نتایج جستجو برای عبارت :

فن فیک اروین لیوای

هاییییییییییییی.یه سری عکس آوردم از اتکی ها توی زمان حالکه اگه الان بودن چه جوری میشدن.شما کدومین!؟!؟هیسو خوشگلهه!!*کراش زدن رو جان و کنی*جان به جاان خودم با همین تیپ بری خواستگاری بله رو از میکاسا گرفتی!!نمی دونم چرا دماغ ساشا توجهمو جلب کرد!!چیه کنی؟؟الان فکر کدی اونجوری زل زدی تو دوربین خیلی هاتی؟؟؟می خوای رویاهاتو به باد فنا بدم؟؟عکس پایینو.ارن چه جیگری شدهههههههههههههههههههههههههه!!ولی فقط و فقط تیپ آرمین یه راست تو پانکراسم!!میکاسا*ت
خبببببب چالش ساختم براتون*-*ماه تولدتون:فروردین:ارناردیبهشت:آرمینخرداد:میکاساتیر:ليوايمرداد:ساشاشهریور:کنیمهر:جانآبان:آنیآذر:هانجیدی:اروينبهمن:راینراسفند:برتولت رنگ موهایتان:مشکی:مست کردقهوه ای:خودشو با پاپکورن خفه کردبلوند:کرونا گرفتبقیه:موهاشو آتیش زدحالا فصل اتک آن تایتان مورد علاقتون:فصل 1:چون دلش خواستفصل 2:چون میهن بلاگ سادیسم دارهفصل 3:چون ليواي تو غذای همه وایتکس میریزهفصل 4:چون ارن کیک درست کرد(وای به حال کسی که اون کیکو خور
سلام!! هی میخواستم پست بزارم هی وقت نمیکردم. و راجع پست قبلم. گومنه که آخرش اینطوری شد، هر کاری کردم خراب تر میشد و دیگه آخرش بی خیالش شدم و اومدم که پست افتضاح(درست نوشتم؟!؟ )  قبلی رو جبران کنم، با عکس هایی از تمام شخصیت ها که در اتک هستن :
های های گایزززیییی زود تند سریع بپرین ادامه که داستان از اینجا شروع میشهراستی یه چیزی. از این به بعد دیالوگ هایمیکاسا با: _ليواي: +ارن: #آرمین: %آنی: @وینرا: $راینر : &اروين: »با این ها نشون داده میشن.جمله های بین *.* احساسات، یا واکنش و حرکات افراد هستن و وقتی بین مکالمه ها جمله ای بین »قرار بگیره یعنی داره توی ذهن فرد گفته میشه.حالا که حرفم تمومید پسبدوو که ادامه منتظرتههههههههه!!!
کنیچوا و سلام و درود و نماستهتولد خانم مدیر یه هفته دیگست و براش به کمک بچه های نویسنده یه آیتم خاص در نظر گرفتیماولین پارتشو هم من میرم جلو!(نقش ضربه گیر دارم)میخوام با افتخار خادم سیاها رو بریزم تو اتک آن تایتانا!attack on titan x black butlerاگر مثل خودم و خانم مدیر اتک فن هم هستین مواظب باشین سکته نکنین://فرمانده شیل اسمیت رو داریم اینجابه همراه اکرمنای همراهش سباستین و الیزابت!(اگه دقت کنید از شیل ارن خوبی درمیاد)امممم.شیل بازم پاشنه دار پوشیده؟با ا
در ادامه ی مشخصات لی لا:علایق:قسم خوردن،پسران بی دست وپا(فک کنم به خاطر همین آرمینو دوس داره)،حموم آب سرد،رنگ زرد،نبرد ومبارزه،سازماندهی،شعر،اساطیرچیزایی که دوست نداره:استکبار،تایتان ها،هرچیز لاغری،احساساتی بودن،سخنرانی،افراد ساده لوح وکوته بین،جمله ی باید بیشتر شبیه یه خانوم رفتار کن”آشپزی،ساختار بندی(!)استعدادها(نقاط قوت):همه ی اشکال نبرد(تو هر چیزی که مربوط به نبرده ماهره)،ایجاد انگیزه برای دیگران،سطح صحیح در وضعیت های وخیم،بر
