شعر آن کس که بداند و بداند که بداند از کیست ؟. این شعر، یکی از اشعار بسیار معروف است که به عنوان ضرب المثل نیز به کار می رود. در ادامه متن کامل شعر را به می توانید بخوانید. و شاعر و نام کتاب نیز ذکر شده است. آن کس که بداند و بداند که بدانداسب خرد از گنبد گردون بجهاندآن کس که بداند و نداند که بداندآگاه نمایید که بس خفته نماندآن کس که نداند و بداند که نداندلنگان خرک خویش به منزل برساندآن کس که نداند و نداند که ندانددر جهل مرکب ابدالدهر بما
آن کس که نداند و نداند که نداند تا ابد الدهر در جهل مرکب بماند آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش را به مقصد برساند آن کس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند انوری»
اگر انسان بتواند در بالاترین جایگاه قرار بگیرد اما راه را نداند مثل کوه در برابر شما قرار میگیرد.بیشتر انسانها نقاط حساس زیادی دارند که باید آنها را کنترل کرد مثل زیاده روی کردن در خوردن که باید آن را به کنترل در آورد.زیرا باعث بروز مشکلاتی برای فرد میشود مثل چاقی ،مریض شدن که خود این مشکلات پیامدهایی نیز به همراه دارد،دونکته قابل اهمیت است: ۱- اگر انسان در بالاترین نقطه قرار بگیرد اما راه را نداند و دیگر اینکه در کنترل نقاط حساس به مشکل برخ
پیام سی دی عشق و ایمان ۳شخصی که نداند که خودش در چه درجه ای از تصفیه قرار دارد نمی تواند به دیگران کمک کند. منظور این است که گفته ها باید عین عمل یکسان باشد از کوچکترین فرد تا بزرگترین. اگر یک آموزگار خود نداند که خود چه موضوعی را تدریس می نماید و آگاه بر آن نباشد هرگز نخواهد توانست شاگرد خوب پرورش دهد
آنکس که بداند و بخواهد که بداند خود را به بلندای سعادت برساند.آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند .آنکس که بداند و نداند که بداند با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند .آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند .آنکس که نداند و بخواهد که بداند جان و تن خود را ز جهالت برهاند .آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند .آنکس که نداند و نخواهد که بداندحیف است چنین ج
جهانبینی یکی از اضلاعِ مثلثِ درمان در کنگره است و این یعنی از اهمیت خاصی برخوردار است. جناب مهندس فرمودند: "ورزشکاری که جهانبینی نداند، ورزش او ارزشی ندارد. ورزشکار اگر ادب و نزاکت نداند؛ ورزشکارِ ماهری هم که باشد، احترامی ندارد."
سلطان العارفین شیخ بایزید بسطامی:یا چنان نمای كه هستی؛ یا چنان باش كه می نمائی.هرگز از متكبر بوی معرفت نیاید.اگر من صد بار بگویم كه خداوندم اوست؛ تا او مرا بنده خود نداند فایده ای نبوَد.سوار دل باش و پیاده تن.سی سال بود كه میگفتم خدایا چنین كن و چنین ده؛ چون به قدم اول معرفت رسیدم؛ گفتم:الهی تو مرا باش، هر چه خواهی کن
دوباره در کربلا غوغا به پا شدعالم سراپا ماتم و حُزن و عزا شدسردار زِ پیکرش افتاده گرچه دستسرخوش از آنکه او مهمانِ فاطمستسرباز بی دست حسین در خون تپیدیآخر شهادت را به آغوشت کشیدیسردار زِ پیکرش افتاده گرچه دستسرخوش از آنکه او مهمانِ فاطمستسردار دلها دستش از پیکر جدا شدانگشترش مرثیه خوان قتلگاه شدسردار زِ پیکرش افتاده گرچه دستسرخوش از آنکه او مهمانِ فاطمستبودی مدافع از حرم تا پای جانتزینب دگر در کربلا تنها نماندسردار زِ پیکرش افتاده گرچه
