نتایج جستجو برای عبارت :

داستان میراکلس قربانی دراکولا

در همهانسان‌ها نقطه تحمل وجود دارد و می‌توان با تمرین آن را بالاتر برد و با اینبالا رفتن، اعتمادبه‌نفس در انسان ایجاد می‌شود. نمی‌توان از ابتدا به یکفرد گفت مثلاً روزی 8 ساعت درس بخوان یا 15 ساعت روزه‌بگیر اما با تمرینمی‌توان از مقدار کم شروع کرد و به‌تدریج افزایش داد. همیشه در تاریخ، داستان‌هایی ماندگارند که حقیقی را بیان می‌کنند  و آن حقیقت درصور پنهان انسان‌ها زنده است؛ مثل داستان دراکولا؛ ویژگی دراکولا این است که انرژی خودش را
هایییییییی گایززززززفکر کنم خیلیا منو بشناسن .من میس ایکس یا همون آتوسا هستمنویسنده داستان های " دفترچه خاطرات دراکولا سیاه پوش "  ، " جادوی عشق " و " همیشه و هرگز "البته توی وب های دیگه چندتا داستان کوتاه هم نوشتمداستان جدید من اسمش { Let's Kill this Love } یا { بیا این عشق رو بکشیم } هستش بپر ادامه !!
خب عزیزانم اینم پی دی اف قرباني دراکولا داستانی که خودم بشدت عاشقشم.راستی فردا نیستم.با اینکه زوده ولی برنامه شب یلدا داریم!!فقط چند دقیقه میتونم بیامچون من 1 تعطیل میشم و 3باید برم تا کارامو بکنم طول میکشهو شبم اونجا پلاسمراستی فیلم ترسناک سراغ دارید بگیدفقط دعا کنید ایندفه مثل دفعه قبل مدیر جان 20دقیقه اخرم سیم مودمو نکشهای جاتون خالی شبی که خونه مدیرمون بودیم   ساعت4:30اینا بود داشتیم میدیدیم 20دق اخر بود بعد مدیر محترم رفت مودمو از
سلام به همگی من یه داستان خون آشامی دارم به اسم رز قرمز اینم از پوستر و اپنینگش.راستی! شخصیت هم لازم دارم به تعداد بیست یا شایدم بیشترداستان هیجانیه پس زود بجنبید شخصیت هارو پر کنید:)پنج تا پسر خون آشام همراه با عکس و سرنوشت^-^پنج تا دختر خون آشام همراه با عکس و سرنوشت^-^پنج تا جادوگر پسر همراه با عکس و سرنوشت^-^پنج تا جادوگر دختر همراه با عکس و سرنوشت^-^شخصیت اضافی هم خواستید بدید مشکلی نیست*-*فقط مورد های زیر رو داشته باشه+سرنوشتاسم:سن:اخلاق:عل
یوووو !خیلی وقت بود نبودم چون کنکور آزمایشی داشتم و مامانم تمام رسانه ها رو ازم گرفت و قرنطینه م کرد البته خوب کرد چون من الان رتبه 1 مدرسه و 380 کشور رو به دست اوردم !!!! هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا !!!!!!اهم بگذریم قسمت جدید و خیلی حساس !!!قسمت بعدی هم قسمت آخر هست و این رمانمون هم تمام خواهد شد !پس براش نظر زیاد می‌خوام 300 تا بدهید این قسمت هم خیلی هیجانی تموم میشه پس آرامش خود را حفظ نمایید دوباره تکرار میکنم که بدونید م
خب سلام میخوام این داستان کوتاه رو براتون بنویسم امید وارم دوستش داشته باشید مصی جون خیلی ببخشید اگه درمورد ميراکلس نیستش اگه مشکلی باهاش داشتی بهم بگو دیگه از این داستانا نمیزارم خب دوستان برای خوندنش برید ادامه از نظرم این داستان خیلی تاثیر گذاره
سلامممالووین مبارکککککک !!!اینم به افتخار هالووین و ميراکلس !!!امیدوارم خوشتون بیاد رو این قسمت خیلی خیلی کار کردم و توقع دارم خوب پاسخ زحماتم رو بدید واقعا سرش پوستم کنده شد الان برید بخونید خودتون میفهمید که طولانی ترین پارت دنیام رو دادم :)فقط صحنه داره بدجور حواستون جمع باشه ^_^ خخخ خب .نظر هالووینی میخوام حتما حتما بگید هر قسمت از داستان چه حسی داشتید !!برای قسمت بعد ک حساس بید 450 نظر !!بیشتر شد عیب نداره حالا یهو 1000 تا ندیداااا دیگ چش
