نتایج جستجو برای عبارت :

سلام خوبی از ارومیه مزاحم میشم اقا یه سوالی داشتم خب اگه امروز تموم نشدی چه میشه کلن کارت لغومیشه

گفتم كه روز های بهتری میاد، چون اعتقاد داشتم كه روزگارِ آفتاب سوخته پوست میندازه. اگه غصه هست یواش یواش جاشو خوشحالی میگیره، اگه دلتنگی هست خیلی آهسته اما بالاخره دیدار رو میرسونه و اگه بغض هست به مرور لبخند ها واقعی تر ميشه. بهش اعتقاد داشتم چون میدونستم همونقدر كه خوشحالی عمر داره، غم هم يه زمانی داره، میمیره، تموم ميشه، میریزه و دوباره برگ های سبز ِ حال خوش جوونه میزنن. چون دیده بودم روزایی رو كه تموم شد و روزگار، پوست تازه ای به خودش گرف
سلام دوستان گل و عزیزم دلم خیلی براتون تنگ شده بود تقریبا يه دو ماهیی بود خاطره ننوشته بودم خوب خیلی تو این چند ماه استرس داشتم مخصوصا استرس مدرسه دیگه تموم شد اخرین روز مدرسه امروز بود که ميشه 96/2/27روز چهارشنبه هستدیگه تموم امتحان های عملیمون دادیم اخر راحت شدم و کم کم خداحافظی داریم میکنیم ولی امتحان های توری مونده . امروز خیلی استرس داشتم بخاطر نمایش نامه ای که میخواستم کارگردانی که اسمش تقدیر و مونولوگ شلیک به تماشاچی برای بازیگری خودم
خرین امتحان هم تمومیدسلام سلام سلامبلاخره امتحانام تموم شـــدهــــوراوای خدا اینقدر خوش حالم که نمیدونم دارم چی تایپ میکنم!ساعت 9 امتحانم تموم شد و تا ساعت 11:30 داشتم والیبال بازی میکردم
نقاشی ماجرای درس فارسی  انواع املا  تکلیف هنری همین طور اجرای نمایش هم خانواده و مخالف بازی هست که اولش بصورت کارت های زیبا و هنری بچه ها کلماتی که مد نظر داری رو روی کارت های خودشون طراحی و خوشنویسی می کنن که ميشه هنر بعد سبدهای جداگانه داریم با شکلک خندان و شکلک ناراحت از بین کارت های تقسیم شده بین گروه ها مخالف ها و هم خانواده ها رو به هم وصل می کنن و توی سبدهای گروهشون میندازن هر گروه زودتر تموم کرد برنده این هم ميشه بازی هنر با فارسی
بی قرارت چون شدم‌‌.رفتی و یارم نشديشادی خاطر اندوه گزارم نشديتا زدامان شبم صبح قیامت ندمیدبا که گویم که چراغ شب تارم نشديصدف خالی افتاده به ساحل بودمچون گهر زینت آغوش و کنارم نشديبوته خار کویرم.همه تن دست نیازبرق سوزان شو اگر ابر بهارم نشدياز جنون بایدم امروز گشایش طلبیدکه تو ای عقل.به جز مشکل کارم نشديشفیعی کدکنی
حضرت ام المومنین خدیجه (س) -مدحفخر من نزد عرب این بود دختر داشتمآیت من بود و در گهواره کوثر داشتمهر چه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن استمن زنی هستم که در خانه پیمبر داشتمروزهایم شب نمی‌شد چشم او تا باز بودسايه‌ی خورشید را همواره بر سر داشتمعاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشتچشم‌هایش را از اول نیز باور داشتمراه‌های آسمان را از زبان همسرممثل آواز پر جبریل از بر داشتمآيه‌ها تکرار او بودند و عمری بر لبمبا طنین نام او قند مکرر داشتمچشم بر من دوخ