با آنکه بی دلیل رها می کنی مراآنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا؟در پیچ و تاب عشق، به معنای هجر نیسترودی ز رود دیگر اگر می شود جداخون می خوریم در غم و حرفی نمی زنیمما عاشق توایم همین است ماجراخوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفتگاهی به قدر صبر بلا می دهد خداحق با تو بود هر چه بکوشد نمی رسدشیر نفس بریده به آهوی تیزپاای عشق! ای حقیقت باورنکردنی!افسانه ای بساز خود از داستان ما#فاضل_نظری
هم دردی و هم درمانی چون اسم تو عشق است تا اگر کسی تجربه نکند نداند که چه درد شیرینی است.حال میروی و من از رفتنت بیقرارم بیقرار که چون طاقت بی تو بودن را ندارم که نداریک عمر ندانستم دل دادن و عاشق در دل چگونه است که ای کاش نمیدانستم و نمیدانستم اگر عاشق شدی شاید روزی هزاران بار باید بمیری و یا روزی میرسد که مانند ابر بهار گونه هایت خیس از باران چشمهایت میشوداما من این باران را میپذیرم که چون دل خواهان این باران است
عشق برایم مبهم استبرایم مبهم استعشق را می گویمزندگی می دهد و زندگی می گیرددنیا را به آدم می دهدو دنیا را از آدم می گیردامید می دهد و امید می گیردنشاط می دهد و نشاط می گیردچه کسی عاشق واقعی است؟آنکه برای وصال تلاش می کندیا آنکه شادی معشوق می خواهدچه کسی قوی تر است؟آنکه برای معشوق می میردیا آنکه برای معشوق زنده می ماندچه کسی معنای عشق را درک کرده؟آنکه با تمام وجود نگهت می داردیا آنکه رهایت می کندچه کسی قلبش برایت بیشتر می تپد؟آنکه از تو فرار م
عشق برایم مبهم استبرایم مبهم استعشق را می گویمزندگی می دهد و زندگی می گیرددنیا را به آدم می دهدو دنیا را از آدم می گیردامید می دهد و امید می گیردنشاط می دهد و نشاط می گیردچه کسی عاشق واقعی است؟آنکه برای وصال تلاش می کندیا آنکه شادی معشوق می خواهدچه کسی قوی تر است؟آنکه برای معشوق می میردیا آنکه برای معشوق زنده می ماندچه کسی معنای عشق را درک کرده؟آنکه با تمام وجود نگهت می داردیا آنکه رهایت می کندچه کسی قلبش برایت بیشتر می تپد؟آنکه از تو فرار م
شاید برای شما فردایی باشه،شاید برای شما 1000 یا 3000 تا ،یا 10 تا فردا باشه.اما بعضی از ما فقط امروزو داریم و کاری که امروز میکنی مهمه و در این لحظه شاید تا بی نهایت.من فقط بهترین لحظه هامو میبینم چیز هایی رو که میخوام به خاطر بسپارم رو می بینم.و چیزایی که دیگران از من به خاطر می سپارن.اون وقت بود که فهمیدم لحظات خاص تا ابد ادامه دارن ،حتی بعد از اینکه تموم میشن ادامه دارن هدف اونا هستن.-کتاب/فیلم پیش از آنکه بمیرم
انسان اگر بتواند در بالاترین جایگاه قرار بگیرد اما راه را نداند این هم به عبارتی یکی از آن امتحانات است که در بالا رفتن شما مانند کوه در برابر شما قرار می گیرد. بیشتر انسانها نقاط بسیار حساسی دارند که برای تکامل بخشیدن بایستی آن نقاط را بی حس کنند یا از آنها بکاهند مانند بسیار خوردن که باید ترک بشود. رسیدن به قله مهم نیست، در قله ماندن مهم است. انسان ها برای به دست آوردن تلاش میکنند ولی برای نگه داشتن تلاش نمیکنند.
