نتایج جستجو برای عبارت :

میراکلس داستان قربانی دراکولا پارت ۵

سلام سلام گلای تو خونه(زبان فارسی رو پاس بداریم)پارت 10هووووووو تعداد پارت های داستان دو رقمی شدDDDDDD=مثل همیشه برین ادامعوجی خطاب به همکاران خود: استرس نگیرین نقشتون کوتاهه.ولی زیباست.همکاران وجی: بله بله.:/بدویین برین ادمه:/
سیـــــــــــــــــــــلام دوستان  برای چهارمین بار هست دارم مینویسم و تصمیم گرفتم این داستان رو اندازه دو پارت طولانی کنم  و هر کی قبلا خونده دوباره بخونهخب برین ادامه 
یو میناهوووووو توی دو روز 6 تا پست گذاشتممممدیگه عمرا حذف بشم:/پارت هفتمممممممدوستان ایشون ماری رز هستن.شاهزاده فرشته ها که یه برادر کوچک تر به اسم "ایری" دارهتو این پارت معرفی شدن و نقش کمی داشتن بعدا نقششون بیشتر میشه:/اثر از:مانی کینگخا دیگه برین ادامه
سلام به دوستای گل خودمبا پارت هفتم داستان اومدم پیشتون و باید یه خبر خوب راجع به اینکه از پارت بعد پارت ها طولانی تر از قبل میشن بدم اما! اما به یه شرط! اونم اینه که ببینم از کارای بچه ها استقبال میشه و یکم بیش تر نظر بدید وگرنه بازم تعداد صفحاتو کم می کنم.
بچه ها این پارت تقریبا کوتاه و آزمایشی بیدش اگه با ۵تا نظر استقبال شد ادامش میدم!تنک یوووو قابل توجه اوپنینگ و پوستر هم میزارم اگه خوشتون اومد قابل توجه مارینت و ادرین تو این داستان دانشگاهی هستن بپر ادامه مطلب کیوت
در همهانسان‌ها نقطه تحمل وجود دارد و می‌توان با تمرین آن را بالاتر برد و با اینبالا رفتن، اعتمادبه‌نفس در انسان ایجاد می‌شود. نمی‌توان از ابتدا به یکفرد گفت مثلاً روزی 8 ساعت درس بخوان یا 15 ساعت روزه‌بگیر اما با تمرینمی‌توان از مقدار کم شروع کرد و به‌تدریج افزایش داد. همیشه در تاریخ، داستان‌هایی ماندگارند که حقیقی را بیان می‌کنند  و آن حقیقت درصور پنهان انسان‌ها زنده است؛ مثل داستان دراکولا؛ ویژگی دراکولا این است که انرژی خودش را
خب گایزبا خودم گفتم یه کوچولو هم ترس اضافه کنممیدونم همه از یه داستان طرفداری میکنن و حوصله خوندن داستان های دیگه هک ندارنولای این هم شبیه داستان روزانه هس پس دنبالش کنیداگه این قسمت خوب نبود داستان رو عوض میکنمو اسم داستانه خوبه? و کسی میتونه برا من پوستر درست کنه?و همینطور در داستان لیدی همان مرینت نیس و کت هم همان ادرین هس.
