نتایج جستجو برای عبارت :

متن روضه امام علی باب الحرم

روضه تو روضه درده روضه رنجه روضه غربتروضه تو روضه آهِ روضه صبرِ روضه حسرتنگه نداشتن حرمتت رو میون کوچه کشوندنتآتیش زدن در خونتو با دست بسته بردنتغریب موندی بین یه شهر نامرد آقاتوی آتیش گفتی مدد مادر زهراغریب یابن اهرا*****پیچیده باز میون خونه شعله زهر از کینه حیدرداره آقا میباره مثل ابر بهاری به یاد مادرپشت در اومد مادر ما به دست شعله معجر افتادجلو چشم اهل خونه در به روی مادر افتادهنوز با یاد اون لگد خون می‌بارهعلي بعد از محسن به فکر مسما
اشعار شهاد ت امام حسن عسکری عليه السلام ـ امیر حسین الفتامروز با تمام توان گریه می کنیمهمراه با امام زمان گریه می کنیمدر پشت دسته های عزا سوی سامرادر لا به لای ان گریه می کنیمشاید نماز ظهر رسیدیم در حرمآن لحظه با صدای اذان گریه می کنیمآقا اگر به مرقدشان راهمان دهنددر روضه ی مبارکشان گریه می کنیمدر غصه اسارت مردی که سال هااز او نبوده نام و نشان گریه می کنیمبر لحظه ای که آب طلب کرد آن امامما نیز یاد تشنه لبان گریه می کنیمهم در گریز روضه
السلام ای روضه ات آغاز ماتم یا حسین در دلم از روضه ات شور مُحرّم یا حسینخونبهای خون تو گردیده خون کبریا ای سراپای وجودت نور خاتم یا حسینمطمئناً از دعای خیر زهرا و علي ست در سپاهت می شود آنکس که مَحرَم یا حسینتو عزیز عالم و نعم الامیر عالمی من گدایم من گدایم من گدایم یا حسینعاقبت دست اجل من را به خاکم می برد کن گذر‌ ای ماه در تاریک قبرم یا حسیندر شب قبرم بیا و دست من را هم بگیر ای پناه بی پناهان دو عالم یا حسینمن بدون روضه می میرم نمی مانم دمی زا
بفرمایید روضه با عرض تسلیت به شما عزیزان بابت ایام سوگواری روزهای آخر صفرالمظفّر شهادت حضرت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و شهادت شمس الشموس امام رضا (ع) و همچنین شهادت حضرت ختمی مرتبت رحمت للعالمین روحی فداه محمد مصطفی (ص). مراسم روضه خوانی همراه با ضیافت شام در حسینیه همت طزنج شنبه شب 27 صفر مصادف با 4 آبان 1398 بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود. از ارداتمندان به اهل البیت (ع) و خواهران و برادران دینی عزیز دعوت بعمل آمده است تا در این مراسم شرکت
کاش میشد به دل غمزده سامان بدهمبه دو چشمان کویرم نمِ باران بدهمپیِ تو روضه به روضه همه جا رفتم مننگرانم که ندیده رُخ تو جان بدهمگُنهم حال تو را سخت به زحمت انداختچقدر هدیه به درگاه تو عُصیان بدهم ؟خبط من یوسف من باعث این غیبت شدحقم این است که من تن سوی زندان بدهمخویِ حیوانی من بُرد ز تو دورم کردحیف باشد به خودم منصب انسان بدهمبزن امّا تو بیا چشم مرا خُشک نکنکه فقط فخر به این دیدهء گریان بدهمبا همه بی سر و پایی تو رهایم نکنیولی افسوس که من عشق
یوسف رحیمیامام زمان(عج)-مناجات فاطمیهآمد محرّم علي و ماه فاطمهآتش گرفته جان تو از آه فاطمهبا ذوالفقارِ خون جگر خورده در نیامبازآی خون فاطمه خونخواه فاطمهبازآی تا تو روضه بخوانی برایمانبا های هایِ گریه ی جانکاه فاطمهبی شک سه ماه خوانده تو را با دو چشم تربالای قبر محسن شش ماهه، فاطمهآه از میان آن در و دیوار شد شروعبعد از نبی سلوک الی الله فاطمهپشت در و کنار بقیع و به روی نیمعنا شده ست سرِّ فدیناه فاطمهم، به پاست روضه ی ارباب بی کفنپیراهنی
زمزمه امام زمان عجشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)منتقم خون خدا ادرکنی-----------------------------بانی روضه ی شاه شهدا ادرکنیآ خرین منتقم خون خدا ادرکنیما همه غرق عزائیم عزای شه دینیادگار خلف آ ل عبا ادرکنی غیبت ودوری از ماگل طاهاتا کی ؟از پس پرده بیا رُخ بگشا ادرکنیمادرت فاطمه درسوگ بنشسته بیایوسف گمشده ی شیر خدا ادرکنیخیمه ی ماست عزاخانه ی دوستیابن الحیدرشعف روضه ما ادرکنیروضه خوان باش و بیا مجلس ماصاحب بیرق خون شال عزاادرکنیدیدگانت شده از خون رنگین&n