سلام گایز!دایجوبه؟اول پارت 26 رو بخونن بعد بیاین اینجااا@@!یه توضیحی راجع به این نیم پارت بدم که واقعا مهمه. ین نیم پارت حدود ده سال قبل از داستان اصلی رو تعریف می کنه و پرشای زمانی رو توی خود متن نوشتم که البته زیاد نیستن. خیلیا ممکنه بعد از خوندن این پارت بگین ليواي اصلا شبیه ليواي نیست که من این حرفتونو قبول دارم اما چند تا نکته هم دارم اول اینکه ليواي اینجا خیلی جوونه و هنوز پیش کنیه( دقت کنین کنی ترکش نکرده) که همین کلی روی رفتارش تاثیر می
های گایزییییییی!!تادایمااااااااااااااا!!!! و همچنن نمی تونم عکس بزارم =_= گومنه.خخاابببب عارضم به خدمتون که، قبل از پارت:از ده نمرهارن یاگر: 8/5ليواي آکرمن:9/5کارلوس لاوین: 10لوکاس لاوین: 11اروين اسمیت: 7آرمین آرلرت:6/5میکاسا آکرمن: 9شونوتسکه وینرا: 9هیستوریا رایس: 11راینر براون: 6 ( #انتقام_شیرین_است)ساشا براوس: 8یومیر: 7نیفا (فامیلی شو نوشتم زاخاریوس چون خودش فامیلی نداشت دیگه گومن XD) : 6/5میکه: 7کنی آکرمن: 5 =_= (الان پیر شده جوونیاش جذاب بوده)یوری رایس: 9
های گایزییییییی!!این نیم پارت چیز خاصی نیست، خیلی هم مهم نیست، هیچ جای داستان هم به کار نمیاد گذشته ی لوکاسه که یه سریا خواسته بودنش، فقط اینو بگم که اگه حوصله تون نگرفت کلشو بخونین "آنچه در پارت بعد خواهیم خواند"  و سوالات تهشو حتما بخونین!و شاید به این هم احتیاج پیدا کردین:_: میکاسا+: ليواي$: وینرا%: آرمین#: ارن@: آنی&: لوکاس×: کارلوس*:هیستوریا رایس» : اروين^: میکه.): نیفا(: "رئیس"/: فریدا8: زیکَ: ایزابل=: فارلانو.اینم ضریب هوشی کارکترا:ضریب هوش
.ارن : میکاسا -___- تخمه هارو کجا گذاشتی -__-؟میکاسا: من دست نزدم دست کاپیتان ليواي بود !آرمین :ارن حالا شیرینی بخور تخمه فعلا در دسترس نیست ارن : کی از تو نظر خواست . من زالو نیستم ! (نمیدونم ربطش چیه ولی خب دیگه ارن کلا چرت و پرت زیاد میگه @__@)*ناگهان ليواي با دستکش پلاستیکی و ماسک میاد از تو حموم در میاد و یه سطل تخمه خیس میذاره وسط   : بیاین . کوفت کنید -__-ارن : عع. کاپیتان. میگم. اینا چرا خیسن. یه بویی هم میدن @__@ *ليواي بدون کوچک ترین توج
شـــب مهتـــابیموضوع : ریوامیکا فن فيکشن نامبر 1 _____________________________________________راوی_ به طرف پنجره رفت قرص ماه درون اسمان شب خودنمایی میکرد.در حالی که به ماه زل زده بود گره دستمال گردنشرا باز کرد لیوان چای را به شیوه خودش دست گرفت ونزدیک لبش برد که صدای گریه دختر روی پشت بام خانه روبه رویی نظرش را جلب کرد لیوان را پایین اورد برای بهتر دیدن دختر چشمانش را ریز کرد با اینکه پشت دختر به او بودشناختش دختر ناگهان بلند شد به لب بام رفت و کم
سلام گاییززززیییییی دایجوبه دسکا؟؟مرسی از اینکه اینهمه رو پستای قبلی نظر دادین دوتا چالش یادرواقع دوتا سوال آوردم.سوال اول(بیشتر واسه ليواي فناس)اگه یه روز تلفنتونو جواب بدین و ببینین ليواي پشن خطه واکنشتون چیه؟!؟و سوال دوم:اگه بتونین فقط و فقط و فقط یه نفرو تو اتک زند کنین اون کیه؟؟1_اروين2_مارکو3_پترا4_ساشا5_بابابزرگ آرمین6_کِنی7_کارلا8_ایزابل(آبجی ليواي)9_میکه10_موبلیت11_هیچکس همینجوری خوبه.فردا نتیجه و جواب مسابقه ی قبلی رو میگم ها!!ه
