نتایج جستجو برای عبارت :

فنفیک منحرفا

سسسسییییییللللللووووووممممممممخوفید؟خب یه رمان خوندم خیلی خنده دارهالبته شاید بعضیا خندشون نگیره ولی باحالهاسم = خانم زبون درازژانر = طنز ، آخراش عاشقانه در حد ازدواج نه بوس منحرفانویسنده = یادم نیستتعداد صفحات = 316ایرانیدرمورد یه دختره دانشگاهی اسمش دریاس خیلی شیطون و کرم ریزخودم از کرم ریختناش خندم میگیرهمثال =  با یه پسره لج بود رفته روی صندلیش چسب ریخته پسره که خواسته بلند بشه شلوارش وسط کلاس *** خوردهوقتی میخونمش حس میکنم دارم آقا
نحوه ی صحیح مواظبت از کسی مثل هانجیخدایا یا دونه ازین مامانا هم به ما بدهههههههههه*به پای خود می نگرد که اندازه ی شلغم است*: ای اون پاهای لاغرت کوفتت شهههههههههههههه!!از مزایای داشتن موبلیت.پ.ن:یعنی داشتن چی کار می کردن؟؟پ.ن2:داشتن شام می خوردن و کتاب می خوندن منحرفا.پ.ن3:موبلیت چه کیووتیییهههه!!پ.ن4:دم سانسورچی ش گرم عههه!! موبلیت با لیوای جابه جا نشده احیانا؟!؟دونت قشنگ. خوشمان نیامد. به صورت عروس اینده ی منم دست نزنموبلیت:یعنی الان هانجی سا
سلام و تقریبا خداحافظی برای دوستان گلمون ببینید همونطور که میدونید مایسا جان داره وب رو از ساعت ۱۲ یعنی ۲۲ اذر تا ۲۵ دی ماه میبنده به دلیل امتحانات و دمش هم گرم!و تانیا هم برگشته!اما فعالیت نداره و من وقتی داشتم تو کامنت های پست تبادل لینکش گشت میزدم یک کامنت دیدم و واقعا بهم بر خورد و به نظرم توهین امیز بود!ایناهاشمن دیگه نمیدونم چی بگم واقعا 
یو مینا سانچند روز پیش از ادمین عزیزمون لدی فنفيک عجازه گرفتم تا این داستان رو بنویسمدر واقع من داستان های زیادی رو نوشتم و تویه وب هایی که نویسنده بودمو همینطور وب خودم کولی داستان نوشتمخوب شروع کنیمنام داستان:عشق در هنگام خیانتقسمت هر فصل:12تعداد فصل ها:4ژانر:بستگی دارهخلاصه داستان:این داستان در واقع اتفاق افتاد فقط کمیتعغیرش دادم در این داستان دختری به اسم آیوی هستکه ناخواسته به صورتی به مدرسه جدیدش منتقل میشهو در انجا با یک پسر اشنا می
سلاااااام به همه !!من مایسا هستم ملقب به لیدی فنفيک !نویسنده جدیدم !همه جور کد براتون میزارم سفارشی هم بدید قبول میکنم هم رایگان هم ارزون !از واندا جونم ممنونمممم ک نویسندم کرد بیشتر از انیمه و میراکلس کد میزارم         دوستتون دارم بای تا اولین کد 
سلام به همگیمن نویسنده جدیدمشاید منو بشناسید شایدم هم نه من النا هستم13 سالمهاز حنا جون هم ممنونم که منو نویسنده کرد^^(پارت جدید عشق ممنوع رو سریع تر بده -_-)ادیت و کد نویسی هم میکنمیه نمونه از ادیت هامو براتون اوردم^^سفارش ادیت و پوستر و والپیپر هم میگیرمست هم میتونم براتون درست کنمراستی من خودم هم وب دارمالبته هنوز تازه باز شده و سه تا پست داره=)آیانا هم توش مدیرهتوش هم از میراکلس و هم از کلی انیمه ی دیگه آپ میکنمنویسنده هم میپذیرمبرای ورود