هااااای گایزززززدایجوبو دسکا ؟؟؟ ( انگلیسی ژاپنی قاطید :/ منکه میگم همون فارسی رو پاس بداریم مخصوصا ک بنده فردا امتحان فارسی قازقلنج دارم ) خب اهمممم چی خواستم بگم ؟؟اهان چه خنگم :) قسمت جدید براتون اوردم همونطور ک مطلع شدید داستانمون خیلی حساس شده و درگذشت رفیق عزیز مارینت و معشوقه آلوین رو به همگی شما طرفداران داستانم تسلیت میگویم امیدوارم ک روحش شاد شود و درد و بلاش بخوره تو سر نفله رجیسون !!!* مایسا جان آرام باش لطفا ! *بله پس در ن
سلاممممممممممم دوستاااااانممممماینم از قسمت پایانی رمان زیبا و طولانی !امیدوارم که دوستش داشته باشید چون من برای این خیلی زحمت کشیدم و طولانی ترین رمانم هست حتما حتما حتما نظرتون رو دربارش بگید جاهایی که دوست داشتید ، درمورد پایانش و هر چیزی رمان جایگزین هم ملودی مرگبار هست اولین رمان سبک ميراکلس با ژانر موزیکال !پست بعدیم هم معرفی این رمانه بعدش محافظان پاریس رو میدم بپرید ادامه حتما نظر بدید 200 تا این قسمت تقدیم به دوست
بچه ها چرا هیشکی یادش نبود به من خنگ بگ ک قرار بود ماورای رویاهای قرمز رو بعد قرباني دراکولا بزارم :/حواستون نبود ؟؟؟؟ یا براتون مهم نبود :/گزینه اول !!!بچه ها من به جای رقص در جهنم الفبای معجزه آسا رو میزارم و اتاق سبز هم بعد از اتمام یکی از سه داستان میزارم اصلا برنامم اینطوری بود مخم رد داده حواسم نبود بگم درباره ماورای رویاهای قرمز هم وقتی برگشتم میگم روز شنبه یعنی فردا هم وب رو می‌بندم حرفی دارید پستی دارید لطفاً بزارید زودتر چ
سلاممممممممممممممممخوبیییین؟؟؟؟من که عالیم چون امروز که یکشنبه س تعطیل شدیم !!!!حالا قر قر قر !!!مگه نمی‌بینید ساعت 1:32 دارم این پست رو میزارم بیدارم !از خوشحالی خوایم نمیبره احتمالا الان بخوابم تا لنگ ظهر دماغ مدرسه رو در بیارم !!!!خب دیگ زیاد نمیگم اونایی ک تعطیل نشدن گناه دالن !این قسمت جدید داستانم قبل از اینکه برید ادامه بگم ک این قسمت یک ضد حالی بزرگ داریم ک مطمئنم خیلی هاتون شایدم همتون حسابی نابود شید ولی خب می‌خوام به یه جای خو
سلاااااامممماینم قسمت هالووینی اولمون بخاطر دیر بودن هالووین من این قسمت رو دو بخش کردم و این قسمت جشن هالووین ۱ هست و قسمت بعدی جشن هالووین ۲ هست ک همون موقع هالووین میزارمش خب بخاطر عقده ها و حرص های زیادم از ميراکلس متوجه شدید ک داستانم رو به شدت آدرینتی کردم خخ و این قسمت هم شدیدا آدرینتی هست و البته +۱۸ هست پس آماده باشید :)حسابی عقده م رو خالی کردم خخخخ خب خیلی حرف زدم برید ادامه حتماااا نظر بدیداااا چون این قسمت مورد علاقه من
یچیواااا مینا ساننننننتمو شد آزاد شدیم از امتحاناتتتتخب خداروشکر از این به بعد میتونیم فعالیتمونو ادامه بدیم^^خب 2 تا داستان میخوام بذارم بگید کدومو زودتر بذارم:)آریگاتو^^داستان اول:جهان موازی(یه پارت ازش گذاشتم)ژانر:فانتزی_کمدی_ماوراء طبیعی_کمی عاشقانهدرباره ی داستان:یه دختر که برای برگردوندن خانواده ش که مردن میخواد به جهان مردگان سفر کنه تا اونا رو برگردونه!!دست بر غذا میتونه به یه جهان موازی سفر کنه!!!ولی اون جهان،جهان مردگان نبود.