سلااااام^^بعد از مدتهای مدیدی اومدم پارت هفت رو بذارمقبل از اینکه برین ادامه برای دانلودش یه چندتا نکتهاین پارت بسیار مکالمه داره پر دیالوگهخودم خیلی ازش خوشم نمیاد سرعتش زیادهپارت منفوریه توی دلم اصلا خوشم نمیاد ازشو سه دسته شده شدهایرادات بسه:/برید ادامهآهان برای اطلاع از آخرین شرایط داستان ها و معرفی کتاب های مختلف به اینستام سر بزنین:itsjannfietearp
تو این داستان کت و لیدی حویت رو میدوننتوی یه مبارزه با مجسمه ساز لیدی باگ مستقیما میجنگه و زخمی میشه استاد فود میگهاین یه زخم معمولی نیست و قرباني و طی ۳۰ روز به سنگ تبدیل میکنه وبا این کار نگرانی مریننت روبیشتر میکنه مرینتم به آدرین میگه و آدرینم کلا پشیمون میشه که چرا اون لحظه خودش کمین کردهبوده و اونجا نبود خلاصه میره بیرون گشت زنی که حاکماث با آکوماها پیام میفرسته و بعد گوریزیلازاهر میشه و لیدی باگ بدون توجه به زخمش میره کمک و بدتر میشه
یوووو !خیلی وقت بود نبودم چون کنکور آزمایشی داشتم و مامانم تمام رسانه ها رو ازم گرفت و قرنطینه م کرد البته خوب کرد چون من الان رتبه 1 مدرسه و 380 کشور رو به دست اوردم !!!! هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا !!!!!!اهم بگذریم قسمت جدید و خیلی حساس !!!قسمت بعدی هم قسمت آخر هست و این رمانمون هم تمام خواهد شد !پس براش نظر زیاد می‌خوام 300 تا بدهید این قسمت هم خیلی هیجانی تموم میشه پس آرامش خود را حفظ نمایید دوباره تکرار میکنم که بدونید م
هایییییییی گایززززززفکر کنم خیلیا منو بشناسن .من میس ایکس یا همون آتوسا هستمنویسنده داستان های " دفترچه خاطرات دراکولا سیاه پوش "  ، " جادوی عشق " و " همیشه و هرگز "البته توی وب های دیگه چندتا داستان کوتاه هم نوشتمداستان جدید من اسمش { Let's Kill this Love } یا { بیا این عشق رو بکشیم } هستش بپر ادامه !!
هلووووووو گایزیک داستان خوشمل و قشنگو باحال و البته منحرفی اورده ام خدومتتونو نویسنده ی گلشم آتی چان بیدهمون دخمل گلی ک داستان همکلاسی من اقای گودزیلا رو نوشتن^~^ایشون دارن رویه یه داستان جدید کار میکنن ک اسمش عملیات محرمانه بید خواهشمندم ک خلاصه هرو بخونین و نظر بدین ک بعد داستان همکلاسی من اقای گودزیلا این داستان قشنگشونو بزارن یانع خب زیادی خرف زدم بدویین برین ادامه*-*
سلام به همگی.امیدوارم حال خودتون و عزیزانتون خوب باشه و خوب بمونهاین پارت به جبران پارت هفته های قبل یکم طولانی تره و از هفته ی دیگه داستان یه کوچولو جدی تر میشه و امیدوارم یه نظر کوچولو داشته باشم
سلاممممم عزیزانم. یک سوال دوستانه. هر هفته فقط یه خواننده دارم؟ لطفا جوابتون رو کامنت کنین. خواننده ی عزیزی که گفتی یه پارت طولانی تر بذارم، وقتی نظرات انقدر کمه شما هم جای من بودی انرژی نداشتی که یه پارت طولانی بذاری.
سلام خب میخوام پارت جدید بدممم یعنی پارت هشتم انتقام رو بیوگرافی شخصیت هاشم که شما دادید میزارم البته اکثریت از دردسر ساز استقبال کردن خب برای خوندن پارت یک تا هفت میتونید برید وب مصی جون آدرسش توی لینک دونی هستش توی این پستم آدرسشو قرار دادم اون قسمت ها رو اینجام میزارم بعد پارت جدید میدم خیال نکنید اینجا نمیزارمشون 
با عرض عشق و احترام و درود فراوان.نخستین مطلب اینکه خوشحالم از اینکه میونِ شما گلای ناز نازی هستم.دوم اینکه بابت داستان و معرفی نامه پوزش میطلبم ، من نه نویسنده ی خوبی هستم نه وقت زیادی رو صرف نوشتنِ این مطلب ناچیز کردم ، به بزرگی خودتون ببخشید.سوم اینکه خیلی از مسائل در مورد کرکتر اصلی توی پارت دوم مشخص تر و واضح تر میشه ، اما اگه هوموفوبیک هستین پیشنهاد میکنم به همین یه پارت بسنده کنید.چهارم هم بابت غلط های احتمالی نگارشی و املایی و مسخره ب
درود|:بعد از مدت طولانی داستان گذاشتمخاباین پارت کوتاه تر از قبلی بوداما پارت سوم از فصل دوم داستانم رو خیلی خیلی زودتر می زارمکمتر از دو هفتهاین پارت رو به شخصه خیلی خودم دوست دارماز نظر خودم هیجانش خیلی بیشتر تر از قبلی هسخاب.بخونید و لذت ببرید!
