفت شد اسیر؟گر نه، از کویَت وزان نبوَد چرا بادی دگر؟دوش، اسم دانه‌ی خال تو آمد بر زباننشنوم از مرغِ دل، امروز فریادی دگرتیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بندکشته‌ی خود را مده بر دست جلادی دگراز وفا نبوَد که شیرین، بعد مرگ کوهکندل نهد بر عشقبازی‌های فرهادی دگر
خیلی خوشحال شدم وقتی تو حیاط امامزاده صالح چشمم به مزار شهدا افتاد.اونم شهید مجید شهریاری و شهید داریوش رضایی نژاد.نمیدونم چرا ی احساس خاصی به چهار شهید هسته ای دارم.اما کاش اونا هنوز زنده بودن.
راستش من ساعت سه از خواب پاشدم و دیگه خواب نرفتم.این مدت رویاگونه گذشتهسکوتِ مرموز و دیوانه وارِ شهر!رقصِ نامتعارف و بی نظمِ کلمات پیشِ چشمم!و خب میدونین؟کلمات، خیلی قدرتمند و اعتیادآورن لعنتیا.بعضی وقتا جوری منو دوره می کنن که نمی فهمم. من با اونا بازی می کنم؟یا اونا با من؟
اخبار امروز استقلال را که نگاه میکردم چشمم به جدول مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲قطر افتاد و با دیدن صدرنشین های حال حاضر مانند :ترکمنستان، ویتنام، ازبکستان ومتعجب شدم ولی زمانی هوش از سرم پرید که تیمهای زیر دست آنها رادیدم مثل:چین چهارم گروه،کره جنوبی دوم گروه،عربستان سوم گروه و ایران تیم سوم گروه پائینتر از عراق و بحرین.
شعر شهادت امام سجاد(ع) رضا قاسمیدر چهل سالِ گذشته اشک من رگبار بودابرِ باران‌زای چشمم روز و شب پربار بوداز گلویم آب خوش پایین نرفته هیچ وقتکامم از خشکیِ داغِ تشنگی سرشار بودزندگی کردم تمام خاطرات خویش راپیش چشمم روضه‌ها هر روز ، در تکرار بودآه از آن لحظه که دیدم جسم بابا را به خاکپیکری که روی آن انگار ، یک نیزار بوداز همان ساعت که روی نیزه‌ها خورشید رفتدائما پیش نگاهم رقص نیزه‌دار بودمن نماز اشک می‌خواندم به محراب بلاروبرویم روی نیزه قب
تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی / عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادتچه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی / فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی . .   دلم هر جمعه در تاب و تب است / عاشقانه بی قرار دلبر استگفتم جمعه شود پایان غمم / جمعه رفت و باز چشمم به راه است . . .به ادامه مطلب بروید
آمدی قلب مرا ساده نوازش کردیدلم از وقت سحر غرق تبت بی تاب استآنقدر سخت به تو خورده گِره افکارمفکر کردم بغلت کرده ام اما خواب استاز تماشای همین اشک تو بیدار شدمپیش چشمان تَرت کل جهان مرداب استتشنه ی لحظه ی دیدار تو بودن زیباستتشنه ی بوسه شدن بعض عطش با آب استمرض قند من از شدت بوسیدن توستلب تو توت فرنگی ، عسل و عناب استمن به گرمای نفس های تو سرزنده شدمگِلم آغشته به این حس خوش کمیاب استبه تو مومن شدم و کفر دلم در آمددل من پیش تو، چشمم به کف محراب
سفر بسیار کردم تا رسیدن را بیاموزمزمین خوردم که روزی پرکشیدن را بیاموزماز این شب های دوری رو به صبح روشنی دارمکه جای خواب‌دیدن ، خوب‌دیدن را بیاموزمخدایا حکمت دل‌بستنم را دیر فهمیدممقدّر کرده بودی دل‌بریدن را بیاموزممن و این روح نا آرام و این از خود رمیدن هامگر در خاک ، باری آرمیدن را بیاموزمکنار آفرینش مانده ام چشمم به چشم توستالهی رمز و راز آفریدن را بیاموزم میلاد عرفان پور
دنیا خیلی بهم سخت گرفته. این روزها زمان امتحان های سخت منه. خداوندا ممنونم که بهم سخت می گیری، ممنونم که قلبم رو جلا میدی، ممنونم مراقبم هستی.پ ن1: محمد خیلی گذشته از اون روزها ولی همچنان چشمم به راه و انتظار تو کشم  همی به چشم.پ ن 2: دوست عزیم "جامانده" همچنان منتظر یه خبر از شما هستم.
