هر چی ميخوام سعی کنم توی خوابگاه سنگین باشم بازم نميشه. هی ميخوام مثل اونا نباشم. هی ميخوام وقتی از دستشون ناراحتم نشونش بدم. نشونشون هم ميدم اما به غیر از يکی از رفقا بقیه واقعا حیونند. آدمي که وقتی ميبینه یه نفر از یه چیزی ناراحته و باز ادامه ميده رو چی ميشه بهش گفت؟اما من چرا انتخاب نميکنم که با اینکه یه سری منفعتهایی براي من دارند اما ضررهاشون خصوصا از نوع روحیش بیشتره؟چرا سعی نميکنم که باهاشون بیرون نرم؟ چرا انتخاب نمي
درباره این سایت