دلم گرفته زخانه کجایی ای مادرکه خانه بی تو ندارد صفایی ای مادرچنان به دیدن روی تو آرزو مندمخدا کند که بخوابم بیایی ای مادرهنوز چشم به راه توام که بازآییگره ز کار دل من گشایی ای مادرمرا که طفل نحیف توام بیاد آورکه تو فرشته مهر و وفایی ای مادربیا بیا به تو گویم حدیث غم ها رابه قصه دل من آشنایی ای مادربخوابم آمده ای من ز شوق می خواهمبپایت افتم و ترسم نپایی ای مادرکنار پنجره هر روز چشم می دوزماز آن رهی که برفتی بیایی ای مادربه جای خالی تو خیره می ش
درباره این سایت