نتایج جستجو برای عبارت :

مریکتی منحرفی پارت۱

خب پارت1.فک نکنم اصلا کسی اینو  بخونه ولی میزارمش دیگهبرای اینکه رمان رو درست متوجه بشین حتما باید با ادینت که تو پست قبلی معرفیش کردم اشنا بشین.برای پارت بعدی 4 نظر.بزن رو ادامه مطلب     
درود!بعد از مدت طولانی از میان مه ها اومدم!بالاخره فصل دوم رو نوشتمالبته با کلی ایراد/:و چندتا نکته:1خیلی این فصل شلوغ شده!2چوم داستان طولانیه مجبورم تو چندتا پارت بزارم3بی نهایت داستان مزخرفی شدع/:4سریع پیش رفتم/:خب دیگه معطلتون نمی کنم.پیش به سوی داستان جادویی!
#پارت۱:::فلش بک به دوران کودکی:::حتی از فکرش هم لبخند میزنماولین چیزی که به یادم میاید ،دست و پاهای گلی و کثیف و سپس غر زدن های مادر استکمی بزرگتر شدمپشت در کلاس ایستاده بودمو لبم را از درون گاز میگرفتم،انگار که زمان مرگم هر لحظه فرا میرسیدتا اینکه مادر همراه با ناظم از راه رسید و با نگاه خشم الود به من فهماند(بازم؟)بزرگتر شدموقتی که در مسیر دبیرستان ،اولین پسر مسیرم را سد کرد و از جیب شلوار لی ابیش تکه کاغذ کثیف و تا شده ایی ببرون اوردو سمتم گر
هایاین قسمت کوچولوی کوچولو منحرفي داره ولی قسمت بعدی میخواد واویلا باشه بگم از الانولی نمیدونم چه وقت قراره بدممونده به شما دیگهو تا یادم نرفته پارت بعدی مخصوص منحرف هاست شاید زیادی منحرفي شد⊙—⊙من خودم جزو اونا هستم ◎—◎△△△△△△△△△△△△
اینم قسمت منحرفي ولی کمهاصلا این فیک قرار بود کلا منحرفي باشه ولی نظرم تغیی کردد!قسمت اخرم دیر میدم چون فکر کنم دستم شکستهیا در رفته نمد یک ساعت دیگه ممیم دکترم علوم میشهبعدی=300پارت اخر دیگهHow can I decide what's right?چطور میتونم قضاوت کنم چی درسته؟When you're clouding up my mindوقتی تو بر ذهنم مسلط شدیCan't win your losing fight all the timeنمیتونم ببرم و مدام میبازمNot gonna ever own what's mineهیچوقت صاحب چیزی که برای خودمه نبودمWhen you're always taking sidesوقتی تو حواست به همه چیز هستYou wont take away my prideت
هلووووووو گایزیک داستان خوشمل و قشنگو باحال و البته منحرفي اورده ام خدومتتونو نویسنده ی گلشم آتی چان بیدهمون دخمل گلی ک داستان همکلاسی من اقای گودزیلا رو نوشتن^~^ایشون دارن رویه یه داستان جدید کار میکنن ک اسمش عملیات محرمانه بید خواهشمندم ک خلاصه هرو بخونین و نظر بدین ک بعد داستان همکلاسی من اقای گودزیلا این داستان قشنگشونو بزارن یانع خب زیادی خرف زدم بدویین برین ادامه*-*
سلومممبا قرنطینه حال می کنیدددمو خوام یه داستان جدید بنویسمممماسم:گمشده ی ماهژانر:تخیلی منحرفي عاشقانه ماجراجویانهتعداد قسمت نا معلومفصل نا معلومخلاصه داستان:مرینت عاشق ماه بیده و همیشه وقتی ماه کامله از شب تا صبح به ماه خیره میشه تا اینکه یه شب که داره به ماه نگاه می کنه پسری از سرزمین ماه دنبالش میاد و اون رو به ماه می بره مرینت متوجه میشه که سرزمین نیمه ی ماه است و اون پسر هم شاهزاده ی اون یکی نیمه ی ماه است خببببب نظر بدید خوبه یا نه