عرضم به حضورتون ازدوماه پیش،اسم فردی هرجامیرم به چشمم میخوره1.فردی کروگر(کابوس خیابان الم)2.فردی جکسون(مردی که روحش توعکسی که دوروزبعدازمراسم خاکسپاریش گرفته شده بود،حضورداشت)3.شخصیت یکی ازکتابای آر.ال.استاین(متأسفانه اسم کتابش یادم رفته)یعنی قشنگ اسمای فنافی  راه افتادن دنبالم
از ترس آن شبی ، که تو من را رها کنیدارد تمام زندگی ام ، زار می زندبعد از تو شعر و گریه ، به دادم نمی رسدقلبم درون سینه ی ، خودکار می زندانگار یک نفر ، جلوی چِشم روزگاردارد مرا به جُرم ، دلم دار می زنداسم تو را می آورم ، اما شبیه قبلچشمت ندیده دست ، به انکار می زندلعنت به لحظه های جدایی که بینمانباران همیشه نم نم و رگبار می زندلبخند های آخر تو حین مرگ منمثل گلوله دست به کشتار می زندزخم زبان تند تو من را نمی کشدانگار قلب سنگ مرا مار می زنددر من خیال
سلامخب راستش میخواستم درباره یه موضوعی حرف بزنممن ادیت بیسم در حد مسابقه ابن پری بودولی من تونستم با ساعت ها کار و در اومدن چشمم و کلی عرق ریختن(وقتی خیلی میرم تو یه کاری و برام سخته عرق میکنم)تونستم این ادیت بیسو درست کنم که تو مسابقه هستو خودم بسیاررررررررر زیاد به پیشرفت خودم افتخار میکنممیدونم که هنوزم زشته ولی به نظرم90%پیشرفت بهتر از 90%زیباییه قصد توهینم ندارما من کیفیت ادیتم-70%بود الان شد20% و ادیت دوستان خیلی ازم بهترهولی خیلی خوشح
یادم آمد با تو قهرم ، رو زِ تو برداشتمآن طرف بر روی دیوار ، عکس تو لبخند زدچشم هایم سمت قلبت ، منحرف بودند بازاز دهانم دوستت دارم ، پرید و گند زدخواستم از عشق تو ، دوری کنم نگذاشتندهر کجا می رفتم آنجا ، صحبتت بود و نَبردمشت های بسته ام را، پشت خود بردم مگراز تو بگریزم که ، مشتم را نگاهت باز کردگوشیم را از صدایت ، پاک کردم ، آمدیدر دو گوشم بی صدا گفتی ، که در قلب تو امخواستم فکرت نباشم ، خاطراتت زنده شدخواستم اما نشد ،جانا ! به چشمانت قسمزورکی رو
دو بیتی و رباعی مجلس ختم و ترحیم ،سنگ قبر ،اعلامیهشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------ای ماه جمال تو ،در خاک شده مهمانبر روی لبم جاریست،در ماتم تو قرآنتشییع شدی در خاک،بر دست عزیزانتبر خاک شدی مهمان،مهمان به در یزدان---------------------------،--،-------حالا که دل و دیدۂ ما غمگین استبارانی و طوفانی وسرسنگین استای خالق عرش، ای کریم بر حقبنما نظری که بنده ات مسکین است-----------------------------------------بسوزای نی وجودم را ،که دیگر سوگوارم منبسوزانم بسوزانم،که د
چند سال پیش بود . یه شب خواب میدیدم دارم از یه كوچه باریك رد میشم ،‌چشمم می افته به یه خونه بزرگ قدیمی با یه ایوان پر از گل . راهم رو به سمت خونه كج میكنم ، در خونه باز بود ، میرم داخل . دو تا خانم مسن نشسته بودند تو حیاط ، با مهربونی منو به نوشیدن چای دعوت میكنن و با همبه ایوان پر از گل شون میریم و اونجا میشینیم و با هم چایی میخوریم و حرف میزنیم . اصلا با خانمهای مسن احساس غریبی نداشتم و خیلی صمیمی كنارشون نشسته بودم . دو نفر پر از آرامش ، پر از زند
