عذاب سکوتچه سالهاست تو را کنج قاب می بينمسکوت سرد تو را چون عذاب می بينمخیال دیدن رویت چه کرده با دل منکه بی شماره تو را من به خواب می بينمهزار مرتبه می پرسمت زدوری و دردولی همیشه تو را بی جواب می بينمچقدردوست بدارم تورا که بی تو هنوزتمام فاصله ها را سراب می بينمهوای بودنت اينجا چنان قرارم بردکه حال روز و شبم را خراب می بينمسکوت بشکن و گاهی بیا به دیدن منکه من سکوت تو را ناثواب می بينممریم پیروزیانتاریخ ثبت شعر : 1398/11/25
درباره این سایت