بساط روضه همیشه پا برجاستبرای ما روضه جنت الاعلاستمریضی جایی نداره اونجا کهجای یکی مثل حضرت زهراستنمی‌فهمه. نمیدونه.حسین روضش رو زمین نمیمونههزار ساله. که هر هفته.یه مادر داره یه روضه میخونهیه بار با من. بیا روضه.تو که هستی روی روضه‌ها حساسمداوا کن. خودت رو با.یه لقمه نَذریه حضرت عباسحسین جانم.هزارساله کَم نشد غمت آقانشد لَنگِ هیچکی پرچمت آقابباره آتیش از آسمون امسالنمیشه تعطیل محرمت آقاچه از هم دورُ چه نزدیکیه روزی آخر تو روضه
با غصه های آل عبا گریه می کنیدر اوج روضه های عزا گریه می کنیما با گناه اشکِ تو را در می آوریماز سوز بی وفایی ما گریه می کنیای صاحب عزا، تو به این روضه های مامی آیی و بدون صدا گریه می کنیگاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»در مشهد امام رضا گریه می کنیبر کشته ی فتاده به هامونِ کربلابر داغ سید الشهدا گریه می کنیاین روزها به حال دل زینب اسیردر ماجرای شام بلا گریه می کنیبر رأس های رفته به بالای نیزه هابا خیزران و طشت طلا گریه می کنیحالا دوباره چشم تو ر
با غصه های آل عبا گریه می کنیدر اوج روضه های عزا گریه می کنیما با گناه اشکِ تو را در می آوریماز سوز بی وفایی ما گریه می کنیای صاحب عزا، تو به این روضه های مامی آیی و بدون صدا گریه می کنیگاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»در مشهد امام رضا گریه می کنیبر کشته ی فتاده به هامونِ کربلابر داغ سید الشهدا گریه می کنیاین روزها به حال دل زینب اسیردر ماجرای شام بلا گریه می کنیبر رأس های رفته به بالای نیزه هابا خیزران و طشت طلا گریه می کنیحالا دوباره چشم تو ر
یک روضه آشنا همه جهانمو پر کرده.میترسم دیگه دیداری نباشه.چطور بگم تا بیای؟چطور فریادم به گوشت برسه؟چطور بگم برادرم برادرت رو دریاب تا به احترام همین روضه برسونی خودت رو؟.کاش دیدار به قیامت نمونه.
به نام خداروایت سوم كه عن سماع است این است كه ولو ان رجلاً دخل الكعبه فقال فیها معانداً اخرج من الكعبة و الی الحرم و ضربت عنقه» حالا عمده با این است كه چرا اخرج من الكعبة و من الحرم» علي ای حال آن روایت اول كه صحیحه ابی الصباح كلانی بود آن داشت حكمش اعدام است اما دیگر نگفت كجا اعدام می‌كنند آیا این دو تا روایت مقید آن است كه او را از حرم بیرون می‌برند و بعد اعدام می‌كنند یا نه غیر از این اطلاق و تقیید یك جمع دلالی دیگر دارد آن كسی كه در همان ح
با نور عشق، دل، غمِ ظلمت نمیکشدبا اهل بیت خواری و خفت نمیکشدآزادگی ست سیره ی مردان روزگارعبد نگار فاطمه ذلت نمیکشددر فتنه ها مرید حقیقی فاطمهدست از حمایتش ز ولایت نمیکشدهر کس که بار عشق امام زمان کشیدصحرای بار ندامت نمیکشدبا یک سلام روزی ما میرسد رفیقکار زبان به گفتن حاجت نمیکشدبی منّت است لطف امام کریم مااینجا گدا ز شاه خجالت نمیکشدعبدی گنهکار که محتاج بخشش استصورت به جز به صورت تربت نمیکشدبا معرفت هر آنکه رود سمت کربلاکار شفاعتش به
آقا سلام، روضه مادر شروع شدباران اشک های مکرر شروع شدآقا اجازه هست بخوانم برایتاناین اتفاق از دم یک در شروع شدتا ریشه های چادر خاکی مادرتآتش گرفت،روضه معجر شروع شدفریادهای مادر پهلو شکسته اتتا شد فشار در دو برابر شروع شداین ماجرا رسید به آنجا که نیمه شببی اختیار گریه حیدر شروع شدوقتی رسید قصه به اینجای شعر منایام خانه داری دختر شروع شد .دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهریک ماجرا به قافیه سر شروع شد 
