نتایج جستجو برای عبارت :

دل رو راهی میکنم سمت حریمت

دلو راهي ميکنم سمت حريمتگره میزنم به اون قلب رحیمتکاسه‌ی گداییمو پیشت میارمچشم دل خیره به اون دست کریمت هزینه استفاده از متن مداحی ها یک صلوات و یک نظر خواهد بود ادامه مداحی در ادامه مطلب
امروز گرچه زنده ام اما انگار نفس نمیکشم دیگر روحی در بدن فرسوده من نیست روح من آزرده گشته ؛ جان و تن من فرسوده شده و امروز تنهاترینم . دردمند ترینم . امروز راهي برای ادامه پیدا نميکنم و امروز راهي برای پایان هم پیدا نميکنم این روزها چقدر غمگین و افسرده شده ام چه حرفهایی میشنوم و حرفی نمیزنم آن قدر صبر ميکنم تا روزی از یادم برود   
من دارم تلاش ميکنم، خیلی بیشتر از ظرفیت هایم دارم تلاش ميکنم، ولی آنقدر محدودیت های اطرافم دست و پایم رو بسته که همه ی تلاش هام در نهایت چیزی رو به نمایش میرسونه کههرکی ببینه فکر میکنه به اندازه یک ثانیه هم اهمیت ندادم. ولی من دارم دست به انجام کارهایی میزنم که تقریبا هیچوقت به انجام دادنشون فکر نمیکردم، دارم غیرممکن های خودم رو ممکن ميکنم، ولی به چیزهایی میرسم که عملا هیچی نیستن. و آره دارم فکر ميکنم که چی رو بخاطر چی کنار گذاشتم، و این ا
سایه ام سخت درگیر بازیه انعکاس آفتاب ِ + هی بر مَن   زمزمه ميکنم از چه خاموش است ، آواز نشاط ؟ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ+ همیشه اولین فکراهای تازه برام هیجان خاصی دارند ، فکرهایی که حتی یه روز راهي برای اومدنشون
این دلنوشته را تقدیم ميکنم به راهنمای عزیزمراهنما به راستی که چه کلمه زیبایی، راهنما یعنی نمایان کننده راه، راهي که سرتاسرش نور است، امیداست، عشق است، صداقت است، و راهي که تو را به دنیای زندگانی رهسپار میکند. 
هی مینویسم و هی گریه ميکنم با خاطرات تو هی گریه ميکنم رفتن چه زود بود برایت عزیز من هی بغض ميکنم و گریه ميکنم ای نیمه راه مصطفی جان، رفیق من باور نميکنم و هی گریه ميکنملعنت کوه، به دره ، به آسمان لعنت به من که هی گریه ميکنم  رفتی که رفتن تو اوج غصه هاست بر غم فرود ميکنم و گریه ميکنم   میشوم به قصا و قدر ولی از دوری رفیق خداااا، گریه ميکنم  ای  نیمه راه رفیق شفیق مندریا بسازم از غم تو، گریه ميکنم  م.
با اشک از چشمان من سرریز میشدوقتی می آمد آخر پاییز می شدوقتی می آمد برگ ها افتاده بودندحتی خیابان ها به او دلداده بودندوقتی می آمد ابرها سر می رسیدنددر زیر باران ، بغض ها قد می کشیدندوقتی می آمد ،خاطراتش درد می شدبا یاد چشمش چای تلخم سرد می شدوقتی می آمد، تازه فصل عشقمان بودوقتی که راهي شد ، تمام شهر شد دوددلتنگی ام پَر ،شادیم پَر ، دفترم پَرپَرچیزی نماند از من به جز یک مشت خاکستروقتی که راهي شد ، دلم لرزید ، ترسیدمابری شدم ، پنهان شدم ، یک ری
just tired.احساس ميکنم 22 ساله دارم نقش بازی ميکنم. فقط دارم جملات رو بین آدمای مختلف کپی پیست ميکنم. از اینکه با آدم واقعی ارتباط ندارم خسته شدم. از مجازی حرف زدن خسته شدم و فقط این احساس رو بهم میده که دارم نقش بازی ميکنم. جلوی بیشتر آدما اون شخصیت فریکی محوری هستم. جلوی بعضیاشون rhoe، جلوی بعضیا سارا (مورتیدو) جلوی بعضیا آیدین! بعضیا رضا! بعضیا ندا و نبات -.- بعضیا مهدیه بعضیا. میتونم تمام آدم های زندگیم رو اسم ببرم و بگم که کدوم جمله ام رو مستقیما از
سلام ^^خوبین؟  خب من برگشتمبابت غیبت طولانی عذرخواهی ميکنم :)من بنا به دلایلی اوضاع روحی افتضاحی داشتم ولی الان در سلامت کامل به سر میبرم ^^خب من حس ميکنم داستانم طرفدار نداره لطفا اعلام کنید که ادامش بدم یا نه ^^
هرجا میرم هرچی سرچ ميکنم به غزلی برمیخورم:|دم پنبه ای همجا یافت میشه=-=حالا یه سوال کدوماتون تو ویگسونید:>؟احتمال میدم اینبارم غزلی اولین فردی باشه که پیداش ميکنم:>اگه هستین تو جستجو بزنین اوتکی اولین پستم میاد:)دنبالم کنید^0^نظر بدین^0^منم همین کارو ميکنم:)
و آها پشمام پشمام!یادم نمیاد کسی بهم تیکه انداخته باشه،ولی امشب دو نفر بهم تیکه انداختن و واکنشی نشون ندادم،و خب اصلن فسلفه ی تیکه انداختن رو نمیفهمم!و فکر ميکنم از لاسِ خشک بدم میاد و امتناع ميکنم کلن!
