نتایج جستجو برای عبارت :

عشق آدرین به مرینت

میخوام وقتی دارم رمان برگرد پیشم و ماشین کشتارو میدمیه رمانم بنویسم وقتی تموم شد بدم3 تا ایده دارم یکیو انتخاب کنید (:1: بازی عشق : مرينت و آدرين توی یه بازی کامپیوتری حریف همن که یه انجمن مخفی که مال دولته مجبورشون میکنه با هم همکاری کنن تا یه موسسه ای که سعی داره روحیه بازیکنان رو حین بازی دستکاری کنه و و مجبورشون کنه خودکشی کنن رو شکست بدن ولی این دو تا باهم نمیسازن از روی کت چشم ذهن کش رفتم :/2 : شرارتمو خاموش کن : آدرين یه دیوه مرينت پری پری
آدرين»روزی که برای اولین بار دیدمچشم های آبیت راغرق آنها شدمموهای به رنگ شبتبا آنها به خوابی عمیق فرو میروممرينت»زمرد های سبزت مستم میکنندهرگاه در آنها نگاه میکنمچمنزار را میبینمهمیشه خورشیدی به همراه داریکه همیشه میدرخشدمرينت و آدرين»هیچ گاه یادم نمیرود اولین نگاهت راهمیشه در خاطرم بودی و هستی و خواهی بوداما آن روز که از هم جدا شدیمانگار دنیا را از من گرفتنداین را بدان که از ته دل دوستت دارممیخواهم فریاد بزنم که عاشقت هستمزمانی که
سلااام^^لاوانم تو وب مایسا دیدم ک تو مصاحبه با ادرین تو عشق دروغین ملینا چان گفته بیدن خدا ما کاش یبار با آدرين میراکلس بحرفیمXDپس منم واستون فراهم کرده بیدمبریددد^^(این آدرين هیچی ا ماری نمیدونه:/کلا میراکلسیه دگ)دگ حرفی ندارم گوشیو بدم آدری سان ک وخ طلاس:))برید ازش بپرسید^^
سسسسییییییللللللووووووممممممممبالاخره به گشادی خود غلبه کرده و گذشته ی آدری رو گذاشتهخودمم نفهمیدم چی گفتمبرا ورود رو پوستر بکلیک.آدرين»روزی که برای اولین بار دیدمچشم های آبیت راغرق آنها شدمموهای به رنگ شبتبا آنها به خوابی عمیق فرو میروممرينت»زمرد های سبزت مستم میکنندهرگاه در آنها نگاه میکنمچمنزار را میبینمهمیشه خورشیدی به همراه داریکه همیشه میدرخشدمرينت و آدرين»هیچ گاه یادم نمیرود اولین نگاهت راهمیشه در خاطرم بودی و هستی و خوا
خب بچه ها بعد ۲۵ هزار سال پارت پنج آمده برید بخوانید که از دست نرهههه البته ممکنه یه کمیکوتاه باشه ولی تگران نباشید این یه پارت سوپرایزه.۳ هفته بعد زخمی شدن کت۲۰۲۰/۵//۲۴آدرين:اونروز نفهمیدم واسه کفشدوزک دقیقا چه مشکلی بیش اومد ولی زد آشولاشم کرد بعدشم تبدیل شدمبه آدرين و رفتم خونه و حبس خونگی این ۳ هفته رو دست وبپری و کاراپاس و بقیه بجز منو مرينتگذشته ولی نگرانی من اینه که امروز بیستو چهارمه و ففط هفت روز تا سنگ شدن مرينت مونده!!!تازه اونروز ا
سسسسللللللاااااااااممممممممببخشید دیر به دیر پارت میدمبه هر حال مدارس شروع شده و درسا هم سسسسسننننگگگگگییییینننننزیاد مختونو نمیخورم برید ادامهآدرين»روزی که برای اولین بار دیدمچشم های آبیت راغرق آنها شدمموهای به رنگ شبتبا آنها به خوابی عمیق فرو میروممرينت»زمرد های سبزت مستم میکنندهرگاه در آنها نگاه میکنمچمنزار را میبینمهمیشه خورشیدی به همراه داریکه همیشه میدرخشدمرينت و آدرين»هیچ گاه یادم نمیرود اولین نگاهت راهمیشه در خاطرم بو
مرينت دوپن-چنگ:مرينت که نقش اصلی این داستان است در مدرسه فرانس دوپان پاریس درس می‌خواند. پدر و مادر او (تام دوپن پدر) و (سابین چنگ  مادر ) صاحب بهترین قنادی پاریس هستند و از قشر متوسط جامعه هستند. بهترین دوست او آلیا سزار است و عاشق همکلاسی خود یعنی ادرین اگراست است. خصوصیات اخلاقی:وقتی با ادرین صحبت می‌کند لکنت زبان می‌گیرد-مهربان و دلسوز و در برخی مواقع دست و پا چلفتی از خصوصیات اخلاقی وی است.نام ابر قهرمانی مرينت 《لیدی باگ
