نتایج جستجو برای عبارت :

بساط روضه همیشه پا برجاست برای ما روضه جنت الاعلاست مریضی جایی نداره اونجا که جای یکی مثل حضرت زهراست نمی‌فهمه. نمیدونه. حسین روضش رو زمین نمیمونه هزار ساله. که هر هفته. یه مادر داره یه روضه میخونه یه بار با من. بیا روضه. تو که هستی روی روضه‌ها حساس مداوا

بساط روضه هميشه پا برجاستبراي ما روضه جنت الاعلاستمريضي جايي نداره اونجا کهجاي يکي مثل حضرت زهراستنمي‌فهمه. نميدونه.حسين روضش رو زمين نميمونههزار ساله. که هر هفته.يه مادر داره يه روضه ميخونهيه بار با من. بيا روضه.تو که هستي روی روضه‌ها حساسمداوا کن. خودت رو با.يه لقمه نَذريه حضرت عباسحسين جانم.هزارساله کَم نشد غمت آقانشد لَنگِ هیچکی پرچمت آقابباره آتیش از آسمون امسالنمیشه تعطیل محرمت آقاچه از هم دورُ چه نزديکيه روزی آخر تو روضه
روضه تو روضه درده روضه رنجه روضه غربتروضه تو روضه آهِ روضه صبرِ روضه حسرتنگه نداشتن حرمتت رو میون کوچه کشوندنتآتیش زدن در خونتو با دست بسته بردنتغریب موندی بین يه شهر نامرد آقاتوی آتیش گفتی مدد مادر زهراغریب یابن اهرا*****پیچیده باز میون خونه شعله زهر از کینه حیدرداره آقا میباره مثل ابر بهاری به یاد مادرپشت در اومد مادر ما به دست شعله معجر افتادجلو چشم اهل خونه در به روی مادر افتادهنوز با یاد اون لگد خون می‌بارهعلی بعد از محسن به فکر مسما
السلام ای روضه ات آغاز ماتم یا حسين در دلم از روضه ات شور مُحرّم یا حسينخونبهای خون تو گردیده خون کبریا ای سراپای وجودت نور خاتم یا حسينمطمئناً از دعای خیر زهرا و علی ست در سپاهت می شود آنکس که مَحرَم یا حسينتو عزیز عالم و نعم الامیر عالمی من گدایم من گدایم من گدایم یا حسينعاقبت دست اجل من را به خاکم می برد کن گذر‌ ای ماه در تاریک قبرم یا حسيندر شب قبرم بيا و دست من را هم بگیر ای پناه بی پناهان دو عالم یا حسينمن بدون روضه می میرم نمی مانم دمی زا
یک روضه آشنا همه جهانمو پر کرده.میترسم دیگه دیداری نباشه.چطور بگم تا بيای؟چطور فریادم به گوشت برسه؟چطور بگم برادرم برادرت رو دریاب تا به احترام همین روضه برسونی خودت رو؟.کاش دیدار به قیامت نمونه.
در روضه ها میبارم اوج طاعتم این استخاک کف پای حسينم عزتم این است در این دهه یک شب نیایم روضه میمیرمسوگند در م که یوم الحسرتم این استدارایی ملک سلیمان را نمیخواهممن گوهری چون اشک دارم ثروتم این استآری مگر این اشکها شوید گناهم راتنها امید بخشش معصیتم این استخیلی حضور فاطمه حس میشود اینجادر روضه گر هستم مودب علتم این استشیرین تر از شهد و عسل ذکر حسين جان استبیزارم از لذات دنیا لذتم این استتا آخر ماه صفر مشکی به تن دارمشکر خدا که حاصل تربیتم
کاش میشد به دل غمزده سامان بدهمبه دو چشمان کویرم نمِ باران بدهمپیِ تو روضه به روضه همه جا رفتم مننگرانم که ندیده رُخ تو جان بدهمگُنهم حال تو را سخت به زحمت انداختچقدر هديه به درگاه تو عُصیان بدهم ؟خبط من یوسف من باعث این غیبت شدحقم این است که من تن سوی زندان بدهمخویِ حیوانی من بُرد ز تو دورم کردحیف باشد به خودم منصب انسان بدهمبزن امّا تو بيا چشم مرا خُشک نکنکه فقط فخر به این دیدهء گریان بدهمبا همه بی سر و پایی تو رهایم نکنیولی افسوس که من عشق