دست آوا جان بابت این پوستر درد نکنه خب دیگه تقدیم به یکی از کاربرا سعی ميکنم تا جابی که میتونم بنویسم آخه واقعا خوابم میاد دارم از تو رخت خواب تایپ ميکنم خب بفرمآیید گشت میراکلس همه به پیش ♡♡♡♡♡♡♡
در لحظه ی بزرکی از تردیدم ، مینویسم و با دو باره خوندن کلمه قبلی اونو پاکش ميکنم این لحظه تکرار میشه و همه چیز از بین میره ،، مینویسم مجبورم ،پاک ميکنم و مینویسم مرددم و به این فکر ميکنم اکه ترید رو پاک کنم چی باید بنویسم!از دست دادن!وقتی اینو مینویسم ازخودم میپرسم ،من با خودم راجع به خودم حرف میزنم !من میگه چیزی مال من نیست !من فقط من رو دارم و این صفحه رو که من روش مینویسه ،خوشبختانه هیچ کدوم هیچ وقت حرف به اندازه ی کافی نداشتیم ، پر کردن این س
دکمه رو میزنم، گوشی رو از سایلنت درمیارم، در اتاقو باز ميکنم، در یخچالو باز ميکنم، نون های لواشو هل میدم اونور، نون تستا رو برمیدارم میذارم روی میز، میرم سمت سینک یه بشقاب، از اون سبزا، با اون چاقو ارّه ای و یک قاشق چای خوری رو برمیدارم میذارم روی میز، میرم سمت اون یکی یخچال، درو باز ميکنم، مربای زردآلو رو میارم اینور، مربای هویج رو از پشت سرش برمیدارم، مربای زردآلو رو برمیگردونم سرجاش، یه نگاه به آبمیوه ها ميکنم، هلو، آناناس، پرتقال ماءش
اولین خبر قالب رو عوض کردم بعد مدت ها.دومین خبر دارم شعبه دوم وب رو تاسیس ميکنم.سومین خبر دارم قسمت ۴ من برای تو تا ابد رو مینویسم.چهارمین خبر من توی وب نلی دارم فعالیت ميکنم فقط یکی داستان ادم فصایی جذاب رو خونده.داستان قشنگیه لطفا بیاین و بخونین و نظر بدین ادرس:neli.blogfa.comهمین 
از تجربه های امشب : پیام داد و جوابشو دادم، گفت چت نکن باهام، گفتم چرا، گفت مستم :))تا حالا با یه همچین حال کسی چت نکرده بودم، جالب بود، عجیب بود و منو به فکر فرو برد. حس ميکنم اگه پیامای امشبو پاک کنم فردا حس بهتری خواهد داشت، شایدم نه، بهرحال مهم نیست.تجربه ی جالبی بود. احساس ميکنم از این به بعد باید موقع چت بیشتر به حال مخاطبم فکر کنم.You belong to me- jo stafford
نمیدونم . واقعا من اضافی هستم  ؟ گاهی تو زندگی فک ميکنم من عضو خوانواده نبودم منو  سرراه دیدن گرفتن بزرگ کنن  تا از گردنشون رد بشم.  اخه نمیخوام این تفکر دشته باشم ولی زندگی و اتفاقات باعث میشه همچین فکری کنم . من نمیدونم کجا بد کردم بهش منی که بهترین چیز ها رو یادش دادم ، من که غیر خوبی  هیچ بدی بهش نکردم  . ولی کمی فک ميکنم مکنم میگم پای بچگیش میزارم ولی دیگه اونقدر  باید ارزش قائل بشم نمیشم براش،  اره راست میگن بعد ازدواج
اشعارشهادت حضرت علی علیه السلام – اشعارشب بیست ویکم رمضان – یحیی نژاد سلامتیشهر! آرامش بگیر، آهسته ترکت ميکنمچند سالی باتو بودم ،رفع زحمت ميکنمدر مقامم آیه های هل اتی…»آمد ولییک نفر بر پیکرم باشد قناعت ميکنمانتظار همسرم را میشکم اما بس استاز همان روزی که رفت احساس غربت می کنممثل هر روز خدا رد سلامم می کنیدمثل هر روز خدا با چاه خلوت ميکنمیاد آن لعن قنوت هر شب و روز شما…همچنان بر مردم این شهر خدمت ميکنمآه،من رفتم ولی ای قاتل زهرای منگریه