سلاااااام با قسمت جدید آمدمممممماین قسمت منحرفي دارهههه و با درخواست خیلی از شماها منحرف تر از عشق تلخش کردمو سعی کردم توصیفش کنم قشنگ که خوشتون بیادولی شما که هی میگی توصیفی تررر آخه من که نمیتونم ی س*ک*س کاملو بگیرم توصیف کنم میتونم ولی خباینجا هم باید ی ذره مراعات کرد. اصن میتونم ی رمان بنویسم تو هر پارتش سک*س داشته باشه ولی خب نمیشه دیگه اومدیم یهو پاشن وبو فیلتر کنن حالا بیا جمعش کنخببب بگذریم بریم سراغ داستانمون
خب حتما تعجب کردید ولی راستش سبک این داستانو تغییر دادمایده شو از یه رمان ایرانی الهام گرفتم که البتع من به سبک میراکلس نوشتمش و تغییرش دادمامید وارم خوشتون بیاد ازش ژانر:  عاشقانه دارد طنز دارد منحرفي دارد (ولی نه در حد اوردوز) 
بچه ها میدونم بهتون میخواد کلم رو بکنین ولی یادتون گفتم که به خود هما هم اعتماد ندارمLight راست میگه اخه کی کل زندگیش رو تو فضای مجازی جار میزنه که این دومی باشهو چون من به منفی بافی معروف کلییی فکر اومد تو ذهنم1_نکنه اینا میخوان یه پست منحرفي تو وب بزارن و بزن گزارش بدن2_اگه یه درصد احتمال داره که این اتفاقات واقعی باشه هما باید میدید که ما به طرف اعتماد نداریم و باورش نمی کنیم پس لازم نبود اون همه اتفاق رو بگه3_ممکنه هما و ارتان دست به یکی کرده ب
سرنوشت اجباری پارت اولاینم پارت اول این مجموعه امیدوارم خوشتون بیاد و شرمنده که میهن بلاگ ارور داد^^Your heart for takeaway, yeah, yeah, yeah yeahقلبت رو میبرم ، آره ، آره ، آرهHey, hey, heyهی ، هی ، هیWhere do you think you’re going?فکر کردی کجا داری میری ؟It’s so late, late, late, what’s wrong?خیلی خیلی دیر وقته ، قضیه چیه ؟I said, I can’t stay, do I have to give a reason?گفتم ، نمیتونم بمونم ، باید دلیل بیارم ؟It’s just me, me, me, it’s what I wantفقط خواسته ی خود منه ، این چیزیه که من میخوامSo how did we get here?چیشد کارمون به اینجا ک
این قسمت منحرفي داره+|+بی جنبه ها(فحش بدین پاک میشه)بدجوره هااخیره به چشمای سبزت هستمهنوز نمیدونم چی شدهقلبم چرا تند میزنه؟سرم چرا درد میکنه؟نفس کشیدنم سختهتو چقدر منو میخوای؟چقدر منو دوست داری؟مطمئنی عشق من؟مطمئنی قلب کوچیک من؟من هنوز تورو یادمه!فراموشت نکردم!ترکت نکردم!قول دادم پیشت بمونمو توهم به قولی که من دادم عمل کن
گووووومنههه نمت حاظرش کنم >~<مشخصاتشو میدم کسی اگه تونست اماده کنه ممنونش میشم .-.<><><><><><><><><>دوتا ست میراکلسی یکی ادرینتی و یکیم مريکتيدکمه ست ماریکتم اینا باشهماری.جایزه هاکت.طنزماری.نویسندگان برترکت.اموزشات نویسندگیماری.سرگرمیکت.پروفایل نویسندگانماری و کت.پروفایل مدیرماری و کت.لوگوی دوستانلیدی باگ و ادرین.داستان هاادرین و مارینت.قوانین نویسندگاندکمه های ست ادرینتم.اون نوشته های بعدش نوشته دکمه هاست م