این اپیزود ویژه ميراکلس در نیویورک هست و خیلی خاصه! طولانی تر و با کیفیت تر از بقیه اپیزودهاست و 50 دقیقه ست! ینی تقریبا یک ساعت!عکسش رو براتون گذاشتم و اونم با ذکر منبع کپی شه!چون عکسو کوچیک کردم می فهمم از منه یا جای دیگ!با اسپویلرای دگ می آم خدمتتون!>-*
گره گشای چیست : گره گشای به معنی پایان نیست ، کره گشای به معنی راه حل داستان است ، داستان شما در آخر قرار است چه بشود ؟آیا شخصیت اصلی به هدفش می رسد یا نه ؟ آیا شخصیت اصلی ازدواج میکنید یا نه ؟ آیا شخصی اصلی به مقصودی که در نظر دارد پیروز می شود یا نه ؟ آخر داستان شما که شخصیت اصلی در طول داستان به سمت هدفی رفته بود در طول داستان به خواسته اش می رسد یا نه ؟گره گشای به معنی راه حل داستان است نه پایان داستان شمانویسنده : علیرضا رضاقلیخانی ، رمضان 99
خب گایزبا خودم گفتم یه کوچولو هم ترس اضافه کنممیدونم همه از یه داستان طرفداری میکنن و حوصله خوندن داستان های دیگه هک ندارنولای این هم شبیه داستان روزانه هس پس دنبالش کنیداگه این قسمت خوب نبود داستان رو عوض میکنمو اسم داستانه خوبه? و کسی میتونه برا من پوستر درست کنه?و همینطور در داستان لیدی همان مرینت نیس و کت هم همان ادرین هس.
دیشب یک شعر نوشتم میان امروز و امشب گم شد داستان نارنگی یک نیسان آبییک دماغ خونینجاده شلوغ رهگذران مات و مبهوتدیشب با خودم اندیشیدم عشق کجای این داستان استحیف شدداستان خوبی بود داستان نیسان آبیداستان نارنگی 
هلووووووو گایزیک داستان خوشمل و قشنگو باحال و البته منحرفی اورده ام خدومتتونو نویسنده ی گلشم آتی چان بیدهمون دخمل گلی ک داستان همکلاسی من اقای گودزیلا رو نوشتن^~^ایشون دارن رویه یه داستان جدید کار میکنن ک اسمش عملیات محرمانه بید خواهشمندم ک خلاصه هرو بخونین و نظر بدین ک بعد داستان همکلاسی من اقای گودزیلا این داستان قشنگشونو بزارن یانع خب زیادی خرف زدم بدویین برین ادامه*-*
سلامممم رفقاااااا حال و احوال ؟؟؟امتحانات  چطول بود ؟من که عالییییی بودد !! ولی هنوز 6 تا دیگ مونده :/فردا هم جغرافی دارم الان نمیدونم چرا بیدارم خیر سرم صبح جغراف دارم :/البته بگم ها که تا 12 داشتم خر میزدمش !امتحان چهارشنبه م هم نگارشه دیگ متونم حال بنمایم *-*خب بذگریم قابل توجه متعجبان باز شدن وب زودتر !من خواستم یک دستی به روی وب بکشم مجبوریدم ببازمش گفتم دیگ هرکس اومد خوش اومد اگرم دسترسی هاتون بستس نترسید و تعجب نکنید صبور باشید ب
بحلهعنوان نیست که انشاعه:/خب یه سری نکات هست که تو خود داستان نمیاد ولی مهه و برای اشنایی بیشتر با شخصیتا بهتره که بخونید:|این داستان:داستان گربه و ادویه~
به نام خدادر ابتدا جا داره از میهن بلاگ و دیگر دوستان کمال تشکر و قدردانی رو به جا بیارم که با پاک کردن مطالب کانال اون شونصد فصل داستان آبکی رو پاک کردن و فرصت جدیدی در اختیارم گذاشتن تا بتونم نسخه ی reborn داستان رو منتشر کنم.در ادامه به خاطر قالب آشغال کابین عذرخواهی می کنم. در اوّلین فرصت عوض خواهد شد.و هم اینک چپتر کوتاه و بی محتوای اوّل رو بخونید و بهم نگید که پر از پلاتهوله، خودم میدونم. چرا که قراره در ادامه سوراخای داستان پر بشه و اون موقع
سلام دوستان من داستان رو نوشتم 2 نفر نظر هم دادن و خواستم یه تغییر خیلی ریزی تو داستان انجام بدم که داستان نصفش پاکید الان دوست دارم گریه کنم پس یه 3 تا 4 روز دیگه صبر کنین تا بنویسم و بیشترش کنم ممنون عزیزان اگه موافقین زیر همین پست کامنت بدین