هر سحر در خلوتم با او نیایش ميکنمعشق روز افزون از او هربار خواهش ميکنممثل حق تنها ستایش هست مخصوص علیپس امیرالمومنینم را ستایش ميکنمگفت بابایم که از عشق علی گفتم به تودخترت را هم به حب او سفارش ميکنم اهل وحدت را بگو وحدت خیالی بیش نیستمن کجا با دشمن این شاه سازش ميکنمباخدای بی علی از بت پرستان بدتر استپس خدا را با علی با هم پرستش ميکنمسجده بر ایوان طلای او نکردن زشت نیستپای این ایوان و این گنبد نمردن زشت نیستساقی کوثر دو عالم را نموده مست
  الان 4 روزه ازش خبر ندارم. با عصبانیته بی موردم باعث ناراحتیش شدم.الان 4 روزه که یه اس ام اسم برام سند نکرده! دیشب دیدمش ولی به سختینگام می کرد. به گذشتم که فکر ميکنم تا به الان نتونستم یه نفرو برا خودم داشته باشم.الان که ازدواج کردم متوجه شدم که علتش چی بوده.خیلی ناراحتم از خودم. علتشو تو خودم جستجو ميکنم به نتیجه ی خوبی نمیرسم. احساس می کنم یه روز به منفورترین ادما تبدیل می شم و تنهای تنهااین دنیارو ترک ميکنم. خیلی سخته که
درود دوستان بازدید کننده ازتون خواهش ميکنم درخواست لینکدونیتبادل و هر چی اسمش هست نکنیدآقا من این وب رو برای دلم ساختمتوش فقط درد و دل ميکنم نیازی به بازدید کننده ندارمتو رو خدا مراعات کنید؛من تو یه فاز دیگه ام شما تو فاز دیگه
یک حسی که همیشه دارم و اذیتم میکنه و فکر ميکنم از اعتماد به نفس پایینم منشا میگیره، اینه که احس ميکنم واسه اطرافیانم آزاردهنده ام. شخص خاصی مد نظرم نیست، بلکه منظورم "همه" است. اعضای خانواده، دوستان نزدیک، دوستان متوسط، دور، غریبه ها همه. و این آزار دهنده بودن معلول یک چیز نیست، یعنی میخوام بگم یک "چیز" ی نیست که بخاطر "اون چیز" آزار دهنده باشم، بلکه من بودن، وجود داشتنم، و خود من هست که آزار دهنده است. مثل وقتایی که نزدیک تولدم میشه و میگم ای ک
بعله!عاقاییمون رفتن مصاحبه‌ی کاریییییرفتن تهرووووونپسر باهوش و با استعداد من!همه جا خواهان داری فدات شماولین جلسشون ساعت ۱۰عه!از همین تریبون براشون تو تمام جلسات پیش روشون آرزوی موفقیت ميکنم!!!!!بهت افتخار ميکنم عزیزممثل همیشه سربلند باشی دنیام
دانلود آهنگ آرش AP غوغا ميکنم دانلود آهنگ آرش AP غوغا ميکنم دانلود آهنگ آرش AP غوغا ميکنمامشب موزیک جدید و فوق العاده زیبای آرش AP بنام غوغا ميکنم با متن و کیفیت عالی 320 و خوب 128ترانه سرا و موزیک : آرش ای پیDownload New Music Arash AP – Ghogha Mikonam With Text On Saba-Musicمتن آهنگ غوغا ميکنم آرش APبیا بریم با خیالت دوباره جون گرفتم تمام حرفایی که عاشقا به هم میگنو یاد گرفتمفقط بو کن عطری که دوس داری زدمو زیر و رو کن تمام روزای بدموگلارو آب میدم دوباره خواب دیدم که داری م
