نتایج جستجو برای عبارت :

عهاايي از ادرين اگرست مرينت دوپن چنگ

ژانر= عاشقانه/ گاراگاهی/ قهرمانی/ طنز/شخصیت های داستان = مرینت  ادرین  فیلیکس  مارک  تام  سابیین  امیلی  گابریل  نام = مرینت                                                                                                     سن=19شغل=گاراگاهشخصیت= زیرک خیلی باهوش جدی خوشگلنسبت با مارک= خواهر دوقلو نسبت با ادرین و فیلیکس= دخ
سلام شبتون بخیرامشب در خدمت مارینت دوپن چنگ هستیممارینت جون بفرمایید - مرسی گلممارینتم از سفر به دنیای ارواح من امشب به سوالات 5 نفر پاسخ میدم چون فرداشب تولد سامانتاست و باید آماده بشمبفرمایید برای مصاحبه 
میخوام وقتی دارم رمان برگرد پیشم و ماشین کشتارو میدمیه رمانم بنویسم وقتی تموم شد بدم3 تا ایده دارم یکیو انتخاب کنید (:1: بازی عشق : مرینت و آدرین توی یه بازی کامپیوتری حریف همن که یه انجمن مخفی که مال دولته مجبورشون میکنه با هم همکاری کنن تا یه موسسه ای که سعی داره روحیه بازیکنان رو حین بازی دستکاری کنه و و مجبورشون کنه خودکشی کنن رو شکست بدن ولی این دو تا باهم نمیسازن از روی کت چشم ذهن کش رفتم :/2 : شرارتمو خاموش کن : آدرین یه دیوه مرینت پری پری
مرینت دوپن-چنگ:مرینت که نقش اصلی این داستان است در مدرسه فرانس دوپان پاریس درس می‌خواند. پدر و مادر او (تام دوپن پدر) و (سابین چنگ  مادر ) صاحب بهترین قنادی پاریس هستند و از قشر متوسط جامعه هستند. بهترین دوست او آلیا سزار است و عاشق همکلاسی خود یعنی ادرین اگراست است. خصوصیات اخلاقی:وقتی با ادرین صحبت می‌کند لکنت زبان می‌گیرد-مهربان و دلسوز و در برخی مواقع دست و پا چلفتی از خصوصیات اخلاقی وی است.نام ابر قهرمانی مرینت 《لیدی باگ
سلاممخب اول متنو بخونید یه اسم نظر بیدید اخه هرچقدر منو بهی فکر کردیم به چیز خاصی نرسیدیممرینت:سلام! من مرینت دوپن چنگم،16 سالمه و اهل لندنم و پدرم پاریشی هست و مادرمم چینی.من عاشق خوندن کتاب های فرا طبیعی و خاص هستمدر مورد چیزای جادویی علاقه مندم و دوست داشتم از این زندگی یک نواخت خلاص بشم!مردم همیشه میگن هیچ چیز جادویی و فرا زمینی وجود نداره و هممون یه شکلیم و هیچکی سرنوشتش از اون مدل جادوییا نیست،من تا چند وقت پیش باور داشتم که سرنوشتم فرق
سلامماومدم با بیوگرافی داستانم****شخصیت های اصلی: مرینت دوپن چنگ،آدرین آگراست،لوکا کافاعین، آلیا سزر،نینو لحیف،ناتانائیل (فامیلیشو نمیدونم)،آلیس نور-ون (به شخصیت نیازمندم)اگر میخواین تو داستان باشید اسم،فامیل،علایق و تنفر و شخصیت ظاهری بدیدتعداد فصل: نامعلومتعداد قسمت:بازم نامعلومداستان: بگم؟ نه نمیگمتیکه هایی از داستان:-چیییی گگففتیییی؟؟؟!! امکان نداره!.چطور تونستی؟- واقعا ازت انتظار نداشتم مرینت- هوممبه نظر خوب میای- ممنمن.ع
سلاممممممم نویسندگان عزیز.خوب سفارش های جدید براتون اوردم^^1:شادی:قالب حرفه ای میراکلس برای بلاگفا2:لیدی مرینت:قالب حرفه ای فروزن برای میهن3:تیکی:ولکام+بالابر+دکمه+جداکننده+قالب حرفه ای بلاگفا میراکلس تمش مرینت و ادرینهمین.لامصب بیشتر لیدی باگه.خسته شدماین همه کارتونT-Tخوب ببینم چه میکنید^^
امروز قسمت اول رو میذارم ولی الان نه چون میخوام توضیح بدمتو این داستان ادرین عاشق مرینت میشه. كلویی دختر خیلی خوبیه. لایلا دختر خوبیه .  البته چون دوستون دارم بعد این پست قسمت اول رو میزارم
خب از بیکاری اومدم ادمک ادرین و مرینت رو درستیدمزیاد شبیهش نشده ولی از هیچی بهترهشبیهشه خداییخو خو اینم از ادمک هااز این به بعد ادمک های میراکلس رو من میدرستماسکی اکیدا ممنوععععععععخو فعلا بابایییییییMohi timam