سلام گایز!دایجوبه؟اول پارت 26 رو بخونن بعد بیاین اینجااا@@!یه توضیحی راجع به این نیم پارت بدم که واقعا مهمه. ین نیم پارت حدود ده سال قبل از داستان اصلی رو تعریف می کنه و پرشای زمانی رو توی خود متن نوشتم که البته زیاد نیستن. خیلیا ممکنه بعد از خوندن این پارت بگین لیوای اصلا شبیه لیوای نیست که من این حرفتونو قبول دارم اما چند تا نکته هم دارم اول اینکه لیوای اینجا خیلی جوونه و هنوز پیش کنیه( دقت کنین کنی ترکش نکرده) که همین کلی روی رفتارش تاثیر می
خب پارت1.فک نکنم اصلا کسی اینو  بخونه ولی میزارمش دیگهبرای اینکه رمان رو درست متوجه بشین حتما باید با ادینت که تو پست قبلی معرفیش کردم اشنا بشین.برای پارت بعدی 4 نظر.بزن رو ادامه مطلب     
های های ^^با پارت جدید داستانم در خدمتتون هستم ^^این پارتم مث پارت قبلی طنزه اما یه بخش هایی هم داره ک جدی باشه .-.و بعد اون یه قسمت جز داستان (یا شایدم دو قسمت آوا) وجود داره .-.به هر حال از این قسمت لذت ببرید ^^
سلام^-^توضیح بدم اول داستان خودم نیست از اینترنت برداشتم چون می دونم بعضیا (تاکید می کنم بعضیااا ) خیلی خیلیییییییییی بی جنبه هستند و می آن حرف در می آرن حدودا قسمتیه شاید من بیشترش کردم!! چون تو هر پارت مقداری کم می کنم میهن باز نمیکنهپارتا طولانی نیستن چون میهن قبول نمیکنه پس غر نزنید!!تو هر پارت با ی اسم حداقل 10 نظر بدید که ادامه بدم!! امروز ب دلیلی پارت زیاد میذارم:)))
سلامممالووین مبارکککککک !!!اینم به افتخار هالووین و ميراکلس !!!امیدوارم خوشتون بیاد رو این قسمت خیلی خیلی کار کردم و توقع دارم خوب پاسخ زحماتم رو بدید واقعا سرش پوستم کنده شد الان برید بخونید خودتون میفهمید که طولانی ترین پارت دنیام رو دادم :)فقط صحنه داره بدجور حواستون جمع باشه ^_^ خخخ خب .نظر هالووینی میخوام حتما حتما بگید هر قسمت از داستان چه حسی داشتید !!برای قسمت بعد ک حساس بید 450 نظر !!بیشتر شد عیب نداره حالا یهو 1000 تا ندیداااا دیگ چش
خب @-@ میخواستم پارت هفت Vampires inside me  رو بنویسم که دیدم بهلهه ایده یخجی *~* داشتم فک میکردم پآرت هفت پارت آخر باشه ؟ و یا ادامش بوم ولی با پایان بد و دستمال کاغذی تموم کن  ؟ *~* ولی خو  نچ *~* هیچ ایده ای ندآرم کسی هس که بتونه کمک کنه و ایده برا ادامه  داستان بدهه ؟ *~* هرجی کمک بیشتر بآشه زودتر پارتهای بفدی رو میدم *~* اگه میخواین پارت هفت پارت پایانی باشه که بگین و ایده واسه پایانش بدین  اگرنه ایده بدین  برا ادامش @-@  مگ