به نام امیدبخش جهان به به . ببین كى اومده .  D:باورم نمیشه اخرین پستم برای سال پیش بوده . و همچنان مودم نرماله  . زیبا نیست؟خوشحالم كه این وبلاگو دارم . وقتى هر ازگاهى پستاى قبل رو میخونم و تمام اون لحظه ها میان جلوى چشمم . قشنگ به گذشته میرم . دارم برنامه ریزى میكنم برای زندگیم . دیگه تنبلى بسه
رنگ خزان شدم ز غمت ای خزان منزهرای من حبیبه ی من مهربان من میبینی از غمت چقدر میخورم زمین؟دیگر شدم بدون عصا آسمان من مانده هنوز بستر تو گوشه ی اتاقبا لاله اش چکار کنم باغبان من؟ ماندست چند تار مویت بین شانه ایچشمم که خورد تیر کشید استخوان من راحت بخواب درد کشیدن تمام شدراحت بخواب درد کشیده جوان من کابوس لحظه های علی نقش قبر توستفکرش به هم زدست زمین و زمان من چهل قبر ساختم که نفهمند هیچوقتآخر کجاست قبر تو راز نهان من گفتم در
شاعرانه هاانجمن ادبی شعر بارانواژگان:کاش_خنجر_سکوت_خیانتــــــخیانت بود غیر از دیدن توالهی کاش خنجر خورده بودممیرشاهددستانِ سکوتِ تو به دل خنجر زد !.افسرد کبوترِ دلم ! پرپر زد .امیرهوشنگ عظیمیخیانت خنجر نامردمان استسكوت اهل تقوا یك زیان استخدایا کاش ظلمت پا نگیردکه ظالم بدترین فرد زمان استوحیده مؤذنیهر چند خنجری ست سکوتم به قلب خویشچشمم به گریه ،کاش خیانت نمی نمودحمیدرضا_سعیدیروزه ی سکوتمخنجری ستبر گلوگاه خیانت چشمانت.هر شبافط
دو بیتی و رباعی مجلس ختم و ترحیم ،سنگ قبر ،اعلامیهشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------ای ماه جمال تو ،در خاک شده مهمانبر روی لبم جاریست،در ماتم تو قرآنتشییع شدی در خاک،بر دست عزیزانتبر خاک شدی مهمان،مهمان به در یزدان---------------------------،--،-------حالا که دل و دیدۂ ما غمگین استبارانی و طوفانی وسرسنگین استای خالق عرش، ای کریم بر حقبنما نظری که بنده ات مسکین است-----------------------------------------بسوزای نی وجودم را ،که دیگر سوگوارم منبسوزانم بسوزانم،که د
متن موزیک فکاهی محمد زند وکیلی • روانپزشکی 1404 متن موزیک فکاهی محمد زند وکیلی • روانپزشکی 1404 متن موزیک فکاهی محمد زند وکیلیLyrics New Song By : Mohammad Zandvakili Fokahiمتن موزیک شنیدنی فکاهی محمد زند وکیلیهر بار راهی میشدم پشتِ نگاهی میرفتو گم میکردمش در یک دوراهیدر خواب هم او را اگر دیدم به من گفت با دیگری او را گرفتم اشتباهیدر خواب هم او را اگر دیدم به من گفت با دیگری او را گرفتم اشتباهیتا تور میبافم بگیرم ردی از او , او لیز خورده از جهانم همچو ماهیچشمم سیاه