اشعار شهاد ت امام حسن عسکری عليه السلام ـ امیر حسين الفتامروز با تمام توان گريه می کنیمهمراه با امام زمان گريه می کنیمدر پشت دسته های عزا سوی سامرادر لا به لای ان گريه می کنیمشاید نماز ظهر رسیدیم در حرمآن لحظه با صدای اذان گريه می کنیمآقا اگر به مرقدشان راهمان دهنددر روضه ی مبارکشان گريه می کنیمدر غصه اسارت مردی که سال هااز او نبوده نام و نشان گريه می کنیمبر لحظه ای که آب طلب کرد آن امامما نیز یاد تشنه لبان گريه می کنیمهم در گریز روضه
کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره وسط روضه يکي بلند شد تا برود.حواسم پرت شد!گفتم: بنشینید تا جلسه شلوغ نشود! روضه را گوش بدهید بعد بروید!»مجلس که تمام شد،آقا اشاره کردند، رفتم کنارشان، فرمودند: چه‌کار به مردم دارید؟! بگذارید هرکه می‌خواهد، برود!وقت خواندن، اربابت را ببین، نه مردم را.وقتی براي خود صاحب‌عزا بخوانی، حتماً متوجه می‌شوی چه لذتی دارد.»(این بهشت، آن بهشت، ص۵٨؛ بر اساس خاطره‌ای از مداح مسجد معظم‌ل
بفرمایید روضه با عرض تسلیت به شما عزیزان بابت ایام سوگواری روزهای آخر صفرالمظفّر شهادت حضرت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و شهادت شمس الشموس امام رضا (ع) و همچنین شهادت حضرت ختمی مرتبت رحمت للعالمین روحی فداه محمد مصطفی (ص). مراسم روضه خوانی همراه با ضیافت شام در حسينيه همت طزنج شنبه شب 27 صفر مصادف با 4 آبان 1398 بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود. از ارداتمندان به اهل البیت (ع) و خواهران و برادران دینی عزیز دعوت بعمل آمده است تا در این مراسم شرکت
روضه ی تو روضه ی درده روضه ی رنجه روضه ی غربت    روضه ی توروضه ی  اهه روضه ی اشکه روضه ی حسرتنگه نداشتن حرمتت رو   میون کوچه کشوندنت    اتیش زدن در خونه تو بادست بسته بردنتغریب موندی بینه   يه شهر نامرد  اقا2     توی اتیش گفتی مددمادرزهراغریب یابن اهرا.بند2پیچیده بازمیون خونه شعله ی زهرازکینه ی حیدر   داره اقامیباره مثله ابربهاری به یادمادرپشت دراومدمادرمابه دست شعله معجرافتاد    جلوچشم اهل خونه  در به روی
تفسیر آيه آيه کوثر تمام شدتجهیز و غسل سوره پرپر تمام شدخیلی زمان گرفت در آن نیمه های شبتا اینکه خون بال کبوتر تمام شدسلمان بيا دوباره بلندش کن از زمينوقت وداع طاقت حیدر تمام شدآن روز ها که مادر صورت کبودتانافتاده بود خسته به بستر تمام شداین شعر ها که روضه زهرا نمی شودتنها براي روضه بگو در تمام شددختر ز داغ مادر خود پیر می شودمادر که رفت کار دو دختر تمام شدایام خانه داری زینب شروع شدایام بی قراری مادر تمام شدزینب رسید تا خود آن لحظه ای که ظهری
آقا سلام، روضه مادر شروع شدباران اشک های مکرر شروع شدآقا اجازه هست بخوانم برايتاناین اتفاق از دم یک در شروع شدتا ریشه های چادر خاکی مادرتآتش گرفت،روضه معجر شروع شدفریادهای مادر پهلو شکسته اتتا شد فشار در دو برابر شروع شداین ماجرا رسید به آنجا که نیمه شببی اختیار گريه حیدر شروع شدوقتی رسید قصه به اینجاي شعر منایام خانه داری دختر شروع شد .دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهریک ماجرا به قافيه سر شروع شد 
دیروز براي دومین بار روزمان با روضه آغاز شدروضه هایی که پدر میگوید تاسوعای سالهای دور از محمد شنیدهاما نه به آن آرامی که او برايم بازگو میکند!کمتر بزن بازوی خود را بر زمين شرمنده ام کردی گل ام البنینبرخیز و با ان چشم خون الود خود رخت اسیری بر تن زینب ببینپ.نماه منیر بنی هاشم.اوین آباد.نه گوزل زینت وردیناورئیمیزی حسينیوین اوخشامالارینن.