بذارید بگم.اول سلام.می‌شنوی؟ در رو ميشه ببندی؟زیاد طول نمیکشه.میدونم، اینجا همه چی نامرتبه، شاید يه بویی هم بده، میدونم دیوارای اینجا برات تداعی های ناخوشایندی میکنهولی چند دقیقه تحمل کن.زیر سیگاری لازم نیست.چایی که میخوری؟خب خسته نباشیخیلی خوش اومدیدلم برات تنگ شده بودشکرکاش شکلات داشتم برات بیارمقند و نباتم هم تموم شدهچایی تلخ میخوری؟هر کجا دوست داری بشینچیزی می‌خواستی بگی؟فراموشش کنول کن برهخوش میگذره؟چی بگممیخای بری؟صبر میکنی م
سلام. امروز خیلی حالم گرفت است میخوام باهاتون حرف بزنم. عاشقی یعنی چی؟ یعنی کشک ،عاشقی یعنی پول همین . پول :جمله کثیف. شیرین. وتلخی هستش،با پول ميشه عشق داشت. با پول ميشه عشق خرید. با پول ميشه دنیا رو داشت. من عشقی داشتم که 1سال با هم بودیم . انوقت منو ول کرد رفت با ی بچه پول داره بنز سوار . من کم اوردم. من عاشق بودم. اما اون نبود . آخر قصه همه چیز به پول ربط پیدا می کنه. پول نداشته باشی چنان میشینه واست حساب کتاب می کنه ببینه با تو بودن کنارش واسش می صر
دوستاان سلاااام وای نمیدونین چقد ذوق زده ام تابلو گربه ام ک گفتم خدا کنه خوب دربیاد آخرش یادتونه؟ تموم شد شبی رفتم با صادق قابش هم گرفتم نمیدونین چی شده فوق العاده ‌شده همونی ک میخواستم شده دقیقا براتون عکسش میذارم ببینین حتما تابلو کشتی هم تموم شده فقط رنگش مونده ک شبی رفتم وسایلاش خریدم چون میخوام تکنیکی رنگ کنم ک تا حالا با این تکنیک کار نکردم انشالله بتونم خوب درش بیارم معرکه ميشه تابلوش چون همینجوری بدون رنگش فوق ا
دیروز،در حالی که یک ساعت تا شروع کلاسم مونده بود و طبق روال هميشه نشسته بودیم تو وی کافه و داشتیم کیک و قهوه مون رو میخوردیمو منظره ی غبار آلود این شهر حال بهم زن جلوی چشمم بودباز هجوم افکار مزاحم به ذهنم همه چی رو گذاشت رو حالت اسلوموشن.يه لحظه احساس کردم چقد این لحظه زیباستچقد همه چی به طرز عجیبی خوبهچقد دارم لذت میبرم از هرچی دور و برم داره میگذره،حتی همین منظره ی گه گرفته!دیروز،داشتم میگفتم که هربار مصمم ميشم و تصمیم م برای رفتن جد
می خوای بری از پیشم دیگه عشق من بی همسفر میری سفر دلواپسم واسه تو دلواپسم واسه تو عشق من برو تنها برو اما بخند این لحظه های آخرو تورو خدا نزار يه امشبم با گريه های من تموم شه… قرار دیدنت از امشب آخه آرزوم شه نزار که اشک چشم من بریزه پشت پای تو کی میاد؟! جای تو دقیقه های آخره میری واسه هميشه منم همون که عشق تو تموم زندگیشه همون که دلخوشی نداره بعد تو تموم ميشه کی مثل تو ميشه بعد من هرجا میری یاد من نیفت هرچی بشه من عاشقم راحت برو عشق من گريه نکن آخ
سلام، حالا که جشنواره به هر شکلی که بود تموم شد لااقل از الان به فکر سال بعد باشید که اشکالات امسال دیگه تکرار نشه وضع بلیت فروشی امسال تو اینترنت خیلی اشکال داشت و عملا نتونستیم بلیت تمام فیلمهایی که دوست داشتیم رو بگیریم و حالا که جشنواره تموم شده و فیلمها جایزه گرفتند افسوسمون بیشتر شده که چرا مثلا شبی که ماه کامل شد رو نتونستیم ببینیم!
