اینم از پارت دوم امشبببب!!! ( اول 17 رو بخونین بعد اینو!)تو این پارت یه توضیحاتی راجع به زمان دادم که لطفا تو نظرات بگین لازمه توی پارت های بعد هم بگم؟مشتاقم نظراتتون راجع به حقایق پشت پرده رو بشنوم.بپرین دامههههه
های گایزییییییی!!!!حالا درسته هنوز یازده تا نظر ندادین ولی اطمینان دارم میدین پس.اینم پاررتتتت 233333!!!!!فقط می مونه پارت 23/5 و بعددد وارد آرک جدید میشیییممم!!!خوب رو این پارت و پارت نیمش نظر بدین!بپرین ادامهههه!!
هایی گایزییی جونیا ^__^خب بعد از یه سری جریانات و دعوا ها (با معلمم و مامانم --_______--)(مدیر مدرسه مون هکم کرده. هرچی داشتم و نداشتم رو دراورده) بنابراین از این به بعد بسییییییی با ادب و خوش رفتار و شیک و مجلسی رفتار می کنم. و خواستم ببینم دوست دارین رمانو ادامه ندم؟؟ یا ادامه ش بدم!؟؟در هر حال، پارت جدید، برین ادامه
های گایزییییییی!!یادم رفت بگم بین این سه تا پارت، پارت نیمم داریم. البته برای پارت بیست دوتاست. یعنی 20/4 و 20/8.نه از نظر اهمیت و نه از نظر طولانی بودن کمتر از پارتای اصلی نیستن فقط به خاطر این اسمشونو گذاشتم پارت نیم که قراره فقط روی یک الی سه شخصیت تمرکز کنن و از گذشته شون سر در بیاریم، شاید اینجوری بهتر باشه، اگه این پارتای نیمو دوست داشتین یا نداشتین حتما توی نظرات بهم بگینن تا ادامه ش بدمم یا ندم (فقط برای همین سه پارتن در هر حال)همین دیگه،
های گایزیییییواقعا ببخشید برای تاخیر اما شرایطم واقعا جوری نیست که بتونم سریعتر از این پارت بدم خیلی شرمنده م.نیم پارت و پارت بعدی هم آماده ن زودی میزارمشونخیلیییییی خیلییییی ممنون از شما که با نظراتتون دلگرمم می کنین نظراتتون واقعا حالمو خوب می‌کنه. خیلی خیلی ممنوووونننن حالا برین ادامهههههه.
هاااییی گایسی!!!خوبین ؟خوش میگذره؟خب اول همه قبل اینکه برین ادامه و بخش دومو بخونید یچیزی باید بهتون بگم.من امیلم:|سوین اخیرا وقت آزاد زیاد نداره ،بخاطر همین از من خواست تا پارتو براتون بفرستم.بخاطر تاخیر شرمندهخب برید ادامه برا بخش دوم نیم پارت:))
های های گایزیییییی.پنج تا نظر تایید نشده بودرفتم دستشویی اومدم شد ۲۵ تا !!! دمتون واقعا جیزززز!خب عارضم به خدمتتون این نیم پارت هیچ چیز خاصی ندارن صرفا یه تایم استراحته تا من پارت بعدو بنویسمامیدوارم ازش خوشتون بیاد صرفا
های های گایزییییی!!اول پارت 29/5 رو بخونین (خیلی مهمه) و بعد بیاین اینجااا!!اینم از پارت مهمانی ارواح اما انقدر طولانی شد که مجبور شدم دو بخشش کنم دیگه این پارت اوووج هنر من توی عاشقانه نویسی بود و اگه بد شد خواهشا پوزش صمیمانه ی منو بپذیرین!برین ادامهههههههه
های های گایزییییییییی!!شبتون به خیییررررخواستم ادامه ی این پارتو فردا بدم اما یه نگاه به ساعت انداختم دید امروز فرداست =_=هیچی دیگه گفتم بدمش.بازم می گم دیوونه تونممممممم و ممکنه یه سه چهار روزی نباشم هرچند سعی می کنم حتما یه پارت و ه نیم پارت بنویسمحالا.برین ادامهههههه!!
