#مشکلات می تواند شما را نابود کند یا یک نفر روستایی اسبی داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد مرد هر چه سعی کرد نتوانست اسب را از چاه بیرون بیاورد. پس برای این که حیوان بیچاره زیاد زجر نکشدا از مردم روستا خواست چاه را با خاک پر کنند تا اسب زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر او خاک می ریختند اما اسب هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد. سعی می کرد
درباره این سایت