سلااام^^لاوانم تو وب مایسا دیدم ک تو مصاحبه با ادرین تو عشق دروغین ملینا چان گفته بیدن خدا ما کاش یبار با آدرین ميراکلس بحرفیمXDپس منم واستون فراهم کرده بیدمبریددد^^(این آدرین هیچی ا ماری نمیدونه:/کلا ميراکلسیه دگ)دگ حرفی ندارم گوشیو بدم آدری سان ک وخ طلاس:))برید ازش بپرسید^^
ساخته خانم نرگس آبیارفیلم مفید و در عین حال جذابی بود اگر نمیدیم ضرر میکردمداستان فیلم واقعی بود (با این همه داستان واقعی جذاب که در کشورمون داریم نمیدونم چرا بعضی اصرار دارند داستانهای غیرواقعی را بسازند)در کنار داستان اصلی به جنایات و تفکرات گروهک تکفیری عبدالمالک ریگی و هم به برخی از مشکلات بلوچستان ایران و برخی مشکلات مردم پاکستان پرداخت.دست مریزاد.البته این فیلم قابلیت تبدیل شدن به یک سریال جذاب را دارد چون بسیاری از داستان ناگفته ب
یو مینا سانچند روز پیش از ادمین عزیزمون لدی فنفیک عجازه گرفتم تا این داستان رو بنویسمدر واقع من داستان های زیادی رو نوشتم و تویه وب هایی که نویسنده بودمو همینطور وب خودم کولی داستان نوشتمخوب شروع کنیمنام داستان:عشق در هنگام خیانتقسمت هر فصل:12تعداد فصل ها:4ژانر:بستگی دارهخلاصه داستان:این داستان در واقع اتفاق افتاد فقط کمیتعغیرش دادم در این داستان دختری به اسم آیوی هستکه ناخواسته به صورتی به مدرسه جدیدش منتقل میشهو در انجا با یک پسر اشنا می
این قالب شکلاتی دو ستونه جدیده چطوره؟شاید یه روزی ورژن لواشکی هم درست کردم البته همونطور که گفتم یهههه رووووزییییییییبه هر حالنمیخواید کمی تمرینات کنید؟چون.همین چن مین پیش فهمستم آزمون ورودی هم در کار بید.هفت نفر اول قبولنولی نمیدونم آزمون از چیه.یا از انیمه و مانگا هستیا از داستان نویسی هستیا از وبلاگ نویسی.البته احتمال این یکی خیلی کمه. ولی ممکن هم هست که از ميراکلس باشه.  به هر حال نگران نباشیدشاگرد تقلب رسان اعظم اینجا در خ
ببخشید بچه ها لینکی که برای دانلود گذاشته بودم یکم مشکل داشت الان مشکل بر طرف شد و فایل زیرنویس فارسی ميراکلس نیویورک هم قرار گرفتبرای دانلود ميراکلس نیویورک این زیر بکلیک                        بکلیک
سلامممممممممممممممماینک قسمت جدید!دوستان من یه سوتی بزرگ زدم لطفا به روم نیارید که حالم بده :(Beyond رو Biond نوشتم !!!! خدایاااااا!!!!بعد اینهمه مدت تازه فهمیدم !!!!بخشیییید من خیلی خنگم !به زودی تو پوستر تغییرش میدم !خب دیگ حرفی ندارم برید ادامه که قراره وارد هیجانات بالای داستان بشیم !!رمان بعدی قسمت آخر قرباني دراکولا خواهد بود !!! دررررررریییین !!!این قسمت تقدیم به عزیزترین رفیقم : eli.bتمام نظرات این داستان و تک تک جملات و نوشته هایم تقدیم به تو عزیز
فیلمنامه ها و یا داستان ها هر کدام دارای قهرمان می باشند. قهرمان کسی است که داستان را به جلو می برد و یاما آن را دنبال می‌کنیم.قهرمان های داستانی چند داسته میباشد که هر کدام را به طور خلاصه و مفید در اینجا توضیح می دهم. قهرمان اصلی : قهرمان اصلی همان شخصیت اصلی است که او از اول فیلم تا آخر فیلم می بینیم و او یک نیاز جدی دارد و به دنبال آن است.قهرمان انتقال یافته : فرض کنید شخصیت اصلی در داستان دچار حادثه می‌شود یا پلیس او را میگیرد و یا او کشته
سلام سلام پستر داستان رو هم ساختم بنگرید :/ ، XDوقتی میگن طرف گند زده یعنی این XXXXXXXXXXDDDDDDD* واقعا گند زدی دارم میگم دیگه XDفردا ( یعنی همین امروز صبح یا ظهر ) شروع میکنم به نوشتن پارت اول داستانالان به شدتتتتتتتتتتت خستم جانه ^-^

آخرین جستجو ها

^.^شهر پسرا^.^ nandiacrinnart دردنامه (توانمندسازی بانوان مبتنی بر کارآفرینی در توسعه پایدار) تصاویر متحرک بسیار زیبا علوم ماورا یاس سفید Christine's memory ***وبلاگ خدام الحسین 1389 *** ریاضی آسان است -