می گفت حسينشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)------------------------------آوای خوش بهار می گفت حسيندر چرخش روزگار می گفت حسينمجنون پی لیلی شب تا به سحردرکوچه و بازار می گفت حسينعاشق پی معشوق بی تاب و قراربر وصل رخ نگار می گفت حسينعطر نفسش پر نمود دشت و چمن شب بو لبِ جویبار میگفت حسينشعبان به حضور تو گرفته عطریآن وارثِ ذوالفقار می گفت حسينآغوش عزیز عالمین مأمن توستیک مادر بی قرار می گفت حسيندر سوم شعبان شنیدم فُطروسبا نم نم چشم زار می گفت حسيناز لطف و کرامت شه
درباره این سایت