اون روز گفتم دستشویی آخری رو برم وسط راه نگیرتم. آقا بالا نکشیده زارپ دیدم النگوی محبوب میناکاریم شوت شد توی چاه. عربده زدما. گفتم به محض رشیدن با همین بار و بندیل هم که شده می رم مغازه هه و یه دونه دیگه می خرم. داشتم روانی می شدم. جمعه ای که نشد بدم چون مقصدم تغییر کرد دیروز که شتبه باشه شال و کلاه کردم و رفتم و به در بسته ی مغازه هه برخوردم. کارد می زدی خونم در نمیومد. سر در مغازه شماره تلفنی نبود و مغازه بغلی هم خبری نداشت و بغلی هم که شزرآلات نی
مهربونمعزیزدلمممجنیفر جااان دلمتولدت مباررررک باشه الهی برسی به تمام آرزوهای خوشگلت عروس زیباشاد و سلامت و خوشبخت باشی همیشهاز وقتی از وب رفتی تا وقتی که برگردی جات خالیههنوزم امید دارم که برگردی من هنوزم گاهی به وبت سر میزنم!یه جوری که هر وقت تا چشمم به آخرین پستت بیفته ببینم یه پست دیگه بعد تولدم گذاشتی ، خیلی برام باارزشه که آخرین پستت برای منهخدا رو شکر میکنم که دنیای قشنگ وب افتخار آشنایی با فرشته های نازنینی رو قسمتم کرد که این حس رو
سلامامروز براتون یه درد و دل حاج رضایی براتون گذاشتم که مربوط به رمضان سال 86 هست .تو این کلیپ صوتی میکس شده حاج رضا درباره ارزش مداحی اهل بیت(س) صحبت میکنن .اینو یکدفعه به چشمم خورد و گفتم حیفه نذارمش حتما استفاده کنید . !دانلود کنید
به خانه که رسیدم دیدم مادر بچه ها غمگین گوشه ای ایستاده در چشمانش غمی جانسوز دیدم سراغ بچه را گرفتم حرفی نزد ناخودآگاه به طرف بچه دویدم و در دستانم گرفتم با دقت به سینه اش نگاه میکردم تا نفس کشیدنش را ببینم اما افسوس او مرده بود و من کاری از دستم بر نمی آمد لحظه ای چندشم شد از مرده ای که در دستانم بود سنگدلانه در حال دور شدن بودم لحظه ای در راه خود رادر برابر چشمانی که به من دوخته شده بود متزل یافتم در دلم غوغایی بود از طرفی هم نمی دانستم با م
تو خوردم گره از روز اول تا تو را دیدمتَعَجُب می کنم وقتی، که بی تو زنده می مانمبه عکست خیره بودم پیش چشمم بودی و هستیتَحَمُل می کنم اما ، غمی افتاده بر جانمتقاص عاشقی کردن ، همین غم بود می دانمتَرَحُم می کنی بر من ، که در تو، بی تو زندانمتو تا هستی تمام شهر در آرامشت غرقندتَصَوُر می کنم هستی ، در آغوش تو مهمانممریض چشم های مست تو بودن تماشاییستتَوَهُم می زنم از درد دوری ،در تو پنهانمتمام ساکنان شهر حالم بی تو را دیدندتَبَسُم می کنم با اینکه رو
دانلود آهنگ جدید محمد زند وکیلی فکاهی • روانپزشکی 1404 دانلود آهنگ جدید محمد زند وکیلی فکاهی • روانپزشکی 1404 دانلود آهنگ جدید محمد زند وکیلی فکاهیو حالا امشب از صبا موزیک ، ترانه بسیار زیبای خواننده محمد زند وکیلی بنام فکاهی همراه با تکست و کیفیت عالی و متنترانه سرا : افشین مقدم / موزیک : محمد زند وکیلی / تنظیم کننده : حامد طاهریDownload New Music Mohammad Zand Vakili – Fokahi Withtext And Direct Linksمتن آهنگ فکاهی محمد زند وکیلیهر بار راهی میشدم پشت نگاهی میرفت و

آخرین جستجو ها

tuigiamogod hostkanbergsing Sylvester's memory nespaykapu بلاغُ المبین انجمن ماکو بدوز Bedooz.ir مهسا گلی **** روزنه امید **** downgulenske