لااله الا هوشهادت میدهم که زندگی و مرگ یگانگی است و دوگانه نیستندشهادت میدهم زندگی خوب است و مرگ هم خوب استولی ذهن میگوید زندگی خوب و مرگ بد استزیرا ذهن خواهان لذت است و دیگری را نفی میکنددر حالیکه زندگی یک بخش است و مرگ بخش دیگر آن استو زندگی بدون مرگ نمیتواند وجود داشته باشدو کسی که این یگانگی را بپذیرد ومرگ رامخالف زندگی ندانداو مثبت است و هر چه اتفاق بیافتد انرا میپذیرد.الماسهای آگاهی--اوشو
هر آنکه تن به آب جفا شستشو کند
کی فکر عزت و شرف و آبرو کند یا در میان خانه مظلوم بینوا بیداد فتنه سر دهد و های هو کند فخری ز خود فروشد و لاف منم زند عیب کسان به زبان مو به مو کند همی شه آب گلآلوده جای صید نیست گاهی رسد که فتنه گری زیر و رو کند سوزد اگر به آه ضعیفان و خون جگر خود را بشوید از غم و دل را رفو کند گراو دل از جهان و همه سیم و زر کند شاید ندا زحق رسد و گفتگو کند داوود ساده دل به زمان و مکان خود
استاد: اگریک آموزگار، خود، نداند که چه موضوعی را تدریس مینماید و آگاه بر آن نباشد، هرگز نخواهدتوانست شاگرد خوبی پرورش بدهد، به عبارتی وقتیکه گوینده نمیداند چه میگوید، شنونده،چه میفهمد!
دانلود سریال Friends ,خوراکی های چربی سوز قوی کمتر کسی هست که ایرانی باشد و نام چرتکه را نشنیده باشد یا کاربرد آن را نداند. واژهای چرتکه از زبان روسی به فارسی وارد شده و بهمعنی تسبیح است.یک عمر ماجراجویی از چرتکه تا نرم افزار محاسبان به مناسبت روز حسابدار
س940 - اگر انسان چند سال خمس مالش را نداده باشد، پس از توبه چگونه باید عمل کند؟ ج - اگر از منافع کسب چیزى که به آن احتیاج ندارد خریده و یک سال از خرید آن گذشته، باید خمس آن را بدهد ولى اثاث خانه و چیزهاى دیگر که نیاز داشته و مطابق شأن خود خریده، اگر بداند که از فایده در بین سال خود آنها را خریده، خمس واجب نیست و اگر نداند، احتیاطا با حاکم شرع مصالحه کند (جهت اطلاع بیشتر به مسألهى ١۴١۵ رساله رجوع شود).١۴١۵» کسی که خمس مال خ
می ستاییم مهر را، آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن با هزاران چشم بر ایرانی ها می نگرد،نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشمهای او راه نیابد و آنکه مردم را از نیاز و دشواری برهاند.شب چله ( یلدا)، شب زادروز میترا ( ایزد بانوی مهر)بر هم میهنهای نیک اندیش فرخنده باد
در این سی دی راجع به فلسفه خلقت صحبت شده است. فلسفه خلقت در وادی دوم است و کسانی که وادی دوم را درک نکنند در ناامیدی هستند. دقیقاً یک مثلث است و کسی که نداند برای چه چیزی آمده، به چه دردی می خورد، توانایی هایش چیست و . دچار ناامیدی میشود، نمیتواند ماموریتش را پیدا کند و اصلاً نمیتواند به وادی سوم هم برسد و کسانی دچار ناامیدی میشوند که درجه ایمانشان پایین است.
رویای آشنای شب و روز عمر من!در خواب های کودکی ام دیده ام تو رااز هر نظر تو عین پسند دل منیهم دیده، هم ندیده، پسندیده ام تو رازیبا پرستیِ دل من بی دلیل نیستزیرا به این دلیل پرستیده ام تو رابا آنکه جز سکوت جوابم نمی دهیدر هر سؤال از همه پرسیده ام تو رااز شعر و استعاره و تشبیه برتریبا هیچکس بجز تو نسنجیده ام تو رابا آنکه جز سکوت جوابم نمی دهی
جوجو مویز رومه نگاری انگلیسی و از نویسندگان معروف این روزهای جهان داستان است که از سال 2002 به نوشتن رمان های عاشقانه مشغول است. او از محدود نویسندگانی است که دو بار برنده جایز سال رمان عاشقانه توسط انجمن نویسندگان رمان های عاشقانه گردیده است و آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شده است.کتاب آوای شب روایتی از زندگی ؛ خوشی ها و ناخوشی های آن و جهشی است برای انسان ها تا بر هیچ نعمتی مغرور نشده و آن را برای خویش ابدی نداند.قیمت پشت جلد کتاب: 80
خیلی از شنیدن این حرفها خوشحال شدم و احساس کردم که در خدمت آقای مهندس هستم و شخصاً دارند من را راهنمایی میکنند و با خودم گفتم پس من هم باید تلاش کنم تا بتوانم کارهایم را در کنار هم به خوبی انجام بدهم. به قول آقای مهندس باید همه ما همیشه در حال یادگیری و ساختن باشیم و باید همه چیز را بسازیم. دانش و یادگیری انتها ندارد و نباید انسان در یک جا ساکن بماند.