سلام گایز!دایجوبه؟اول پارت 26 رو بخونن بعد بیاین اینجااا@@!یه توضیحی راجع به این نیم پارت بدم که واقعا مهمه. ین نیم پارت حدود ده سال قبل از داستان اصلی رو تعریف می کنه و پرشای زمانی رو توی خود متن نوشتم که البته زیاد نیستن. خیلیا ممکنه بعد از خوندن این پارت بگین لیوای اصلا شبیه لیوای نیست که من این حرفتونو قبول دارم اما چند تا نکته هم دارم اول اینکه لیوای اینجا خیلی جوونه و هنوز پیش کنیه( دقت کنین کنی ترکش نکرده) که همین کلی روی رفتارش تاثیر می
های های گایزی جونیاااا!! !×!×!×کامنتا کوشن پسس؟!؟کیااا از کیه منتظر کامنتم تا پارت بعدو بدم ولی نا امید شدم.اما.اینم پارت 27!!لطفا به سوالای آخر پست جواب بدینن!!و.برو ادامهههههههههههپ.ن: خدا هیچکسو ضایع نکنههه XD همین که پستو منتظر کردم رفتم دیدم نظرات پست قبل شده 27 تاXDD گومننننن و آریگاتووو XDD
سلام سلام گایزیییییی!!پارت قبلی چه قدرر نظر دادییییییییییییننننن.عاشقتونممممم!!خیلی باحالیییننن!همتووونن!خب نیم پارتو آوردم که کالملا در ارتباط با داستانه و تا شما اینو بخونین من پارت بعدو نوشتمگومن یه سری نظراتو جواب ندادم گفتم اول پارتو بنویسم ولی به محض تموم شدن پارت میام نظرای خوشگلتونو جواب میدمممم.آریگاتو از همراهیتون واقعا انرژی گرفتم!برین ادامه که ادامه داره صداتون می زنههههه!!
های های گایزییییییی!!آریگاتوووووووو تردیییییییییینننننننندمتون جیززززززززعاشقتونمممممومن یه کم دیر شد نت قطع و وصلی دشات. اگه می خواین زود به زود پارت بدم بازم مثل پارت قبل نظراتو بتریننن!!بپر ادامه!!
های گایزییییییی!!!پارت قبلی فقط تا نظر دادینااا!!کیاااا نظر نظرررر دمو.یه پارت آوردم طولانییییییی!!! و سرشار از پیش زمینه ایی برای اطلاعات خفن.کیاااااااااااااااااا من دیگه حرفی نمی زنم فقط برین ادامه ووووونظر یادتون نرهههههههه وگرنه دوباره قتل عامو شروع می کنم
های های گایزیییی!!مرسی مرسی مرسییی نمی دونم به چه زبونی ازتون تشکر کنم پارت قبل تردیییییننننعاشقتونم چاکرتونم دیوونه تونم هرچی بگم کمه.گومن لفتش دادم سعی کردم یه چیزی بنویسم که در خور نظرات شما باشه و با کمال تاسف یه کم (فقط یه کم ها!!)طولانی شد گومن.بپگرین ادامه لاوام.