ژانر= عاشقانه/ گاراگاهی/ قهرمانی/ طنز/شخصیت های داستان = مرينت  ادرین  فیلیکس  مارک  تام  سابیین  امیلی  گابریل  نام = مرينت                                                                                                     سن=19شغل=گاراگاهشخصیت= زیرک خیلی باهوش جدی خوشگلنسبت با مارک= خواهر دوقلو نسبت با ادرین و فیلیکس= دخ
آهنگ:(ترجمه اینگیلیسی نداره):سلام دوستم!آماده ای؟آماده ای تا عشقتو پیدا کنی؟اگه آماده ای منتظر چی هستی؟به زن به چاک!مرينت:از تخت پا میشمصورتمو میشورمبه مامی سلام میکنماو چه خورشیدی!آدرين:لباسامو میپوشم میرم دانشگاهیکم آهنگش بدهبرو ادامه
سلامماومدم با بیوگرافی داستانم****شخصیت های اصلی: مرينت دوپن چنگ،آدرين آگراست،لوکا کافاعین، آلیا سزر،نینو لحیف،ناتانائیل (فامیلیشو نمیدونم)،آلیس نور-ون (به شخصیت نیازمندم)اگر میخواین تو داستان باشید اسم،فامیل،علایق و تنفر و شخصیت ظاهری بدیدتعداد فصل: نامعلومتعداد قسمت:بازم نامعلومداستان: بگم؟ نه نمیگمتیکه هایی از داستان:-چیییی گگففتیییی؟؟؟!! امکان نداره!.چطور تونستی؟- واقعا ازت انتظار نداشتم مرينت- هوممبه نظر خوب میای- ممنمن.ع
سلومممبا قرنطینه حال می کنیدددمو خوام یه داستان جدید بنویسمممماسم:گمشده ی ماهژانر:تخیلی منحرفی عاشقانه ماجراجویانهتعداد قسمت نا معلومفصل نا معلومخلاصه داستان:مرينت عاشق ماه بیده و همیشه وقتی ماه کامله از شب تا صبح به ماه خیره میشه تا اینکه یه شب که داره به ماه نگاه می کنه پسری از سرزمین ماه دنبالش میاد و اون رو به ماه می بره مرينت متوجه میشه که سرزمین نیمه ی ماه است و اون پسر هم شاهزاده ی اون یکی نیمه ی ماه است خببببب نظر بدید خوبه یا نه
سلاممممممم نویسندگان عزیز.خوب سفارش های جدید براتون اوردم^^1:شادی:قالب حرفه ای میراکلس برای بلاگفا2:لیدی مرينت:قالب حرفه ای فروزن برای میهن3:تیکی:ولکام+بالابر+دکمه+جداکننده+قالب حرفه ای بلاگفا میراکلس تمش مرينت و ادرینهمین.لامصب بیشتر لیدی باگه.خسته شدماین همه کارتونT-Tخوب ببینم چه میکنید^^
خبببب^^تو این داستان مارینتی وجود ناره و آدرينه:))من اینجوری توصیفش میکنم : عاشقانه های خواهر و برادر موضوع" ملودی و آدرين و آدرينا خواهر و برادرن و ملودی و آدرين طی ی اتفاق که هیچکس نمیدونه باهم قهر می کنن ولی این قهر معمولی نیست و ی کینه وحشیانه ست که به قلب ملودی آسیب میزنه و آدرينو ناراحت میکنه و  باعث اتفاقاتی میشه تا این خواهر و برادر بفهمن که چقدر خوشبختن که همو دارن.اسمش کینه صد ساله هست این فقط یکی از داستانامه که به احتمال ۵ قسمت
ظاهرا کاهش دستمزد کارکنان یوونتوس که باعث صرفه جویی مبلغی 90 میلیون یورویی شد، چندان خوشایند آدریان رابیو نبوده است و این هافبک فرانسوی در اعتراض به تصمیم یوونتوس، اعتصاب کرده و با ماندن در فرانسه قصد بازگشت به ایتالیا را ندارد.   این مسئله باعث ناراحتی مدیریت یوونتوس شده و این هافبک 25 ساله فرانسوی پس از بازگشت به ایتالیا، باید پاسخگوی این حرکت خود باشد. رابیو که سالانه 8 میلیون یورو در یوونتوس دستمزد می‌گیرد، ممکن است در پایان فصل از