زمزمه امام زمان عجشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)منتقم خون خدا ادرکنی-----------------------------بانی روضه ی شاه شهدا ادرکنیآ خرین منتقم خون خدا ادرکنیما همه غرق عزائیم عزای شه دینیادگار خلف آ ل عبا ادرکنی غیبت ودوری از ماگل طاهاتا کی ؟از پس پرده بيا رُخ بگشا ادرکنیمادرت فاطمه درسوگ بنشسته بيایوسف گمشده ی شیر خدا ادرکنیخیمه ی ماست عزاخانه ی دوستیابن الحیدرشعف روضه ما ادرکنیروضه خوان باش و بيا مجلس ماصاحب بیرق خون شال عزاادرکنیدیدگانت شده از خون رنگین&n
با غصه های آل عبا گريه می کنیدر اوج روضه های عزا گريه می کنیما با گناه اشکِ تو را در می آوریماز سوز بی وفایی ما گريه می کنیای صاحب عزا، تو به این روضه های مامی آیی و بدون صدا گريه می کنیگاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»در مشهد امام رضا گريه می کنیبر کشته ی فتاده به هامونِ کربلابر داغ سید الشهدا گريه می کنیاین روزها به حال دل زینب اسیردر ماجرای شام بلا گريه می کنیبر رأس های رفته به بالای نیزه هابا خیزران و طشت طلا گريه می کنیحالا دوباره چشم تو ر
خزان عمر تو بانو بهار را گریاندصداى پاى غمت برگ و بار را گریاندبه صبح و شامِ پر از اشکِ حضرت مهدىكه روضه هاى تو لیل و نهار را گریاندشبيه داغ تو، بعد از حسين داغى نیستچرا كه داغ تو چشمان یار را گریاندمن از كلام تو در كوفه خوب دانستمكه خطبه تو "لُهوف" و "بِحار" را گریاندسرت شكست ولى سرشكسته دشمن شدبراى اینكه غمت نیزه دار را گریاندپس از غروب غم انگیز غارت خیمهطناب دست تو نیزه سوار را گریاندسرى به نیزه براى تو روضه مى خواندعزاى معجر تو روزگار را گر
با غصه های آل عبا گريه می کنیدر اوج روضه های عزا گريه می کنیما با گناه اشکِ تو را در می آوریماز سوز بی وفایی ما گريه می کنیای صاحب عزا، تو به این روضه های مامی آیی و بدون صدا گريه می کنیگاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»در مشهد امام رضا گريه می کنیبر کشته ی فتاده به هامونِ کربلابر داغ سید الشهدا گريه می کنیاین روزها به حال دل زینب اسیردر ماجرای شام بلا گريه می کنیبر رأس های رفته به بالای نیزه هابا خیزران و طشت طلا گريه می کنیحالا دوباره چشم تو ر
راوی کرب و بلا دارد روایت می کنداز جدایی سر و تن ها حکایت می کندشد سکینه معنی اش آرامش قلب حسينبشنو از دریا زمانی که شکایت می کندچون روایت می کند از کربلا یک روضه اشتا هميشه مجلس مارا کفایت می کندراوی کرب و بلا با روضه های مستندتازه در روز قیامت او قیامت می کندنام زیبایش براي بردن قلب حسينبا رقيه با علی اصغر رقابت می کندتا رقيه می رسد محو سکینه می شودهرچه می گوید حسين عباس اطاعت می کندآه اَیْنَ عمِّیَ الْعباس او هم نکته ای ستکه خیال بچه‌ها را
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگريه کن بر علیِ اکبر لیلا بوده سالها گريه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست براي پدر پاک شهیدپسرش بوده براي همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگريه کن بر علیِ اکبر لیلا بوده سالها گريه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست براي پدر پاک شهیدپسرش بوده براي همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگريه کن بر علیِ اکبر لیلا بوده سالها گريه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست براي پدر پاک شهیدپسرش بوده براي همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
دو ماه زندگیم خرج روضه های تو بودسلام روز و شبم سمت کربلای تو بوددلیل سجده ی ما تربت تو بود فقطدلیل گريه ی ما مجلس عزای تو بودنگاه کن به دلی که تپیده با غم تودلی که در همه حالات مبتلای تو بودشبی براي گدایان خود دعا کردیخدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بودحـسـیـن آقا جاننوشته اند که جبریل هم دلش میخواستبه جاي این همه منصب فقط گدای تو بودگدا شدن به در دوست قصد دیدن اوستوگرنه نان گدایی که هر گدا داردآقام آقام آقامتویی که نور خداوند در تو جلوه نمو