سلام بزرگ بانوی زندگی من

الان که دارم برات مینویسم تو سر اولین کلاست بدون من هستی کلاس سفالگری کانون. نمیدونی چه حالی دارم. میخوام گريه کنم از این همه حس مادرانه که برای پرورشت توی وجودمه. چقدر خوشحالی کلاس رفتی. چه تعاملی داری. واقعا حیرت زده شدم. خدا کنه یادم نره. دوست دارم. عاشقتم و خوشبختم تو رو دارم. کاش هزاران بچه عین تو داشتم. ۹۸.۴.۴امروز 26 شهریور برات مینویسم کلاسات تموم شده ولی همش میگی دیگه نرم کلاس پیش دبستانی نرم نمیدونم چرا مامان. و
سلامامشب بعد از چند سال يهو یاد این وبلاگ افتادم و دیدم که هنوز سر جاشه. یعنی فکر میکردم که دیگه باید ميهن بلاگ اینو وبلاگ رو برداره و یا حذف کنه اما نکرده. از اون جذاب تر این بود که وقتی وارد شدم دیدم بیش از 1000 کامنت داشتم که تایید نشده. این خیلی برام جذاب بود.امروز 42 نفر به وبلاگم سر زدن و تا حالا بیش از 220 هزار بار این وبلاگ دیده شده. باورتون ميشه؟ من که باورم نميشه
این تیم رندوم دوم ره نشان انصافا چه سمی ئه . ! و خب به قول تینا خوبيش اینه که میدونم دیگه پنج شنبه همه چی تموم ئه و همین خیلی خوبه :(لامصب آخه میکروفون چرخوندنی ئه که من بگیرم و نچرخونمش ؟! در حد اون ترجمه هه که با نگین داشتیم که نوشته بود " کارت ها رو به سینه‌‌هاتون نزدیک نگه دارید" در همون حد تباه!از خر شیطون بیا پایین انصافا که سوراخمون کردی لامصب!پ.ن : تنها دلیلی که امروز میرم خونه محمدحسین اینه که رفع کتی باشه وگرنه جدا اصلا علاقه ای به رفتن ب
آمممم.يه سوال داشتم از همتون(منظورم اینه که نویسنده ها هم شامل میشن)به نظرتون از انیمه های دیگه هم مطلب بذاریم؟؟؟من برام فرقی نداره،ولی از اونجایی که این وب مخصوص اتک ان تایتانه نمیدونم واقعا بذاریم یا نه.ولی میترسم يه روزی مطالب اتک ان تایتانی‌مون تموم بشه نمیدونم بعدش باید چیکار کنیم.لطفا نظرتون رو بگید.
سلامتموم شدولی این داستان فصل دوم دارهو چندین شخصیت توی فصل دوم نیستن کل طنز سر شخصیت زیاد داره از بین میرهو اونایی که محون توی داستان نیستن راستی اون سوال که گفته بودم مدیر شون به نظرتون کيهسروش بود ولی خب نشد دیگهتوی فصل دوم سروش عضو گشت ارشاده این قسمت هم فقط دارم جون میکنم که تموم شه و از همه قسمت ها بدترهچون سر سری نوشتمش و فقط میخوام تمومش کنم ولی با شروع فصل دوم خیلی خوب ميشهچند وقت دیگه شروع میکنم ادامه مانهوا نجیب زاده
اینم از پارت سوووووووممممممممممممممببخشید دوستان من این دو هفته هر روز خدا امتحان داشتم و اصلا نمیتونستم خوب فعالیت کنم:)امتحاناتم احتمالا 19 دی تموم میشن و اگه وقتش رو داشته باشم داستان عشق خارق العاده و دختر سايه و تیمبر ولف رو تموم میکنم^-^
کار شخم زدن باغچه تموم شد .این روزها ابرها و بارون ها و باد ها و برف ها گاهی از پشت پنجره میگن که بهاره و من نشستم و انتظار هیچ چیز رو نمی‌کشم ،انگار از اول منتظر چیزی نبودم برای خودم چیزهای جدیدی پیدا کردم که شاید بعد ها بخشی ازم باشن ،بیشتر وقتمو بهشون فکر میکنم و چند وقتی هست سراغی از دوستام نگرفتم،آها راستی برای سراغ گرفتن بی دردسر جمله ی پیشنهادی چی می‌تونه باشه!سلام چطوری؟سلاااام چطوری!چطور ميشه این روزها سلام کسی رو نرنجونه!چطور ميشه
