این دل شوریده بی دلبــر نمی گیرد قرارباده ی جوشیده در ساغر نمی گیرد قراراشک چشمت قلب های تیره را تر می کندبا دل غمدیده چشم تــــــر نمی گیرد قرارمن به روی سینه ی داغ تو عادت کرده امسر به روی سینه ی دیگر نمی گیرد قرارسینه ریزت با زمرّد های آبی دلکش ستجز به گردنبند تو گوهــــــر نمی گیرد قرارکشتی نوح ست این جان روی دریای وجوددر دل امواج ، بی لنـــــــــــگر نمی گیرد قرارسهم من از گوشه ی لب های تو یک بوسه شدسینه ی من بی تــــــــو در بستر نمی گی
درباره این سایت