نتایج جستجو برای عبارت :

کسه ننت مگه من مسخره تو ام با هر سئو میکنی صفحه تو بعد میام توش هیچی نیست ننه مادر قهوه م تو اون پدری که تو رو رید تو ننت

هر روز با آقام حرف می‌زدم  اسمش عبدالمطلب اکبری » بود. چون کر و لال بود ، خیلیا مسخره‌اش می‌کردن. یه روز رفتیم کنار قبرستان و عبدالمطلب رو دیدیم که با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت شهید عبدالمطلب اکبری »! ما هم کلی خندیدیم و مسخره‌اش کردیم! هيچي نگفت ؛ سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…  فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست ، ق

آخرین جستجو ها

idabalre فروشگاه سارینا شاپ patpoireme1988 لیدر والیبال گنبد ساعت مچی مردانه|خرید ساعت مچی مردانه laycetelldi نمایندگی فروش بیسیم کنوود و موتورولا|09122211174 گروه خانواده ابن سینا کانون جرعه نور ستاد اقامه نماز دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر thierasdefe