حس ميکنم اگه دوباره اون تست MBTI رو بدم، درصد درونگرایی بالاتر رفته :-؟ چون الان دارم اینطوری حس ميکنم که دارم درون‌گراتر میشم.پ.ن : علیرضا هیچوقت تو کتش نمیرفت که من درونگرا ام :) ولی یادم ئه که یه شب توی آبان نود و هشت بود اگه اشتباه نکنم که میخواستیم بریم پارک ملت و عقیله و صبا با قاطعیت میگفتن که من درونگرا ام و خب هفتاد و دو درصد بودم !نمیدونم درست یادمه یا نه، ولی فکر کنم INFJ بودم :-؟
سلام دوستان وقت بخیر بابت تاخیر عدرخواهی ميکنم در حال جمع کردن خبر بودمدر این پست تعدادی خبر رو برای اولین بار در ایران منتشر ميکنم .همه ی اخبار تا به اینجا رو در این پست منتشر کرده ام که شما دردسری برای پیدا کردن بررسی و معرفی موبایل نداشته باشید ;)در ضمن اپلیکیشن برنامه طی روز های آتی برای دانلود قرار خواهد گرفت :) 
اعتراف ميکنم وقتی کوله پشتی رو دوشم بود و پوست چرم بز با طرح سیاه مشق و کیسه پراز خوراکی برای افطار و سحری بین راه در دست و کیف سپهسالار بغلم بود و پشت موتور اخوی نشسته بودیم پیش به سوی ترمینال!داشتم فکر میکردم، دلم برای این تهرون دود و دم گرفته تنگ میشه!اعتراف ميکنم روزای اول پر از حس غربت و دلتنگی بود! ولی الان بعد از 11 ماه همه چی عوض شده!آدمیزاده! عجیب دلبسته میشه به سختی دل میکنه! و بعد عادت و وابستگی به شرایط جدید!
بدبخت ترین خسته ترین بلاتکلیف.خسته ترینم . خسته شدم از همه ، از همه آدما ، منظورمو که میفهمی؟دلخوشی ندارم امشب اندازه یه ماه که اشکی نریختم بغض دارم امشب اشک پشت چشمم جمع شده بغض تو گلوم جمع شده و راه نفسمو بند آورده میگن من باید از همه چی محروم بشم میگه باید وای خدایا دارم خفه میشم نمیتونم حرف بزنم دارم خودمو کنترل ميکنم گریه نکنمداره سنگ میشه داره مثل درد میشه دردی که به جونم افتاده. دست من دست خودم رو نوازش میکنه چشم من همه چیزو خیس می
سلام خدا جون این جانب بنده ی تو عارفه بهت نامه نوشتم خدایا شکرت به خاطر تمام نعماتی که بهم دادی خدایا به خاطر تک تک انرژی های مثبت و تمام نعمت هایی که دادی شاکرتم عاشقتم و مخلصتم خدایا شکرت خیلی نعمت دادی از جمله نعمات خواستگار خیلی خوبی از نظر ایمان و اخلاق خدایا میدونم اشتباه کردم خواستم بگم اگه واقعا قسمتم ایشونه و بهتر از اسشون از نظر اخلاق و ایمان و خانواده و ویژگی های مثبتی که داشت نمیادو خیر من در وصلت با ایشان است لطقا برای جبران
این روزها عجیب خرابمنه مسکن اثر میکند نه هیچ قرصیحس ميکنم دنیایم تمام شدهباید بار و بندیل را جمع کرد و رفتخوب که فکر ميکنم به ابن نتبجه مبرسم که خدا کاروان راهيان برزخ را برده و من و چمدانم جا مانده ایم در این برهوت افکار  شومی در مغزم در حال رژه رفتن است نمیدانمشاید به قول  " صادق هدایت" باید من هم از گنجینه ای که در اختیارم است استفاده کنم بله همان " خود کشی "را می گویم وفتی  کسی منتظرت نیستوقتی کسی نیست که آرامت کندکه ص

آخرین جستجو ها

Gloria's site dospditjasyt فروشگاه رژ لب صورتی اینورتر یاسکاوا David's blog بصیرت کانون حرکات اصلاحی و مشاوره تغذیه دفتر یاداشت trimconcore arsanegu