های های گایزیییییبالاخرهپارت جدیییییدددد ( می دونم الان می خوایم تیکه تیکه م کنین ولی خونسردی خودتونو حفظ کنین و بیاین درک کنیم شرایط واقعا یه حوریه که اصلا حس هیچ کاری نست و من میخواستم کیفیت بهتر باشه تا کمیت بازم گومنههههههه)برو ادامهههه
های گایزییییبازگشت کویینو تبریک می گم و لطفا یه سر بیا گفتینو :) اصلا کاری باهات ندارما! جشن خوش آمد می خوام بگیرم برات عشقم :)خعاب گایزی گومن یه کم طول کشید تا بتونم دوباره بنویسمش امیدوارم خوشتون بیییااااددد
با پارت یازدهم رمان اسارت اومدم امیدوارم خوشتون بیاد نظر هم فراموش نشهنظر دهی ازاد و تعداد نظرات نشان دهنده علاقه شما به این رمانممنون که ما رو با نظراتتون همراهی می کنید و به ما انرژی میدین) بچه ها من امروز ادبیات داشتم دوباره زده به سرم)توی ادامه منتظرتون هستم
هاییییییییییی گایییززززززززززگفه بودم می خوام یه فن فیکشن بنویسم یادتونه؟؟ خب اسمش "چيتي چيتي بنگ بنگ" ئه ونمی دونم چند پارته چون از پیش تعیین شده نیست. یعنی همینجوری الان دارم میگم و می نویسم!!گفتم قبلش یه سری توضیحات بدم: یک،هر کارکتری که خوب یا بد میشه،می میره یا زنده میشهفهیت یا لاو می خوره همشون داستان هستن و واقعا بر اساس انیمه نیست پس خونسردی خودتونو حفظ کنین!و اینکه هیچ کدوم از شیپای رمان شیپ های واقعی یا شیپ های مورد علاقه ی من نیست
های گایزیییییییییییی!!!آغاز آرک جدیدو گرامی می داریییییمممم!!و آغاز درست شدن کامیوووووووووو!!از فردا به بعد علاوه بر رمان براتون کلی پستم میزارررمممممم هوریاااااااااااااا!!سوین ساما برگشتهههههههههههههههههههههههههه!!پ.ن: چه خودمم تحویل میگیرم =__=آقا خلاصه که بیخیال خودشیفتگیای من برین ادامه و. نظر بدین پلیزززززززز نظرررررررررر. نمی خوام تهدید کنم با اره برقی یفتم دنبالتون چون خیلی دوستون دارم پس از راه مسالمت آمیزش وارد میشمبرو ادام
های گایزییییییییییی!!!آریگاتو از نظراتتووننن!!ازونجایی که نظراتتون بسییی خوشحالم کرد تصمیم گرتم تعداد تلفاتو کم کنم.یه چند تا نکته بگم بعد برین ادامه.اول: راجع به بیمارستان مرکزی، ساختمون بزرگیه بدون محوطه ی باز که چندین طبقه ست و برای همینه که اونقدر فضای باز توش وجود داره.دوم: اسم پارت های 20 و 21 و 22 "چرا نمیزاری نجاتت بدم" هستش، این سه پارت و تک تک دیالوگا نقش مهمی دارن پس لطفا با دقت بخونینشون.سوم: بعد از این پارت یه پارت نیم و یه ن
های های گایزیییییی!!با نت ی خدمتتون حاضر شدم این پارتو بدم برم.آریگاتو از نظراتتون توی پست قبلی حتما هرچه سریع تر میام و جواب نظرات خوشگلتون رو میدم. آریگاتو از اینکه هستین.یه دنیا دوستتون دارم.برین ادامهههههه
سلام سلام گایززیییییدایجوبه؟؟من دوتا معذرت خواهی بدهکارم.اول بابت تاخیر این پارت و بعدمن قول داده بودم یه عالمه فان و آرت براتون بیارم، اما متاسفانه سیستمم یه مشکلی پیش اومده که شرایطش محیا نیست و واقعا ازتون معذرت م خواماین مدتو لطفا با داستان بسازین تا من سیستممو درست کنم واقعا معذرت می خوام که بدقول شدم.خیلی ممنون از نظراتی که میدین همشون خیلی برام عزیزن و واقعا توی روند پیش بردن داستان خیلی کمکم می کنن، ان سری واقعا دوست دارم نظرات و ح
*سیگار را از گوشه ی لبش بر می دارد*: هاییی گایزیی جونیاااا!!بازم امروز نفعالیدم گومنههههههههنتم داره ته می کشه ممکنه فردا هم نباشم ولی بعدش وبو مممییی تتترررکووونمممم!! قسمم می خورممم!!ولی چون قول داده بودم(و به خاطر تهدید وحشتناک نازنین --_______--) پارت بعدو آورده بیداهممم. *سیگارش را تکان می دهد*راستی گایزی هرکی درخواستی داره بگه می خوام بعد از بازگشت درخواستی بزارم. زود تند سریع هررچییی می خواین بگین!!!بپرین ادامه*سیگار را مجددا گوشه ی لبش می
خب بچ عا ب دلیل کمبود پول نمیتونیم برای این 4 عزیز خاکسپاری و عزا بگیریم:)چون این پارت خعلی خفنه سریع تر مقدمه رو تموم میکنم ک برین ب رمان برسین:"|.و نکته : رمان از ژانر طنز به عاشقانه عارفانه ارتقا یافت:>.چقد این دوتا بهم میان*-*.بپر سکوت شیرین رامش.