خدایا اینجا خیلی راحتر ميشه باهات حرف زد. خدای مهربونی ها بعضی وقت ها داغون می شم از این همه فکرو خیال ویرون می شم. چاره ای نیست خوب می دونم،اما دلم يه حاليه. خدای مهربونی ها یادم بکن مثل یاون لحظه های شاد. خدای خوب و ناز من هنوز يه بچه ام من. عجب به رسم زمونه لحظه هاش زود میگیره عجب به روزگار ما رنگ ساده نمی بینه.دنیای رنگی رنگی پر از خیال و فکری هیچ آدمی آسوده نفس چرا نمی زنه. آهای آهای آی آدما بی خیال زمونه دنیا داره تموم ميشه توی خودش ما رو مثل
واما امروز هفت اسفند عزیزم روزی که رویاهام به حقیقت تبدیل ميشه.روزی که پاکی عشقمون ثابت ميشه و ثبت ميشه توو شناسنامه هامون .دیشب داشتم به صفحه دوم شناسنامم نگاه میکردم و يه عالمه ذوق میکردم.مقل همین الان که داری بهم میگی به کی داری پیام میدی.پشت هم حرف میزنی قربونت برم از خستگیته فدات شممنو اوردی پارک ملت توو کافه شمرون تا پنج سالگیمونو توو ملت جشن بگیریمامروز صبح هم که بااهنگ چکاوک و صدای اولش که صدای خودت بود.حسین دیوونتم يه دیوونه
به این موقع از ماه که میرسم داستان تکراری تنهایيهام شروع ميشه. از تنهایی به خاطر نداشتن رابطه خوب تا تنهایی به خاطر اینکه تو محیط کارم تحت فشارم و احساس میکنم کسی با من هم مسیر نیست. انگار آدمها مسیرشون خیلی با من متفاوته. به این حالت که میرسم، و صد البته بهم ریختن هورمونهام هم درش بی تاثیر نیست، فکر میکنم به گذشته. به آینده. به اینکه چی گذشت و چی شد. آدم خاطره بازیم. به خود‌م میام میبینیم کلان تو هپروت بودم يه کارایی کردم که خودم انگار در جریان
هوا سرده. خیلی سرد. سه روز پیش برف شدیدی اومد. هنوزم گوشه و کنار خیابون نشسته. داری زیر درختای بلند راه میری و يهو پولکای برفی روی سرت شره میکنه.چسبیدم. به اتاقم. به میز. به لپ تاپ. از میز به تخت. از تخت به میز. حواسم پرته. دل به کار نمیدم. دارم ميشم؟ یا به خاطر اتفاقای اخیر؟ یکی اومد تو زندگیم. حدودا 5 ماه شد، از شهریور. داشتم به فرم خو میگرفتم. داشتم تو قالبی که برام تعریف کرده بود فرو میرغتم. خودش يه گپ داد. گفت بریم که يه مدت نباشیم؟ چرا؟ ی
با سلامشاید باورش براتون سخت باشه ولی من تازه بعد از سی سالگی پی به کنه هستی يه سری مسایل ساده بردم.مثلا اینکه یک سال 4 تا فصله. هر چارتاش به هم وصله. بهاره و تابستون. پاییزه و زمستون! این شعرو از کودکستان حفظ بودم ولی تو سالهای زندگیم برام معنایی نداشت.- خب که چی.؟!همینجوری گفتم که گفته باشم. مثلا الان فهمیدم که تو هر فصل هوا چه تغییراتی میکنه و میوه های هر فصل چيه و از این چیزا. حیف که امسال فصلها یکم قاطی شدن. مثلا صبح پاییز بود. ظهر, ت
سلام بر همه!امروز 25 اسفند هستشو 4 روز دیگه بیست و نهمه! بیست و نهم یعنی چی؟ بیاید پایین تر تا توضیح بدم.خوب ممنون که اومدید بیست و نهم اسفند ماه روز ملی شدن صنعت نفت میباشد و يه چیز دیگه! مسابقه هم به پایان می رسه!پایان مسابقه چه خوبي هایی داره؟. اینکه تمامی جوایز رو( اگر کسی شرکت نکنه) میزارم! با لینک مستقیم پیکوفایل! و حالا.تموم شدن مسابقه چه بدی هایی داره؟من حجمم تموم ميشه و گذاشتن جوایز به تاخیر می افت
