نام:غیرقابل شکستننویسنده:روبیناخواننده:مهساو روبیناازداستان:دوستان ابدیازمجموعه:فناف لندباناراحتی سرموپایین انداختم:دوستام توفناف لند دارن میمیرن ومن هیچکاری نمیتونم بکنم.»وصورتموبادستام پوشوندم:چرابایداین اتفاق می افتاد؟چرامن بایدتودنیای خودم زندانی میشدم؟چزاهیچ وقت نمیتونم کاری انجام بدم؟»مهسابه من نکاه کردولبخن:اماتوماروداری!»وشروع کردخوندن:گاهی اوقات به نظرمیادهمچی تمومهگاهی اوقات به نظرمیادکه توتنهاییوبه سمت پن
درباره این سایت