اسمش به انگلیسی میشه: High School DxDبه ژاپنیم میشه: ハイスクールD×Dژانراش کمدی، فراطبیعی و حارم هستناین انیمه دوتا لایت ناول، سه تا مانگا، چهارتا اووی‌ای،دوتا بازی و در اخر 3 تا انیمه تلویزیون سریز دارهداستانشم درمورد پسر دبیرستانی منحرفي و دست و پاچلفتی ای به اسم هیودو ایسه هست، که توی اولینقرار رمانتیکش توسط اون دختر کشته میشه، این پسرتوسط فردی به اسم ریاس گرموری که وارث یکیاز خانواده های شیطانیه زنده میشه، و به یه شیطان درمیاد و ا
 این گروه هیچ ملاحظه‌ای در انجام فحشا نداشتند و آن را پنهان نمی‌کردند، بلکه به ارتکاب آن افتخار می‌کردند.البته خداوند در گزارشی که از این قوم می‌دهد، نهایت عفت بیان را مراعات می‌نماید. برای نمونه در آیهٔ زیر می‌فرماید:وَلُوطا آَتَینَاهُ حُکما وَعِلْما وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْقَرْیةِ الَّتِی کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِینَ»(۱).ـ و به لوط حکمت و دانش عطا کردیم و او را از آن شهری که کارهای
ههههوووواینم پارت دیگشنظرات پر نشد اما دلم سوخت و گذاشتمبنظرم زیادی ادرینتی کردم.خودم خوندم قیافم اینجوری شد@_@اخه خیلی.بخونین اما نگین منحرفي.-.تمام.من برم بمیرم._.That I couldn’t ignoreنمی‌تونستم نادیدشون بگیرمI wouldn’t fight in this warمن دیگه نمی‌خوام تو این جنگ بجنگمNo, no, no, no, no, no, no, no cryingنه ، نه ، نه ، نه ، نکن گریه(دیگه گریه نکن)No, no, no, no, no, no, no, no cryingنه ، نه ، نه ، نه ، نکن گریه(دیگه گریه نکن)No, no, no, no, no, no, noنه ، نه ، نه …I told myself I had to be a different someoneمن به خودم گف
My spyجاسوس منخب  فیلم قضیه ش اینجوریه که : یکی از کارکنان باتجربه‎ی پلیس (جی جی)به ماموریتی مخفی فرستاده می‌شه تا خانواده‌ای را تحت نظر بگیره. اما در این بین اون مورد بخشش و مهربانی کودک نه ساله و بااستعداد خانواده (سوفی) قرار می‌گیرد و اون دختر که اسمش سوفیه میفهمه که اون داره جاسوسی اونها رو میکنه و شرط و شروطی رو برای لو ندادنش وضع میکنه.ژانر:کمدی.اکشن.خانوادگی محصول سال 2020مدت زمان فیلم:99 دقیقهبازیگران معروف فیلم : دیو باتیسا.کلوئ
 رئیس گروه ژئوپلیتیک مرکز راهبردی جمهوری اسلامی ایران گفت: رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی» نشان داد که دنیا دیگر تک قطبی نیست و قدرت‌های دیگری مثل روسیه، چین و ایران ظهور پیدا کردند. با بیان اینکه رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی» که با حضور جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین برگزار شد، نوید دهنده یک پیمان جدید در برابر استکبار است، گفت: این رزمایش نشان داد که دنیا دیگر تک قطبی نیست و قدرت‌های دیگری مثل روسیه، چین و ایران ظهور پ
هآییی^^و قسمتی که قطعا خ انتظارشو کشیدین:)و منحرفي دآرهههههه ;d نمیتونم توصیفش کنم:/ خب بدجورههههه!دوسدارید نخونید محض اطلاعاتتون بگم قسمت بعدم ویژه بید و خیلی ویژه تر از این !!و نآراحت نشید شخصیتاتون نیستن چون پآرت بعدی همتونوووو میآرممممم شخصیت بدارم کم کم میآرم نگرآن نشییید!و برید پآرت بعد دیگههه!پارت که خودش خودکار نمیاد شما بخونیدش!:/BabeعزیزمIt stared directly into my eyesمستقیم در چشمانم خیره شوEyes that worryچشم هایی که نگران هستند[fear of loseing you[oh noاز ترس