امم خب سلام راستش من اینجا فعلا نمیتونم داستان بزارم چون که خیلی داستان دارم ولی میتونم یه مجموعه جالب که طنز هم هستش براتون بذارم به اسم درد و دل های یه خانوم خونه دار که این خانوم خونه دار مرينت هستش دقت کنید این مجموعه است حالا فرقش با رمان چیه فرقش اینه که من داستان نمینویسم بلکه درد و دل ها و مشغله خانم های خونه در رو به قالب طنز نمایش میدم و البته این خانوم خونه دار مرينت هستش خب نظرتون؟
خب خب سلام من برگشتم هورااااااا تو این قسمت ما میفهمیم که یکی از عوارض طلسمی که مجسمهساز روی لیدی باگ اجرا کرده سر شدن بدن و بیهوشی چند روز به چند روز و وحشی شدنه پس بریدادامهههههه۲۰۲۰/۵/۲۱۰:۵۰ صبحآدرين/کت نوار:رفتم خونه ی رینا روژ تا بهش میرالکس روباهو بدم تا بیاد کمکم اما نبود حتما یه جایی بود چهمیدونمباید برم اونجایی که حاکماث گفته ولی رفتن به بالا ی برج ایفل سخته اونم وقتی که کلی تماشاچیتئاتر اونجا باشن من میرم ولیالان رسیدم و اتفاقی
خب .سلامخیلی وقت بود داشتم دنبال یه ایده واسه ی چالش میگشتم تا بالاخره به ذهنم رسیداین چالش چون اولین چالش منه خیلی اسونهخب چالش راجب اینه که فرض کنید شما مارینت هستید و خیلی خجالت میکشید حالا میخواید عشقتون رو به آدرين بگید ولی جوری که آدرين تحت تاثیر قرار بگیره.هرکس ایده ای به ذهنش اومد بنویسه تو نظرات بعد من یه پست جدا میزارم و بعد از رای گیری برنده اعلام میشهببینید میتونید مثل یه داستان کوتاه حسابش کنیمیه داستان کوتاه با این موضوع
اینم طالع بینی با طراحی خودم و خواهرم خب بگید کی شدیدااامن و خواهرم مارینتیم!!!فروردین** پلگاردیبهشت**گابریلخرداد**جولکاتیر**لوکامرداد**کلوییشهریور**الیامهر**آدرينآبان**ریناروژآذر**مارینتدی**کت نواربهمن**کویین بیاسفند**لیدی باگ
امروز قسمت اول رو میذارم ولی الان نه چون میخوام توضیح بدمتو این داستان ادرین عاشق مرينت میشه. كلویی دختر خیلی خوبیه. لایلا دختر خوبیه .  البته چون دوستون دارم بعد این پست قسمت اول رو میزارم
خب از بیکاری اومدم ادمک ادرین و مرينت رو درستیدمزیاد شبیهش نشده ولی از هیچی بهترهشبیهشه خداییخو خو اینم از ادمک هااز این به بعد ادمک های میراکلس رو من میدرستماسکی اکیدا ممنوععععععععخو فعلا بابایییییییMohi timam
سلاممخب اول متنو بخونید یه اسم نظر بیدید اخه هرچقدر منو بهی فکر کردیم به چیز خاصی نرسیدیممرينت:سلام! من مرينت دوپن چنگم،16 سالمه و اهل لندنم و پدرم پاریشی هست و مادرمم چینی.من عاشق خوندن کتاب های فرا طبیعی و خاص هستمدر مورد چیزای جادویی علاقه مندم و دوست داشتم از این زندگی یک نواخت خلاص بشم!مردم همیشه میگن هیچ چیز جادویی و فرا زمینی وجود نداره و هممون یه شکلیم و هیچکی سرنوشتش از اون مدل جادوییا نیست،من تا چند وقت پیش باور داشتم که سرنوشتم فرق
*موهایش را تک تک میکند*بسم الللهههههههT^Tیا عبااااااس یا قسممممم امیلی زنده بید و فلیکس میره جای آدرين خودشو جا میزنه و لیدی باگو بوس میکنه حاکی امیلی زنده میکنه>~<*شروع به شماریدن مود*برای دیدن  تریلر اپیزود بکلیک
خب گایزبا خودم گفتم یه کوچولو هم ترس اضافه کنممیدونم همه از یه داستان طرفداری میکنن و حوصله خوندن داستان های دیگه هک ندارنولای این هم شبیه داستان روزانه هس پس دنبالش کنیداگه این قسمت خوب نبود داستان رو عوض میکنمو اسم داستانه خوبه? و کسی میتونه برا من پوستر درست کنه?و همینطور در داستان لیدی همان مرينت نیس و کت هم همان ادرین هس.