خب عزیزانم اینم پی دی اف قرباني دراکولا داستانی که خودم بشدت عاشقشم.راستی فردا نیستم.با اینکه زوده ولی برنامه شب یلدا داریم!!فقط چند دقیقه میتونم بیامچون من 1 تعطیل میشم و 3باید برم تا کارامو بکنم طول میکشهو شبم اونجا پلاسمراستی فیلم ترسناک سراغ دارید بگیدفقط دعا کنید ایندفه مثل دفعه قبل مدیر جان 20دقیقه اخرم سیم مودمو نکشهای جاتون خالی شبی که خونه مدیرمون بودیم   ساعت4:30اینا بود داشتیم میدیدیم 20دق اخر بود بعد مدیر محترم رفت مودمو از
سلام^-^خوبید؟ببخشید دیر اومدم و دیر گذاشتم ببخشید سختمه ۳ تا داستان باهم بزارم تصمیم گرفتم اول یکی تموم کم بعد برم سراغ اونبخاطر این میخوام بپرسمکدومو اول کامل بزارم؟1_مثل باران2_تاریکی روشن3_ با من بمونلطفا گزینه مورد نظر را به نظرات ارسال نمایید با تشکر فروان دوست شما آیناز ^-^اینم پارت 8 بامن بمون
سلام سلام پستر داستان رو هم ساختم بنگرید :/ ، XDوقتی میگن طرف گند زده یعنی این XXXXXXXXXXDDDDDDD* واقعا گند زدی دارم میگم دیگه XDفردا ( یعنی همین امروز صبح یا ظهر ) شروع میکنم به نوشتن پارت اول داستانالان به شدتتتتتتتتتتت خستم جانه ^-^
سلوممم^_^ خوب چون پارت قبلی کوتاه بود اینم گذاشتم میدونم خیلی عاشقانه شده ولی من معمولا طنز و عاشقانه مینویسم و اصلا تو سبک منحرف نیستم خوب اگه بد بود ببخشید ادامه اش رو اگه خواستین میتونین تو وبم بخونی چون اونجا تا پارت ۲۱ هست و شاید امشب بشه ۲۲ 
یچیواااا مینا ساننننننتمو شد آزاد شدیم از امتحاناتتتتخب خداروشکر از این به بعد میتونیم فعالیتمونو ادامه بدیم^^خب 2 تا داستان میخوام بذارم بگید کدومو زودتر بذارم:)آریگاتو^^داستان اول:جهان موازی(یه پارت ازش گذاشتم)ژانر:فانتزی_کمدی_ماوراء طبیعی_کمی عاشقانهدرباره ی داستان:یه دختر که برای برگردوندن خانواده ش که مردن میخواد به جهان مردگان سفر کنه تا اونا رو برگردونه!!دست بر غذا میتونه به یه جهان موازی سفر کنه!!!ولی اون جهان،جهان مردگان نبود.
عزیزان اگه لطف کنین یکم بیشتر به این بدبخت ذلیل مرده توجه کنین ممنون میشم :|یعنی من توی این حجم کامنت غرق شدم :/دوتا کامنتفقط دوتااز طرف یک نفر:|||ولی من از اون دوست گلی که همون دوتا کامنتو داده بود تشکر میکنمراستی اگه داستانی دارید لطف کنید بدید به من که بزارم :| ^-^تروخداااا :///من از این کارا دوست دارم =|تازه قراره داستان جدید هم بزارمبخاطر اون دوستی که کامنت داده بود هم داستان ماریکتیهولی.اولش یکم بیخود میشه ولی بعدش جالبدلیل اینکه اینکارو
اینم از پارت دوم امشبببب!!! ( اول 17 رو بخونین بعد اینو!)تو این پارت یه توضیحاتی راجع به زمان دادم که لطفا تو نظرات بگین لازمه توی پارت های بعد هم بگم؟مشتاقم نظراتتون راجع به حقایق پشت پرده رو بشنوم.بپرین دامههههه

آخرین جستجو ها

♥دنیای خواهرانه♥ CRM فقط و فقط وجود پاک تو... ecbakickskyb lingnehobo libcetugua اینجا همه خوابن ❤️Ladyblog❤️ landlinetre برنامه ریزی شهری.شهرسازی.جغرافیا