این پارت منحرفي است تاکید!! Mmm, baby, I don’t understand thisعزیزم.من اینو درک نمیکنمYou’re changing, I can’t stand itداری تغییر میکنی.نمیتونم اینو تحمل کنمMy heart can’t take this damageقلبم نمیتونه این صدمه رو بپزیرهAnd the way I feel, can’t stand itو اینطوری که احساس میکنم.نمیتونم تحمل کنمMmm, baby, I don’t understand thisعزیزم.من اینو درک نمیکنمYou’re changing, I can’t stand itداری تغییر میکنی.نمیتونم اینو تحمل کنمMy heart can’t take this damageقلبم نمیتونه این صدمه رو بپزیرهAnd the way I feel, can’t stand itو اینطوری که احساس میکن
این قسمت منحرفي داره+|+بی جنبه ها(فحش بدین پاک میشه)بدجوره هااخیره به چشمای سبزت هستمهنوز نمیدونم چی شدهقلبم چرا تند میزنه؟سرم چرا درد میکنه؟نفس کشیدنم سختهتو چقدر منو میخوای؟چقدر منو دوست داری؟مطمئنی عشق من؟مطمئنی قلب کوچیک من؟من هنوز تورو یادمه!فراموشت نکردم!ترکت نکردم!قول دادم پیشت بمونمو توهم به قولی که من دادم عمل کن*مارینت*بعد کارمن که هنوز پیش ما بود نشست صندلی بغلی من و خم شد در گوشم:دختره چرا با ادرین بد بود؟گفتم : نمیدو
کوتاه‌ترین حکومت‌های تاریخ.  از به تخت نشستن ۳ روزه امپراتور ویتنام تا سلطنت ۲۰ دقیقه‌ای لویی نوزدهم! رکنا: در این مطلب قصد داریم شما را با تعدادی از کوتاه‌ترین دولت‌های تاریخ، آشنا کنیم.
بنام خداچرا ایرانیان شیعه شدند؟              (بازنشر توسط بازگیر)حتی در زمان پادشاه عثمانی شاه سلطان سلیمان در پی تهاجم به ایران‌، ترکان عثمانی تا کاشان پیشروی کردند و عراق کنونی و غرب کشور تمام به دست ترکان سنی مذهب عثمانی افتاد که اگر نبود ایران شیعی قطعاً بیش از نیمی از ایران اکنون در دست ترکیه بود و ما هم اکنون ترک عثمانی بودیم. شیعه مذهبی است که تعصب را قبول ندارد.موضوع بحث این است که ما چگونه مسلمان شدیم؟
حضرت باقر علیه السلام از فرصت پیش آمده بیشترین بهره را برد و جهاد علمی خویش را آغاز کرد. جهاد علمی حضرت در سه بخش قابل تبیین است:الف. تشویق به فراگیری علومپایه و اساس هر عمل و فعالیت و کاری، اندیشه سازی و سالم سازی فکر است. اگر بخواهد در جامعه، علم رواج پیدا کند، در گام اول باید درباره اهمیت فراگیری دانش، ارزش و عظمت علما، مراد از فراگیری علم، و آفات آن و… اندیشه سازی شود.حضرت باقر علیه السلام این گام اول را به خوبی با بیان احادیث برداشته و سخن

آخرین جستجو ها

معرفی تور مسافرتی خارجی و داخلی بانک دانلود مقالات,پروژه,سرگرمی,علمی,فرهنگی دنیای تکنولوژی | دنیای فناوری | نرم افزار | سخت افزار | کامپیوتر و موبایل | خودرو مرکز خرید ساعت مچی ارزان پرشین تکست سایت دعا نویسی - شیخ دعانویس بازار خرید ساعت مچی ارزان کتابخانه عمومی ولی عصر (عج) اصفهان وب کمک راهنما همسفرافسانه riciroso