در روضه ها میبارم اوج طاعتم این استخاک کف پای حسینم عزتم این است در این دهه یک شب نیایم روضه میمیرمسوگند در م که یوم الحسرتم این استدارایی ملک سلیمان را نمیخواهممن گوهری چون اشک دارم ثروتم این استآری مگر این اشکها شوید گناهم راتنها امید بخشش معصیتم این استخیلی حضور فاطمه حس میشود اینجادر روضه گر هستم مودب علتم این استشیرین تر از شهد و عسل ذکر حسین جان استبیزارم از لذات دنیا لذتم این استتا آخر ماه صفر مشکی به تن دارمشکر خدا که حاصل تربیتم
روضه ی تو روضه ی درده روضه ی رنجه روضه ی غربت    روضه ی توروضه ی  اهه روضه ی اشکه روضه ی حسرتنگه نداشتن حرمتت رو   میون کوچه کشوندنت    اتیش زدن در خونه تو بادست بسته بردنتغریب موندی بینه   یه شهر نامرد  اقا2     توی اتیش گفتی مددمادرزهراغریب یابن اهرا.بند2پیچیده بازمیون خونه شعله ی زهرازکینه ی حیدر   داره اقامیباره مثله ابربهاری به یادمادرپشت دراومدمادرمابه دست شعله معجرافتاد    جلوچشم اهل خونه  در به روی
الا که صاحب عزای تمام غم هایی دوباره فاطمیه آمده؛ نمی آیی؟ به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر تو را طلب کند این دیده های دریایی کجا سیاه، به تن کرده ای غریبانه کجا به سینه خود می زنی به تنهایی کجا شبیه علي سر به چاه غم بردی کجا شبیه علي روضه خوان زهرایی برای گریه به غم های مادرت آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده ایم که گفتید روضه خوان باشیم به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی شنیده ایم زمین خورده است مادرتان 
شهادت امام محمد تقی الجواد (ع)شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب گرفته ماتم عظمای عالمهادی بود صاحب عزا بر دین خاتمابن الرضا مسموم زهر کینه ها شدخلقی شده محزون ،زهرا غرق ماتم-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)من جوادم که شده قاتل من همسر منکنج حجره به زمین مانده تن و پیکر منمن که در جود و سخا شهره عالم بودمکاش بودی پسرم لحظه مرگ بر سر من-----------------------شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)امشب به مشهد پدر گرفته داغ پسرورد زبانش جواد ،جوان گل نو ثمرشد به جوان
سردار رفتشعر روضه  شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------تا  که جان از پیکر سردار رفتخوی حیوان بر تن اشرار رفتمعجر و انگشتر و خلخال رفتمادرت  تا  گودی  گودال  رفتزینب کبری  رسید  آسیمه  سربر  سر  جسم  تو ای قرص قمردید   آن  نخل   برومند  رسول نور  چشمان علي  و  هم  بتول  میکشد خنجر ستمگر حنجرشگرگ ها حلقه زدند دور و برشهر کسی باقصدغربت بی امانمی زند  بر  پیکر  آن  قد 
تک سوار جاده هاشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)تقدیم به امام زمان (عج)------------------------------ ---تک سوار جاده های سوت و کورای که هستی بهر ما حس غرورسالها در غیبت و  چشم انتظارتا رسد از حکم حق وقت ظهور تکیه بر کعبه رجز خوانی کنیعالمی گردد سراسر غرق نورشیعه را دیگر نبینی دیده زار شیعه گردد غرق در شور و سروردر مدینه در بقیع سازی به حقچند حرم مشرف بر وادی طور قبر مخفی را  نمایان می کنیروضه ها را می نمایی تو مروربوی نرگس باز آ ید بر مشام با حضورت می
کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره وسط روضه یکی بلند شد تا برود.حواسم پرت شد!گفتم: بنشینید تا جلسه شلوغ نشود! روضه را گوش بدهید بعد بروید!»مجلس که تمام شد،آقا اشاره کردند، رفتم کنارشان، فرمودند: چه‌کار به مردم دارید؟! بگذارید هرکه می‌خواهد، برود!وقت خواندن، اربابت را ببین، نه مردم را.وقتی برای خود صاحب‌عزا بخوانی، حتماً متوجه می‌شوی چه لذتی دارد.»(این بهشت، آن بهشت، ص۵٨؛ بر اساس خاطره‌ای از مداح مسجد معظم‌ل
شعری بسرای شاعر ، اکنون که دهندصد کیسه ی زر به سفره ی بی رنگتهان ، روضه ی بی ربط مخوان چون زاهداز زخم بخوان به زخمه ی آهنگتهرگز نَبرم گمان پسندند امام؟؟؟؟؟؟؟؟؟این محفل پر ریا و شعر ِ لنگتاکرم بهرامچی