خب سلام عرض شداهم .از اونجا که شخصیت ها در حال ورود هستن گفتم یه آبانسی بدم خیلی از کسانیکه بهم شخصیت دادن دیگ نظر مظر ندادن و پیداشون نشد پس من نمیارمشون تو داستان خیلی ها هم بیو دادن ولی عکس ندادن مثل شینا مورال ، الی بی جو و یکی دیگ ک یادم نیس بعدا میگم اینایی ک الان میگم کسانی هستن ک شخصیت دادن اگر هستن و هنوزم دنبال‌کننده ی داستانن ت این پست بهم بگن ک برا ورودشون به داستان برنامه بزارم زوددد شخصیتی که رومینا داد ( فک کنم اسمش
خب گایزبا خودم گفتم یه کوچولو هم ترس اضافه کنممیدونم همه از یه داستان طرفداری میکنن و حوصله خوندن داستان های دیگه هک ندارنولای این هم شبیه داستان روزانه هس پس دنبالش کنیداگه این قسمت خوب نبود داستان رو عوض میکنمو اسم داستانه خوبه? و کسی میتونه برا من پوستر درست کنه?و همینطور در داستان لیدی همان مرینت نیس و کت هم همان ادرین هس.
باید درباره قسمت فلیکس بگم که.گابریل تصمیم داشت به ادرین بگه برای زنده کردن امیلی چه نقشه ای دارهه که ادرین گفت میدونه با ورود ناتالی اونا خوشحال ترن و ناتالی می تونه خانوادشونو تکمیل کنه گابریلم عصبانی شد و رفتمکالمه ادرین و گابریل-گابریل:آدرین من ی چیز مهم رو باید بهت بگم که هر روز می خوام بگم ولی نمیشهادرین: فکر کنم من اونو بدونمگابریل: واقعا؟ تو از کجا -ناتالی شمارو خوشحال تر می کنه و شاید بتونه خانوادمون رو تکمیل کنه-*جمله اخر
مارال داره میره:((باورم نمیشه:(( اون تو نوشتن داستان و ایدش کمکم کرد:((این قسمت رو فقط برای مارال مینویسم!نــــرو اجی:((وب بدون تو سوت و کورهــ:(قسمت بعدی هر نظری دلتون خواست بدید :(…………………… من فقط عاشق شدم!همین:)…………………… ………………………………………… ………………………………………………………………………………………… …………………………………………………………… …………………………………………………………………… …………………………………………………………………………………
کجا دیر کردم!؟چرا اینقد کامنت دادین که دیر کردی!؟عه!اصلا ولش اوووف ازمون زبانم رو گند زدم در حد لالیگا:/راستی بگذریم چقد پروفایلم کیوتههههه*^*(چشم حسود کور:/)راستی برای قسمت بعد:۱۵۰ تا اینجا ۲۰ تا وب مارال*-*(در ضمن اینقد نگید بعدی یه جمله دیگه بگید از بس گفتین بعدی مخم پوکید بخدا:///اگه بگین بعدی حساب نمیکنم!۰-۰)راستی بگذریم… …:……… من فقط عاشق شدم!همین:)…………………… ………………………………………… …………………………………………………………………………………
سعلام فرند^^۱۰۰ تا:)انتظارم رفت بالا:/…………… من فقط عاشق شدم!همین:)…………………… ………………………………………… ………………………………………………………………………………………… …………………………………………………………… …………………………………………………………………… ………………………………………………………………………………………………… ………………………………………………………………………… ……………………………………………… …………………………………………………………………………………………
سلوم جیگرای منموخوام داستان جدید بنویسممممممممم اسم:معشوق خودخواهژانر:عاشقانه غمگین طنزنویسنده:رکسانا یعنی خودمقسمتی از داستانانگار کر شدممن:چچچییییی گففتییییییادرین با یه پوزخند گفت :دارم ازدواج میکنممن:چرا چرت میگی من زنتم رسما و قانونا تو نمی تونی دو تا زن بگیری با همون پوزخند مسخره اش گفت:من یه خان زاده ام هر کاری دوست داشته باشم میتونم بکنم اصلا می تونم حرم سرا راه بندازمبا بغض  گفتم :تو اینجوری نبودیادرین:الان اینشکلیمبعد