هاعی لاوانممنو سونی تصمیم گرفتیم که یک وب بزنیم که کلش راجب رمان باشه!رمان میراکلسی نه ها!رمان هایی که هممون تقریبا بهش معتادیمتازه میتونید توش خودتونم یه رمان ایرانی بنویسید!من هم توش قسمتای داغ و از تنور در اومده فصل دو خان زاده رو میزارمپارت هایی ک خود نویسنده میزاره!:)ولی حق نوشتن فنفيک میراکلسی و ندارین:)برای ورود بکلیکدر ضمن به وب های دیگه منم سر بزنید:)وب دخترونم بکلیکوب ادیت و نقاشیم بکلیک
سلام!:)خبید؟هیچی دیگهب خواسته بهار جان پست گذاشتم:)شخصیتای میراکلس با تیپای مختلفکیم زرد:گل محمدی:نون سنگک:بلوبری نپخته:اتش سوزان:/و در اخرررررنونواموووووون:جان ما تشویق نکنید میدونم خیلی لقبای گران بهایی گذاشتمراستی منبع عکسا یه کانالع ت تلگرامکانال خوبی بودعا راستی بروبچز یه فکری دارممن توی تلگرام به گروه کلا واسه میراکلس میزنمبعد توش فنفيکم گذاشته میشهمنم اونجا از میراکلس چیزی میزارم و پارتای عشق ممنوعو و کینه و عشق رو قبل اینکه وب
سلام به همه^^من برنگشتما فقط اومدم این پست رو بزارم و برمیه سوال دارممیگم داستانای من پرطرفدارن یا فقط برا اینکه حوصلتون سر نره میخونینشون؟ایا واقعا داستانام شاهکارن؟(بنظر خودم نه)یه نظر سنجی اوردم که بگین کدوم داستانم باعث شد داستانام پرطرفدار بشناونی که بیشتر رای میاره یعنی شاهکارهمن که میگم ورود ممنوع^^لطفا شرکت کنینو جوابمم بدینراستی میگم من یه داستان دیگه هم دارم یعنی دومین داستانم بود ولی اپش نکردمتو وب اوا گذاشته بودمش چون دو نظر
کنیچیوا مینا سان!چطور مطورید؟قالب جدید چطوره؟ خوب شده؟راستش اولین بارم بود قالب سه ستونه می ساختمامیدوارم خوب شده باشهولی یه خبر خیلی خیلی خیلیییییییی مهم تررررررر دارمخبر داغ داغ تازه از تنور در اومدهوب مایسا سنپای چند روز پیش داشت هک می شد و بیشتر نویسنده هاش حذف شدنبرا همینم مایسا سنپای وب رو منتقل کردیعنی اون و بقیه نویسنده ها تو یه وب دیگه فعالیتشون رو ادامه میدن ولی این وبشون هم سر جاشه تا بشه به مطالبش دسترسی پیدا کردولی کسی تو وب ق
گایزداستان جدیدمو تو وب فنفيک خودم بخونید الان دارم پارت اولشو می نویسم^^ موضوع: کت نوار به لیدی باگ برای بار هزارم ابراز علاقه میکنه و اما لیدی دیگه صبرش تموم میشه و بهش میگه دوستش نداره و کت ناراحت میشه و وقتی به خونه برمیگرده صبح بلند میشه و تو اینه انتظار داره خودشو ببینه امافکر می کنید چی میشه؟:))اگه میخواید بدونید برید*انچه می خوانید*اهه پس این کت کجاست؟بهش زنگ زدم جاب نداد*****-نمیدونم تا اونموقع چی به سرم میاد******-چی؟مستر فو در

آخرین جستجو ها

کنگره 60 - نمایندگی شهدا(پرستار) - لژیون 10 گفتگویی با خویشتن نرم افزار مدیریت فرآیند کسب و کار | سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار | BPMS | BPM | ثبت لوگو - ثبت شرکت خاص روغن دنبه neicaturse آنلاین pregdephilmi asheghane korea رقص توهم