شهادت امام محمد تقی الجواد (ع)شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب گرفته ماتم عظمای عالمهادی بود صاحب عزا بر دین خاتمابن الرضا مسموم زهر کینه ها شدخلقی شده محزون ،زهرا غرق ماتم-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)من جوادم که شده قاتل من همسر منکنج حجره به زمين مانده تن و پیکر منمن که در جود و سخا شهره عالم بودمکاش بودی پسرم لحظه مرگ بر سر من-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب به مشهد پدر گرفته داغ پسرورد زبانش جواد ،جوان گل نو ثمرشد به جوان
وقتی هوای روضه ما باز مادری استحال و هوای گريه ما جور دیگری استوقتی که مادر همه ماست فاطمهحسی که بین ماست، همانا برادری استمداح و روضه خوان و سخنران و چای ریزکارِ تمام ما درِ این خانه نوکری استشاهان روزگار به ما غبطه می خورنداین نوکری خودش به خدا عین سروری استاین اشک ها نشان دل بی قرار ماستعالم بداند اینکه دل شیعه مادری استزهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی استزهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری استزهراست آن که ام ابيهای احمد استزهراست مادر همه ما، چ
بلا نازل شد و هیئت نشد برپا، ببخش آقاندانستیم عمری قدر نعمت را، ببخش آقاکنار هم چه راحت گريه میکردیم در روضهچه راحت برد ما را با خودش دنیا، ببخش آقاتمام کوچه مشکی پوش میشد! سخت دلتنگیمبراي تکيه ها و آن سیاهی ها، ببخش آقاخرابش کرده ایم و تو بزرگی کن درستش کندرستش کن! به جان مادرت زهرا(س)، ببخش آقاتمام ِ آنچه را داریم در یک آن! بگیر از مافقط بزم عزایت را نگیر از ما، ببخش آقامحرّم پیش ِ رو داریم و برگ نوکریمان رابيا و رد نکن لطفا بزن امضا، ببخش آقا
یوسف رحیمیامام زمان(عج)-مناجات فاطميهآمد محرّم علی و ماه فاطمهآتش گرفته جان تو از آه فاطمهبا ذوالفقارِ خون جگر خورده در نیامبازآی خون فاطمه خونخواه فاطمهبازآی تا تو روضه بخوانی برايمانبا های هایِ گريه ی جانکاه فاطمهبی شک سه ماه خوانده تو را با دو چشم تربالای قبر محسن شش ماهه، فاطمهآه از میان آن در و دیوار شد شروعبعد از نبی سلوک الی الله فاطمهپشت در و کنار بقیع و به روی نیمعنا شده ست سرِّ فدیناه فاطمهم، به پاست روضه ی ارباب بی کفنپیراهنی
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در ادامه به اهمیت برپایی مراسم روضه اشاره و تأکید کرد: روضه‌های سیدالشهداء گره‌های اقتصادی و ی را باز می‌کند؛ همچنین با فرهنگ می‌توان مشکلات بزرگ را حل کرد اما به شرطی که به‌طور صحیح در مسیر و مدار قرار گیرد و به اهل آن سپرده شود و باید به این موضوع باور داشت که گره‌های اقتصادی هم با باز شدن گره‌های فرهنگی باز می‌شود.وی در ادامه گفت: در خصوص برگزاری مراسم محرم و صفر، ما به مسئولان امر گفته‌ایم که همه تضمین
سردار رفتشعر روضه  شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------تا  که جان از پیکر سردار رفتخوی حیوان بر تن اشرار رفتمعجر و انگشتر و خلخال رفتمادرت  تا  گودی  گودال  رفتزینب کبری  رسید  آسیمه  سربر  سر  جسم  تو ای قرص قمردید   آن  نخل   برومند  رسول نور  چشمان علی  و  هم  بتول  میکشد خنجر ستمگر حنجرشگرگ ها حلقه زدند دور و برشهر کسی باقصدغربت بی امانمی زند  بر  پیکر  آن  قد 
الا که صاحب عزای تمام غم هایی دوباره فاطميه آمده؛ نمی آیی؟ به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر تو را طلب کند این دیده های دریایی کجا سیاه، به تن کرده ای غریبانه کجا به سینه خود می زنی به تنهایی کجا شبيه علی سر به چاه غم بردی کجا شبيه علی روضه خوان زهرایی براي گريه به غم های مادرت آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجايي شنیده ایم که گفتید روضه خوان باشیم به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی شنیده ایم زمين خورده است مادرتان 
در سوگ فرزند مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی )----------------------------------يه بابا که ز داغ نور چشماش نیمه جونهيه بابا که ز داغ نو گلش داره می خونهيه بابا نیمه شب زانوی غم بغل گرفتهز داغ پسری که زیر خاک اون بی نشونهمیگه بابا جونم فصل خزونت حالا زودههميشه خاطرات تو توی دلها می مونهمثل ابر بهاری می باره هر روز و هر شبغم دوری تو داغی که خدا می دونهفراق تو برام آتیشِ از جنس غم و دردبابا جونم بدون بهار برام فصل خزونهتازه فصل بهار تو بود و فصل

آخرین جستجو ها

rentgorsapedd kannsolsversca Michael's info **** روزنه امید **** Jeffrey's game ایناز چت|چت ایناز|چت روم rooitenmapho Arlene's site rhumedosob اموزش شطرنج