یو مینانصف صبی ازینا ساختم:/خو ببینین خوب شده .-.؟کاپی کار در جهنم میسوزد:|ماه تولدفروردین: ارمیناردیبهشت: ارنخرداد: ليوايتیر: میکاسامرداد: اروينشهریور: ژانمهر: ساشاابان: کنیاذر: انیدی: برتهولتبهمن: راینراسفند: گریشا یگررقم اخر شماره مبایل1: منو بوسید2: بهم چپ چپ نگا کرد3: بهم سیلی زد4: باهام رقصید5: بهم فش داد6: ازم خجالت میکشه7: بهم بی توجهی کرد8: بهم اعتراف کرد9: بهم گفت منحرف0: بهم زنگ زدروز تولد :1: چون دوسم داره2: چون براش مهم نیستم3: دلیل خاصی ندا
یاح میناسان-^-روزهای شکنجه در مدرسه چگونه گذشت؟-^-ایا قدر تابستان علیه السلام را دانستید؟-^-ایا ایمان اوردید؟-^-ایا شما نیز امتحاناتتان را قهوه ای نموده اید؟-^-یا اینکه ماکزیموم( همین بود یا چی هیچ وقت نفهمیدم معلما اینو چجوری تلفظ میکنن:/) کلاس شدید؟-^-کتاب دینی به سمت وی پرت شده و او را از فضولی در زندگی ملت بیرون میکشاند*اهم خاب با ی پست اموزشی اومدم.-.مدیونید فک کنید از ویکی هو یافتمش=-= صدای طبل*چگونه ليواي اکرمن باشیم؟:|||||سوالی حیاتی که بشر
 سامسون ليواي آکرمنمعنی اسم:خورشیداسم توسط/برای،انتخاب شده:توسط ليواي نامگذاری شد چون او فکر کرد هانجی گفته اسم اون پسره”(son نه sun)و این کاملا نا مشخصه.(یعنی هانجی گفته بود اسمشو بزاریم”son”که معنی پسر میده.اما ليواي اشتباه فکر کرده”sun”که یعنی خورشید وگفته سان که اسم نیست.پس میزارم سامسون.که هم اسمه وهم هم معنی”sun”)به ندرت سم” صداش می کنن.چون دوست نداره.فقط کافیه اونو سامی” صداکنید.در این صورت دیگه هیچ وقت با شما حرف نمی زنه.تولد :س
یو مینامحوب ترین هایه اتک طبق رای گیریه انیمه لیست رو براتون اوردمرتبه 10:هیستوریا 1980 رایرتبه9:جان یستین4030رایرتبه8:انی لیون هارت4030رایرتبه 7:ساشا بلوس4410رایرتبه6:هانجی زوئی6090رایرتبه5:ارمین ارلت8800رایرتبه4:اروين اسمیت10150رایرتبه3:ارن یاگر20840رایرتبه2:میکاسا اکرمن37150رایرتبه1:ليواي اکرمن86290 راینظر ندید هم عزیزیدجانا
کنیچوا مینا سان دایجوبو ؟امروز براتون پست از داستان اصلی اوردم مطمئناَ بعضیا خسته میشن اینقدر که ما پست راجب فن فيک میذاریم پست امروز هم راجب فن فيک هست هم داستان اصلیخب بهتره  همه ما بدونیم نژاد الدیایی ها فقط به ژاپن ختم نمیشه درسته کاراکتر  های ما ژاپن به دنیا امدن و ژاپنی میحرفن ولی هر کودوم ملیت خاص خودشون رو دارن اروين : امریکاییليواي : فرانسوی هانجی : فرانسوی راینر : المانی برتلت : المانی ارن : المانی میکاسا : ژاپنی / امریکاییارمین
یه سری عکس طنز براتون آوردم امید وارم خوشتون بیاد ^___^خب تو این عکسه ظاهرا میکاسا حرص ليوايو در میاره ليوايم تلافی میکنه وای خدایا تا حالا هیچکیو ندیده بودم انقدر شبیه راینر باشههه هانجیووووو مارک آرمین فقطپشت صحنه نوازش هانجی توسط ليواينگید که موقع مرگش قیافتون اینجوری نبودهرمانتیک بازی ممنوع فقط میکاسا پشت پنجرهتایتانا با کسی شوخی ندارندر توصیف این عکسم چیزی نمیگم فقط ليواي من لوگوی رستوران انتخاب کنم این شکلی می