سلوم جیگرای منموخوام داستان جدید بنویسممممممممم اسم:معشوق خودخواهژانر:عاشقانه غمگین طنزنویسنده:رکسانا یعنی خودمقسمتی از داستانانگار کر شدممن:چچچییییی گففتییییییادرین با یه پوزخند گفت :دارم ازدواج میکنممن:چرا چرت میگی من زنتم رسما و قانونا تو نمی تونی دو تا زن بگیری با همون پوزخند مسخره اش گفت:من یه خان زاده ام هر کاری دوست داشته باشم میتونم بکنم اصلا می تونم حرم سرا راه بندازمبا بغض  گفتم :تو اینجوری نبودیادرین:الان اینشکلیمبعد
سلام به همگی،خب من همونطور ک میدونید داستانم ب دلیل مشکلات قالب وب پاک شد و من هم انگیزمو برا ادامه درد عاشقی از دست دادم اما! من اگه موافق باشید از ادامه ی داستان میزارمش و یرای کسایی که نخونده بودنش:ادرین به طرز فجیعی میمیره توسط هاکماف و هویتش لو میره برا همه و یک سال از اون ماجرا میگذره که مارینت تصمیم ب برگردوندن ادرین میکنه اما ادرین در واقعیت نمیرده بوده! و اونی کع مرده جلو همه سنتی مانستر بوده و دیگه تا همینجا نوشته بودم که پاک شد و اخر
سلومممبا قرنطینه حال می کنیدددمو خوام یه داستان جدید بنویسمممماسم:گمشده ی ماهژانر:تخیلی منحرفی عاشقانه ماجراجویانهتعداد قسمت نا معلومفصل نا معلومخلاصه داستان:مرینت عاشق ماه بیده و همیشه وقتی ماه کامله از شب تا صبح به ماه خیره میشه تا اینکه یه شب که داره به ماه نگاه می کنه پسری از سرزمین ماه دنبالش میاد و اون رو به ماه می بره مرینت متوجه میشه که سرزمین نیمه ی ماه است و اون پسر هم شاهزاده ی اون یکی نیمه ی ماه است خببببب نظر بدید خوبه یا نه
یعنی من اینو خوندم قلبم آب شد ریخت اندرون زمین ❤️ترجمه:ادرین: تو تنها زنی هستی که من فقط برای الان دوست دارم!مارینت: فقط برای الان؟!ادرین:چون برای چندسال بعد بچه هامون هم دوست دارم!مارینت:❤️من:❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️منم موخوام :(( وجی: اره اره معلومه میخوای اون برا-*دهن وجی را پر سیمان کرده و وجی خفه گشته**بیبو بیبو بیبو**انبولانس به نجات اون آمده و-*باز فاز هفت خان رستم گرفت منو -_-
خیلی خیلی خوب بودادرین واقعا همینه#ادرین ها در این دنیا زیادندواییی فقط صحنه پریدنش[.h_iframe-aparat_embed_frame{position:relative;} .h_iframe-aparat_embed_frame .ratio {display:block;width:100%;height:auto;} .h_iframe-aparat_embed_frame iframe {position:absolute;top:0;left:0;width:100%; height:100%;} ]
معجزه آسا: افسانه بانوی کفشدوزکی و گربه سیاه به انگلیسی:(Miraculous: Tales of Ladybug & Cat Noir) یک مجموعه انیمیشنی ابرقهرمانی است که توسط استودیوهای فرانسوی زگ تون و متود انیمیشن ساخته شده‌است. شخصیت‌های اصلی این داستان شامل دو نوجوان پاریسی به نام‌های مرینت دوپن-چنگ (Marinette dupain-cheng) اِدریِن اِگرست (Adrien agreste) که به ترتیب با استفاده از معجزه آسا خود به ابرقهرمانان لیدی باگ (در دوبله فارسی شناخته شده به عنوان دختر کفشدوزکی) و کت نوآر (گربه سیاه) تبدی
امم خب سلام راستش من اینجا فعلا نمیتونم داستان بزارم چون که خیلی داستان دارم ولی میتونم یه مجموعه جالب که طنز هم هستش براتون بذارم به اسم درد و دل های یه خانوم خونه دار که این خانوم خونه دار مرینت هستش دقت کنید این مجموعه است حالا فرقش با رمان چیه فرقش اینه که من داستان نمینویسم بلکه درد و دل ها و مشغله خانم های خونه در رو به قالب طنز نمایش میدم و البته این خانوم خونه دار مرینت هستش خب نظرتون؟