در سال 1328 شمسی که برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم آمدم و آیت الله العظمی امام خمینی - رضوان الله عليه - را در مجالس عزاداری می دیدم، به تعبیر امروز، فرهنگ عاشورا» در نظرم مجسم می شد. امام در بعضی از مجالس سوگواری ائمه اطهار - عليهم السلام - که در مسجد بالاسر حضرت معصومه - سلام الله عليها - یا منزل مرحوم آیت الله العظمی بروجردی برگزار می شد، چنان با وقار و آرام می نشستند و گوش به سخنان واعظ یا روضه خوان داشتند که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کر
گرفته است دلم مثل آسمان امروزدوباره حرف فراق است در میان امروزبه پای ثانیه ها چنگ می زنم اماچرا نمی گذرد کُندتر زمان امروزفدای سینه‎زن خسته ای که بعد دو ماهگرفته کُنج حسینیه آشیان امروزیکی برای خود آرام روضه می خواندزبان گرفته یکی هم، حسین جان امروزمدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهدکجاست صاحب امان امروز؟بیا به خاطر این اشک، این لباس سیاهدمی کنار عزادارها بمان امروزنخواهمش ولی از تو خواهشی دارمبیا به مجلس ما روضه ای بخوان امروزپس از د
دیروز برای دومین بار روزمان با روضه آغاز شدروضه هایی که پدر میگوید تاسوعای سالهای دور از محمد شنیدهاما نه به آن آرامی که او برایم بازگو میکند!کمتر بزن بازوی خود را بر زمین شرمنده ام کردی گل ام البنینبرخیز و با ان چشم خون الود خود رخت اسیری بر تن زینب ببینپ.نماه منیر بنی هاشم.اوین آباد.نه گوزل زینت وردیناورئیمیزی حسینیوین اوخشامالارینن.
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگریه کن بر عليِ اکبر لیلا بوده سالها گریه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست برای پدر پاک شهیدپسرش بوده برای همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگریه کن بر عليِ اکبر لیلا بوده سالها گریه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست برای پدر پاک شهیدپسرش بوده برای همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
راه‌رابـازنماییدمحرم‌آمددم‌بگیریدڪہ‌هنگامہ‌ماتـم‌آمدالسلام ای روضه ات آغاز ماتم یا حسیندر دلم از روضه ات شور مُحرّم یا حسینخونبهای خون تو گردیده خون کبریاای سراپای وجودت نور خاتم یا حسینمطمئنا از دعای خیر زهرا و علي ستدر سپاهت می شود آنکس که مَحرَم یا حسینتو عزیز عالم و نعم الامیر عالمیمن گدایم من گدایم من گدایم یا حسین#آجرڪ‌الله_یا_صاحب‌امان
شعر عروج پدر شهیدشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------------------مجلس ماست عزای پدری غمدیدهپدری که به جهان لطف خدایش دیدهپدری که پسرش گشته فدایی خدابر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعاپدری که به لبش روضه ی زهرا بودهگریه کن بر عليِ اکبر لیلا بوده سالها گریه کن شاه شهیدان بودهنوکر درگه لب تشنه ی عریان بودهمجلس ماست برای پدر پاک شهیدپسرش بوده برای همه مثل خورشیدپسری که  به دیدار پدر آمده استشام تار پدری که  سحر آ مده استروضه خوان روضه بخوان
نوحه سنگین شهادت امام صادقشاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی).ّّ.کشته شد صادق دین(2)شیعیان موقع اندوه دمادم آمدچون خزان گلی از گلشن خاتم آمدشیعیان ان موقع ماتم آمدحضرت موسی جعفر به ماتم آمدکشته شد حضرت صادق ای وایخاک عالم به سر م شد ای وایوای از ظلم و ستم از بیدادکشته شد ناطق قرآن ای وایناصر دین خدا کشته شدهصادق آل عبا کشته شدهششمین ولی حق رفته ز دستقلب مهدی ز عزایش ب

آخرین جستجو ها

miraculous-ladybug پدر mercigoogle jametony2013 فروشگاه بانه 09180817369 Terri's notes دستگاه هیدرودرمی-هیدرودرمی پوست stalcongeoprin سرویس خبری کشتکار شهرستانی راهنمای طراحی تاسیسات