به نام خداهر آموزگاری هرگاه به این باور برسدکه در هر زمان نیازمند آموزش دیدن هست و خود را همهچیزدان نداند آن زمان است که میتواند با فراغ بال به آموزش بپردازد. شاگرد هم باید در همه حال قدردان معلم خود باشدوهیچ گاه خودش را داناتر از معلم نپندارد زیرا نقطه سقوطی میشود برای شاگرد.
توجه : در این روش به دلیل وجود نداشتن حروف گ.پ.چ.ژ”باید به جای این حروف معادل فارسی آنما را قرار دهید .مثال : (ژچ گ)=ج (پ)=ب.الف : خوش اخلاق و خوش رفتار و در باطن میانه رو و با همه ملاحظه کند و خونگرم میباشد و با همه کس زود صمیمی میشود ودر زندگی در جنگ و جدال و گفتگو به سر میبرد و پیراهن سیاه بر او نامبارک می باشد و محنت بسیار می کشد و هر چه را طلب کند زود بیابد و مریضی وی همیشه در باد قولنج گردن وپهلو می باشد.ب : فردی خوش قیافه و زیبا وبا محبت و رفیق با
شعر مداحی شهادت امیرالمؤمنین(ع):علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولاامیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولاشب قدر و شب وصل و شب دیدار یار آمدپس از آن بیقراریها سحرگاه قرار آمدببین یارب که به شوق تو دل خون دیده تر دارمدگر از کوفه و این غربت خدایا عزم سفر دارمنداند قدر مرا این شهر مرا از کوفه بگیر امشب به خوابم آمده پیغمبر دعایش را بپذیر امشبعلی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولاامیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولاشب پایان هجران و غم من عاقبت آمدشب فز
جانم فدای سالهای غربتِ توبغضِ سکوتِ زخم های تربتِ توالحق که تو داری چه دنیای غریبیعمقِ جگر را می خراشد محنتِ توخانه نشینی و غریبی مثلِ باباشد سالهای سال سهم و قسمتِ توصبرِ تو برنده تر از تیغِ عدو استبر ظلم و جور بی حد و بی غایتِ توصد لعن بر دنیای پستِ آن زمانهاز قصد بشکستند عهد و بیعتِ توروحِ امامت غوطه ور در زهرِ کینه فرجامِ غم شد سهمِ جانِ راحتِ توکفرِ زمانه چاره ای جز این ندارداز کینه برچیند وجودِ نعمتِ تو با کشتنت هم عاقبت راضی نگرددباز
قبل از آنکه بنویسند جزای همه را / می سپارند به تو قدر و قضای همه راشب قدر است ولی قدر نمی دانیمت / که تو باید بدهی اجر و سزای همه راما برای فرجت آمده ایم امشب ، کاش / به اجابت برسانند دعای همه راهر چه از دامن تو دور شود دستی باز / می کشاند وسط احسان تو پای همه راای گل فاطمه! یابن الحسن! آقاجانم! / بشنو داد همه را بشنو صدای همه راکربلایی؟ نجفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟ / هر کجا هستی خالی کن جای همه رازائران حرم جد تو را می بخشند / امشب آقا بده پس کربوبلای هم
شادند جهانیان به نوروز و به عیدعید من و نوروز من امروز توئیمنت بی پایان خداوند منان بر من کمترین بندگانش باد که بعد از سالها تلاش پیش از عید ۱۳۹۹ه.ش مقدمات وصال با یار گرانمایه ام مهیا گشت، گرچه شیوع بیماری کرونا و اولویت سلامت در مسئولیت اجتماعیمان و وم رعایت نکات بهداشتی نگذاشت شادی یکیشدنمان را پیش از عید نوروز با اقوام و آشنایان تقسیم کنیم؛ لاکن این فرخنده اتفاق در ۲ اسفند ۱۳۹۸ فراموش ناشدنیست و جشن و سور و ساتش بماند برای بعد از عید
درباره این سایت