بیا که از نم چشمت شراب می بخشي و یا ز لعل لبت در ناب می بخشي کویر زاده مستی ولی اگر خواهی به شهرو خاک و ضمیرش شراب می بخشي قدم اگر بزنی بر کویر بی آبی به کام خشگ لبش نهر آب می بخشي از آن حریر نگاهت برای پوشش دل ز روی مهر و محبت نقاب می بخشي کنون ز آتش عشقت برای صلح و صفا شعاع نور به کوی خراب می بخشي برای غنچه دل های خشک و پژمرده ز اشک دیده( داوود) گلاب می بخشي داوود خوانساری ۸۹نغمههای داوود
درباره این سایت