کنیچوا خب بازم منم  امروز میکا عزیزم براتون پست اورد و بی پست نبودین اما منم یه قولایی دادم که حتی شده کم ولی نرم نرمک عملیش میکنم بی حرف اضافه تری میرویم سراغ اندکی عکس ریواترا طوری شما هم در این فکرین چی دیده :)؟ ^_________^  پترا نمیدونه بترسه یا ذوق کنه :/ اخی :( خب باید برسی کنیم : یا ليواي رژیمه و از تعارف غذا دهنش رو کج کرده یا دعواشون شده و ليواي نمیخواد اشتی کنه یا اینقدر عصبیه که میخواد لیوان رو بزنه تو صور
خب خب.بعد از سالیان سال یه پستی گذاشتم :|این دفه نوبت اتکهعزیزان اتک می‌فهمن که ليواي که انقد کوچیکهچقد تعداد طرفداراش نسبت به بقیه بیشتره :/این جوان 37 ساله تقریبا همسن باباشون چقد فن گرل داره ک دلشون میخواد ی دفه پوست ليواي رو لمس کنن :/و مسئله مهم اینجاست!! اونا با ارن شیپش میکنن :|عکس العمل ارن:ارن: '-'. فک کنم ليواي اعتراف کرد ک گی نیست ک انقد شیپش میکنید با من :/فن گرلا:  خودت که هستی :/ارن: هولی چیز >:||  اصلا معلوم شما چی میگید !؟ ینی می
نوروزههههههههههههههههههعیدههههههههههههههههههههههههو پست مخصوصهههههههههههههههههههههامشب عید در کنار اتک ان تایتان هستیمممممممماینو یواشکی از گوشی میکاسا کش رفتممممماول بریم خونه ارن و ليواياینم قیافه بچه ها وقتی چیزایی که ساشا درست کرده رو میبینن^^منظورم اون شیرینی های خوشمزس.و میکاسا مجبور میشه ارن و آرمین رو از اونجا جمع کنه که خودشونو خفه نکننچیزی که وقتی میکاسا در یخچال آرمین را باز میکند میبیند:واکنش ليواي با دیدن اتاق ارن وقت
ساخت خودم^^خودم کاراکترم شد کریستا/هیستوریابد نیس ولی دلم میخواست ليواي یا میکاسا بشم:(شما هم بگین کی شدینکسایی که گفتن میخوان اتک ان تایتان رو معرفی کنم شرمنده الان یه خورده دستم بند شده دستم خالی شه بلافاصله معرفی میکنم^^بازم شرمنده:(
در ادامه ی مشخصات سامسون:استعداد ها و نقاط قوت:استراتژی،همدلی،شهادت دادن،ایجاد احساس آرامش،معاشقه،پیش بینی روحیات ليواي(این یکی از هر کاری سخت تره)نقاط ضعف:بی پروایی،بی انگیزگی،غیرقابل اعتماد بودن،بی رحمی وقتی که تحریک میشه(!!!)،نمی تونه کاری رو رها کنه،بیش از اندازه مظطربه و بیش از اندازه به خودش سخت می گیره.لی زوئه آکرمنمعنی اسم:علفزاراسم توسط/برای انتخاب شده:اسمش توسط ليواي انتخاب شده چون هم قافیه ی چایی(tea)هستش-____-اما هانجی اون رو با
  های گایزییییییییییی!!!آریگاتو از نظراتتووننن!!ازونجایی که نظراتتون بسییی خوشحالم کرد تصمیم گرتم تعداد تلفاتو کم کنم.یه چند تا نکته بگم بعد برین ادامه.اول: راجع به بیمارستان مرکزی، ساختمون بزرگیه بدون محوطه ی باز که چندین طبقه ست و برای همینه که اونقدر فضای باز توش وجود داره.دوم: اسم پارت های  20 و 21 و 22 "چرا نمیزاری نجاتت بدم" هستش، این سه پارت و تک تک دیالوگا نقش مهمی دارن پس لطفا با دقت بخونینشون.سوم: بعد از این پارت یه پارت نیم و یه ن
هایییییییییی.من بازآمدم با قلبی سرشار از اندوه.چرا نظر نمی دین؟؟چرا از امتحانم جا موندم؟؟چرا م کار نمی کنه؟؟چرا میهن بلاگ انقد رو مخه؟؟چراااااا؟!؟!؟به نظرتون اگه اتک یه فیلم بود پشت صحنه ش چه جوری می شد؟؟باهم ببینیم؟؟هشدار:دو سه تا از عکسای این پست یه اسپویل خفیفی دارا می باشند.جوخه ی ليواي اون بالا چه ععشششقققییی می کنن!!بابا ليوايی این دیگه فیلمه بخند دیگه لامصب!!هیسویومیرعررررررررررر!!یعنی میشه.بگن همش فیلم بودهساشا زن