دوباره میبینم تورو که زیباییشبيه رویاهامبزار به لبخندت به عشق برگردمبه اول رویامثه همون روزا تورو زیاد اماهميشه تر میخوامازم میپرسی هنوز تنهایيهنوزم تنهامهنوز از چشمات ستاره میچینمبدون لبخندت هنوز غمگینمهنوز که دلتنگی کنارمِ هر روزجهان تموم ميشه کنار عطرت هنوزچقدر بد بودم تموم روزاییکه دور بودی دورچقدر غمگین بود بدون تو دنیاچه دور بودی دوربه یاد تو هر روزغم قدیمیمو قدم زدم بی توسلام ای غم خوب که هرچی لبخندهبهم زدم بی توببین که از چشما
سلام سال جدید~سلام به دوستان گرامیسلاااام زندگی:)خب باید بگم عیدتون مبارک~سال خوبي رو برای خودتون بسازید و مراقب خودتون باشین~هممون از وضع خرابمون خبر داریم پس من دیگه لازم نیست زیاد حرف بزنم:")بیایم نیمه ی پر لیوانوفعلا ببینیم:)بالاخره بعد از همت های فراوان دفتر مرگو تمومیدم^^و باید بگماخرش بشدت مزخرف تموم شد-_-اقا من لایتو موخوام-_-"آه عمیق-___-"خب دارم رو قالب جدید کار میکنم ولی هر يه ماه يه جاشو تموم میکنمXDDDبا این وضع تعطیلات از تابستو
درود کاربری با نام کاربری " زمانی " نوشتن :با سلامآیا سیستم برق 207، مالتی پلکس می باشد؟هر دو نوع ecu بوش یا کروز، دریچه گاز برقی دارن؟پاسخ :بله هر دو مولتی پلکس می باشند و هر دو درچه گاز برقی دارندکاربری با نام کاربری " رضا " نوشتن :سلام خسته نباشید يه سوال داشتم ، در ۲۰۷ اتو جدید امکان نمایش مصرف لحظه ای و میانگین هست ؟ اگر نبست چگونه می‌شود این ویژگی را فعال کرد تشکر پاسخ :خیر متاسفانه این امکان نیست و به صورت فابریک هم امکان اضافه کردن ان وجود ند
غصه تمومی نداره. تنهایی . من گاهی از تو فرار میکنم گاهی تو رو میخوام میدونی چی میگم؟ حسم امشب حس اون سیاه پوش عزاداره که يه کسی از خودش رو از دست دادهجزءی از زندگیش نابود شده . اون این بالاست و اون یکی زیر يه خربار خاکه . اون حس رو دارمبغض هر شب با هر شب فرق داره هر چی بود. هرچی شد. انگار تموم شد. اون کوچه .اون خیابونا .  اون پیاده روی ها. اون . تموم شد تموم شدن رو دوس ندارمخداحافظی رو دوس ندارمتنهایی رو دوس ندارمبی کسی رو دوس ندارمیاد ت
سلام سلام.اول باید بگم که خوشحالم که حتی شده بر حسب اتفاق حواسم به 2 ساله شدن وبلاگم بود. 2سال پیش وقتی پشت کنکوری بودم و زندگی واقعا برام سخت بود اینجا رو راه انداختم. روزایی که الان هم که یادشون میفتم از ته قلبم خدا رو شکر میکنم که تموم شدن،درسته که خوشی و خنده و اندک لذتی هم داشتن اما واقعا به استرس و بلاتکلیفی وحشتناکشون نمی ارزیدن. 96 هم داره نفسای آخرش رومیکشه امسال برای من سال بدی نبود راستش. ازدواج سعید ، معدل خیلی خوب اولین ترم 9

آخرین جستجو ها

latylicment veburfeves همه ی هستی ام donbinapost استخدام ساوه | سایت استخدام ساوه |ساوه سی روز عاشقی مطالب درسی دوره اول متوسطه آواز قو Tony's site اوج آرامش