خلاصه : با اومدن ایلیاد و همدردی با سولینا ، سولینا امید در دلش روشن گشت ( وی دارد ضر شاعرانه میزند:/*) و ب دنبال دوص ب مهمانی رف .اینجا دیگ خداعی جذابه نخونی خودمو جررر . اممم چیز . به دار می اویزمبپر ادامه:_:
های گایزیییی!! اومدم خود سوال پست قبل که جا موندو بپرسم، یه نظرسنجی کوچک کنم ( که سرنوشت رمان به اون بستگی داره و اگه توش شرکت نکنین پایانی نخواهد داشت :)) و هم اینکه.همین دیگه! خاب اول بریم سراغ سوال خود پست:سوال اول: با توجه به خود رمان، به نظرتون رفتاری که لیوای با وینرا داره چه جوریه؟سوال دوم:به نظرتون اراده ی آزاد واقعیته؟ ( میگن انسان آزاده هرکاری می خواد بکنه، به نظرتون این حقیقته؟) پ.ن: جای ارن خالی XDسوال سوم:خودتون یا خانواده تون؟س
های گایزییییییی!!تادایمااااااااااااااا!!!! و همچنن نمی تونم عکس بزارم =_= گومنه.خخاابببب عارضم به خدمتون که، قبل از پارت:از ده نمرهارن یاگر: 8/5لیوای آکرمن:9/5کارلوس لاوین: 10لوکاس لاوین: 11اروین اسمیت: 7آرمین آرلرت:6/5میکاسا آکرمن: 9شونوتسکه وینرا: 9هیستوریا رایس: 11راینر براون: 6 ( #انتقام_شیرین_است)ساشا براوس: 8یومیر: 7نیفا (فامیلی شو نوشتم زاخاریوس چون خودش فامیلی نداشت دیگه گومن XD) : 6/5میکه: 7کنی آکرمن: 5 =_= (الان پیر شده جوونیاش جذاب بوده)یوری رایس: 9
های های گایزززیییی زود تند سریع بپرین ادامه که داستان از اینجا شروع میشهراستی یه چیزی. از این به بعد دیالوگ هایمیکاسا با: _لیوای: +ارن: #آرمین: %آنی: @وینرا: $راینر : &اروین: »با این ها نشون داده میشن.جمله های بین *.* احساسات، یا واکنش و حرکات افراد هستن و وقتی بین مکالمه ها جمله ای بین »قرار بگیره یعنی داره توی ذهن فرد گفته میشه.حالا که حرفم تمومید پسبدوو که ادامه منتظرتههههههههه!!!
خوراک لوبیا چيتي یکی از خوراک های معروف ایرانی است که مانند غذاهایی مثل حلیم گندم و عدسی بیشتر به عنوان صبحانه سرو می شود. این خوراک خوشمزه به حدی در میان مردم ایرانی محبوبیت دارد که در فروشگاه ها به صورت کنسروی به فروش می رسد.برای درست کردن خوراک لوبیا چيتي با گلپر ابتدا لازم است مواد نام برده زیر را مهیا نمایید :لوبیا چيتي 2 پیمانهروغن زیتون 2 ق غرب گوجه فرنگی 1 ق غپیاز 1 عدد بزرگگلپر و نمک و فلفل قرمز به
درباره این سایت