من  وقتی میام میبینم ليواي و پترا از ارمیکا  با اختلاف زدن بالا : وی از قالب رایتری اش بیرون می اید : ارمیکا شیپراااااا کجاییینننن واقعاااا این چه اماریهههههمن به عنوان یه ارمیکا شیپرا  با این امار سر افکنده شدمممممماین چه وضعیهههه 93 تاااا ليواي با پترااا من تا فردا شب تمدید میکنم واقعا اگه ارمیکا امارش اینقدر کمتر باشه ما شیپرا زیر سوال میریم !مطمئنا اول نمیشیم ولی باز اختلاف رو یجوری کمش کنید وی در قالب رایتری خود باز
نحوه ی صحیح مواظبت از کسی مثل هانجیخدایا یا دونه ازین مامانا هم به ما بدهههههههههه*به پای خود می نگرد که اندازه ی شلغم است*: ای اون پاهای لاغرت کوفتت شهههههههههههههه!!از مزایای داشتن موبلیت.پ.ن:یعنی داشتن چی کار می کردن؟؟پ.ن2:داشتن شام می خوردن و کتاب می خوندن منحرفا.پ.ن3:موبلیت چه کیووتیییهههه!!پ.ن4:دم سانسورچی ش گرم عههه!! موبلیت با ليواي جابه جا نشده احیانا؟!؟دونت قشنگ. خوشمان نیامد. به صورت عروس اینده ی منم دست نزنموبلیت:یعنی الان هانجی سا
سلامچندتا فکت راجب شیپ هم هست شاید بیخیال شیپ کردن من بشید فکرشم نمیکردم لکنت بگیره. کیوووووت❤____❤چهار سانت بلند تر هم قبوله؟ فکرکنم اینو همه میدونستنولی تاحالا ندیدیم موقع تمیز بودن جایی لبخند بزنه نتیجه میگیریم خیلی سخت گیره رو نکرده بود اشپزی هم بلده ❤___❤ای جاااان. ایولا داری. خاصه بچه ایول خوشمان آمد. قابل توجه فلوریا و شیپرای گرامی اشکال نداره بابا فدای سرش. بهتر. ای جان ای جان. ولی نمیتونم ليواي و با ریش و سیبیل تصور
در "مساله اسپینوزا"، اروين یالوم، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموش نشدنی در هم می آمیزد. یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، "باروخ اسپینوزا"، و  داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی می پردازد و همزمان با آن تاثیر تفکر اسپینوزا را در نظریه پرداز آلمان نازی "آلفرد روزنبرگ" دنبال می کند که پرونده ای را در دوره نازی ها تحت عنوان "مساله اسپینوزا" دنبال
سلامطلسم و شدم بعد یه قرن ادیت کردمایده هام ته کشیدن قدیما بیسامو نگاه میکردم با دیدن هرکدوم یه ایده به ذهنم میرسید ولی امروز داشتم نگاه میکردم هیچی به هیچیحوصله ادیتم نداشتم کل زندگیم شده ژاپنی خوندن داستان خوندن و پست گذاشتن تو پیجامخب به علت کمبود ایده تصمیم گرفتم اون صحنه اخر قسمت هشتو ادیت کنمچطور شده؟میدونم تو کشیدن گونه های سرخ افتضاحم هزار بار کشیدم و پاکش کردم اخرشم اینجوری گونه هامو سرخ کشیدم:/ليوايم که اشتیاق از سر و صورتش م

آخرین جستجو ها

آموزش نرم افزار PDMS - E3D - به صورت مقدماتی و پیشرفته. sunovicin به وبلاگ «دیدگاه» خوش آمدید Official Website To Buy The Cheap MLB Baltimore Orioles In Various Style. نـــــــــــــــیکه السلام علیک یا امام محمد تقی یا جوادالائمه Gary's notes Maglie Calcio online con a prezzi convenienti باتری یو پی اس tacthardrope