خب سلاممممم.اینم از چالش این هفته.موضوع رو یکم سختش کردم.همونجور که مبدونین هرمسابقه ای یه قوانین و جوایزی داره و همچنین موضوع .خب امیدوارم که همتون موفق باشیدموضوع:تنفرقوانین:تو این موضع داستانتون یا باید آدرين از مارینت متنفر باشه یا مارینت از آدرين.نمیشه هردوشون از هم متنفر باشن یکی از این دو تا باشهپایان داستان هم.آزاده یا پایان خوب بزارید یا بد پایانش باز نباشه*جایزه*نفر اول:میتونه یه چیزی ازم بخواد.حالا اونشو خودش
اییی نووو آیییممم نناااااا الللننننننننا سلامعاقا این دیگه چه صداییه داره میاد-_-میهن قاطیده-.-؟ چرا صدا اهنگ رپ میاد؟.-. آووو فک کنم واس اونیکی صفحه هامه=/ا قطع شد.-.آو واس همین بود-.-خب اهم اوهوم از بحث دور نشویمرفتم تو کار میکسابوکوب•~•بلی بلیحال بعدی.بزنواقعنی خلاقیتتان مرا کشته=/ جدا از اون فقط.بزن بر اینکی.-.واقعا؟ اینو دیگه کجای دلم بذارم؟!فقد صدای کت×_@*ارام محو میشود*بکوبمیدونم ربطی به میراکلس نداره،ولی اخهه خلاقییتتششوونن واقعا ا
کنیچیوا مینا ساننویسنده جدیدماسم واقعی: فاطمهلقب انیمه ای: میکیلقب های دیگم(لیدی ایفل-مرينت) بگذریمامیدوارم نویسنده خوبی باشم و سایه جون از من راضی باشهســــــایـــــونـــارا تا بعد
تو این داستان کت و لیدی حویت رو میدوننتوی یه مبارزه با مجسمه ساز لیدی باگ مستقیما میجنگه و زخمی میشه استاد فود میگهاین یه زخم معمولی نیست و قربانی و طی ۳۰ روز به سنگ تبدیل میکنه وبا این کار نگرانی مریننت روبیشتر میکنه مرينتم به آدرين میگه و آدرينم کلا پشیمون میشه که چرا اون لحظه خودش کمین کردهبوده و اونجا نبود خلاصه میره بیرون گشت زنی که حاکماث با آکوماها پیام میفرسته و بعد گوریزیلازاهر میشه و لیدی باگ بدون توجه به زخمش میره کمک و بدتر میشه
خب اومدم با بخش دوم شباهت های میراکلس و انیمیشن های دیگرواقعا ببخشید کمهحالا بریم ببینیمشوندر مورد اولی باید بگم که خیلی به هم شباهت دارندومی هم مرينت و شخصیت پنی رو در کاراگاه گجت میبینیماگه موهاشو سرمه ای کنیم به نظرم شبیه هم میشن؟نظر شما چیه؟زیر همین پست بگید بازم میگم کپی با ذکر منبع و سازنده فعلا
هااااااااااااااای میراکولرزخب خب بریم ببینیم شباهتارو ولی شباهت داریم تا شبــااااهترِدی؟چشمانش بادومی می گردد البته آدرين رو به راپونزل قبلا  داشتیم و فکر میکردیم فامیلی چیزی ان ولی آدری و السا تام و جری تقدیم میکنند خب خیلی ها الان به کت بلنک میگن :کت السا شما چی؟ادیـــــت <::::آدری بلنک::::>پیشی ژان شیطون فقط خندش رو نیگاامم به عنوان اولین کمیک چطور بید؟نظر بدید ژیگراممیراکلس بمونیــــد
من_ میشه بقلم کنی؟با تعجب بهم نگاه کرد و من گفتممن_ چیه خب؟ دل شوره دارم خب اگه خانوادت ازم خوششون نیاد چی؟ هر وقت دل شوره دارم یکی هست که بقلم می کنه و بهم نگران نباش اتفاقی. با بوسه داغش روی لب هام آروم گرفتم انگار آرامشی رو که می خوایتم پیدا کردم بعد هم که.در آغوش گرفتم و من هم با گرمای تب گونه اش گرم شدم .کنار گوشم گفتآرتیمیس_ من پیشتم .نگران نباش.و گاز آرومی از گوشم گرفت که همان موقع کالسکه ایستاد و به ما فهماند که رسیده ایم.موهایم را

آخرین جستجو ها

dr-iranmanesh السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها Sandra's notes دانشجوی سیریک منزل مبله در یزد زندگی رشتاک رشد محیطی برای آموزش آینده سازان فروشگاه اینترنتی روبینیا گاردن استخدام خانم آقا کار در منزل sazmagame