من با همهی درد جهان ساختم امابا درد تو هر ثانیه در حال نبردمتو دور شدی از من و با اینهمه یک عمرمن غیر تو حتی به کسی فکر نکردممن خستهام از اینهمه تاوان جداییای بيخبر از حال من امروز کجایی؟من صبر نکردم که به این روز بيفتمانقدر نگو صبر کنم تا تو بياییای دوست کجایی؟انقدر که راحت به خودم سخت گرفتماز عشق شده باور من درد کشیدنگیرم همه آیندهی من پاک شد از توبا خاطرههای تو چه باید بکنم من؟
درباره این سایت