____مرینت____ *پایان فلش بک* اههههه صدای این پسره نزاشتاااااا داشتم تو خاطراتم غرق میشدم.بهتر که نزاشت.پسره مزاحمه () : سلام من لوکا کافئین هستم.خوشبختمانصافا خیلی خوشتیپ و جیگرهههههه *-* (وجی مری : جانممممممممم؟؟؟ 0-0 چشمم روشن -_- یادت رفته؟؟!! تو نباید عاشق بشییییی!! حق نداری عاشق بشییییییی!!! به همین زودی یادت رف؟؟!!) باش باو نزن منو فهمیدممممممممم =.=هیییییی.و حالا باید همه پاشین معرفی کنیم خودمونو =.= اخه خانم بوستیه جونننننن اینکارا
*:دمپایی ها رگباری به طرفش پرتاب میشود =| * اروم باشید توصیح میدم الان >~< خپ خپ  همینطور که میبیند کنه تر از این حرفام ^~^ چ اتفاقی اوفتاده بود و من چم شدهه بود و کدوم گوری بودم ؟^~~^ خپ مآدر بنده تو این اوضاع کرونا  گذاشت رفت معلوم نیست کجا ^~^ و منم که کلا با مامانم مشکل داشتم و زیاد برام مهم نبود پس اینکه هیچی دردسر از وقتی شروع شد که دایی های بنده یهو حمله کردن سمت خونه و مال اموال•-• من و داداشمم که هیچ کدوم هیچ غلطی نمیتون
راستش خیلی ناراحتم.چرا آدرین؟:((والا لیدی اکوماتیز میشد بهتر بودراستش دارم اسپویلرای قدیمیو میبینم و اونجا که کت داره خودشو کنترل میکنه خیلی غمگینهدلم میخواد گریه کنم ینی در این حدنه شاید فکنید دارم شوخی میکنم یا مسخره بازی درمیارم ولی واقعیهمن نمیخوام کت بلنسووو ببینممم منننننن نمممییییییخووووووواااااامممممT^Tاشکام سرازیر شددددنننننراستی تئورری^^کت بلنس با ماه یکاری میکنه و فکنم یکاری میکنه که ماه و زمین به هم نزدیک میشن و زم
گووووومنههه نمت حاظرش کنم >~<مشخصاتشو میدم کسی اگه تونست اماده کنه ممنونش میشم .-.<><><><><><><><><>دوتا ست میراکلسی یکی ادرینتی و یکیم مریکتیدکمه ست ماریکتم اینا باشهماری.جایزه هاکت.طنزماری.نویسندگان برترکت.اموزشات نویسندگیماری.سرگرمیکت.پروفایل نویسندگانماری و کت.پروفایل مدیرماری و کت.لوگوی دوستانلیدی باگ و ادرین.داستان هاادرین و مارینت.قوانین نویسندگاندکمه های ست ادرینتم.اون نوشته های بعدش نوشته دکمه هاست م
نظر شما چیه؟به نظر من اقا و خانم نداره چون من خودم هم عاشق غذام  واییی خیلی دوست دارم غذا های مختلف رو مخصوصا اگه تیک اِوی باشن ^^ ولی با این موضوع که ادرین خیلی شیکموعه موافقماخه ببینید بچم چجوری میخورهولی خیلی خوش به حالش میشه اگه با مرینت ازدواج کنه چون هر روز میتونه کلی شیرینی بخوره و مخصوصا کروسانتشما هم مثل من بعد از دیدن این عکسا گشنتون شده؟
خب بچه ها بعد ۲۵ هزار سال پارت پنج آمده برید بخوانید که از دست نرهههه البته ممکنه یه کمیکوتاه باشه ولی تگران نباشید این یه پارت سوپرایزه.۳ هفته بعد زخمی شدن کت۲۰۲۰/۵//۲۴آدرین:اونروز نفهمیدم واسه کفشدوزک دقیقا چه مشکلی بیش اومد ولی زد آشولاشم کرد بعدشم تبدیل شدمبه آدرین و رفتم خونه و حبس خونگی این ۳ هفته رو دست وبپری و کاراپاس و بقیه بجز منو مرینتگذشته ولی نگرانی من اینه که امروز بیستو چهارمه و ففط هفت روز تا سنگ شدن مرینت مونده!!!تازه اونروز ا
آدرین»روزی که برای اولین بار دیدمچشم های آبیت راغرق آنها شدمموهای به رنگ شبتبا آنها به خوابی عمیق فرو میروممرینت»زمرد های سبزت مستم میکنندهرگاه در آنها نگاه میکنمچمنزار را میبینمهمیشه خورشیدی به همراه داریکه همیشه میدرخشدمرینت و آدرین»هیچ گاه یادم نمیرود اولین نگاهت راهمیشه در خاطرم بودی و هستی و خواهی بوداما آن روز که از هم جدا شدیمانگار دنیا را از من گرفتنداین را بدان که از ته دل دوستت دارممیخواهم فریاد بزنم که عاشقت هستمزمانی که

آخرین جستجو ها

زوهر (Zohar) السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها مخابرات reytreadtodi ocurgalsei تجربه‌ی زیسته ثبت شرکت - ثبت برند لاتین nistnicnala مدیربانک(بررسی و اطلاع رسانی خدمات بانکی و بورس و بیمه) بهرام آقاخانی چگنی