نتایج جستجو برای عبارت :

داستان لیدی باگ تو کی هستی قسمت ۵۰

خب گایزبا خودم گفتم یه کوچولو هم ترس اضافه کنممیدونم همه از یه داستان طرفداری میکنن و حوصله خوندن داستان های دیگه هک ندارنولای این هم شبیه داستان روزانه هس پس دنبالش کنیداگه این قسمت خوب نبود داستان رو عوض میکنمو اسم داستانه خوبه? و کسی میتونه برا من پوستر درست کنه?و همینطور در داستان ليدي همان مرینت نیس و کت هم همان ادرین هس.
خب سلام عرض شداهم .از اونجا که شخصیت ها در حال ورود هستن گفتم یه آبانسی بدم خیلی از کسانیکه بهم شخصیت دادن دیگ نظر مظر ندادن و پیداشون نشد پس من نمیارمشون تو داستان خیلی ها هم بیو دادن ولی عکس ندادن مثل شینا مورال ، الی بی جو و یکي دیگ ک یادم نیس بعدا میگم اینایی ک الان میگم کسانی هستن ک شخصیت دادن اگر هستن و هنوزم دنبال‌کننده ی داستانن ت این پست بهم بگن ک برا ورودشون به داستان برنامه بزارم زوددد شخصیتی که رومینا داد ( فک کنم اسمش
آفنر باهوشای منفقد دفعه بعدی کسی توی آشکارا بزاره هم خودش حذف میشه هم اون قسمت حساب نیسگرفتید چی شد؟آفنربرنده های دوره قبل:ليدي نواررر،ladynoir،نلی،پری،فاطمه،نیکو،بی اسم(اسمشو نفرستاده بود)،آتریسا،رز،کاترین،eli.b،نسترن،آیدا،سوفیا کامرون،هستيجواب:مستر فوخب حالا برای دیدن قسمت دوم برین بقیهدوستان حتما اسم خودتون رو بفرستید
امروز قسمت اول رو میذارم ولی الان نه چون میخوام توضیح بدمتو این داستان ادرین عاشق مرینت میشه. كلویی دختر خیلی خوبیه. لایلا دختر خوبیه .  البته چون دوستون دارم بعد این پست قسمت اول رو میزارم
تو این داستان کت و ليدي حویت رو میدوننتوی یه مبارزه با مجسمه ساز ليدي باگ مستقیما میجنگه و زخمی میشه استاد فود میگهاین یه زخم معمولی نیست و قربانی و طی ۳۰ روز به سنگ تبدیل میکنه وبا این کار نگرانی مریننت روبیشتر میکنه مرینتم به آدرین میگه و آدرینم کلا پشیمون میشه که چرا اون لحظه خودش کمین کردهبوده و اونجا نبود خلاصه میره بیرون گشت زنی که حاکماث با آکوماها پیام میفرسته و بعد گوریزیلازاهر میشه و ليدي باگ بدون توجه به زخمش میره کمک و بدتر میشه
هاوکسسس*-*وای قسمت اخر فصل چار خیلی خوب بود*-*--اهم اهم اهموقت بود از بحث اصلی خارج شم=-=خوشحال باشینننن که عهدی تاابد از حالا توی وب منتشر خواهد شد،عاما!من هنوز داستان رو کامل ننوشتم!پس قسمتها نسبت به داستان قبلی دیر تر گذاشته میشه،اما نه خیلی دیر!در عوضش نیازی نیست برا هر قسمت قرنها صبر کنین=|ولییوووووولیدلم نیومد بیشتر منتظرتون بزارم:|♡حالا بروید به سسویییییی ادامه=|
بفرمایید بعدی 15 تا پست بعدی : طعم خوشبختی قسمت 2پست بعد از اون : عشق در مرگ 2/3شرمنده این میهن بلاگ عکس بالا نمیاره باز هنگیدهبرای خوندن بکلیک روی واژه ی داستان.             داستان 
این داستان قرار است در زمستان منتشر شود و تمی فانتزی و زمستانی دارد خلاصه داستان از این قرار است که گروهی از افراد با خودرو در برف سنگین گیر میافتند و همین امر باعث کشف راز های جدیدی میشود تارخ انتشار: تاریخ انتشار به طور دقیق اخرین روز دیماه اعلام شده است و این داستان دارای 12 قسمت با میانگین 40 خط در هر قسمت میباشد                                       &
سلامتموم شدولی این داستان فصل دوم دارهو چندین شخصیت توی فصل دوم نیستن کل طنز سر شخصیت زیاد داره از بین میرهو اونایی که محون توی داستان نیستن راستی اون سوال که گفته بودم مدیر شون به نظرتون کيهسروش بود ولی خب نشد دیگهتوی فصل دوم سروش عضو گشت ارشاده این قسمت هم فقط دارم جون میکنم که تموم شه و از همه قسمت ها بدترهچون سر سری نوشتمش و فقط میخوام تمومش کنم ولی با شروع فصل دوم خیلی خوب میشهچند وقت دیگه شروع میکنم ادامه مانهوا نجیب زاده
خوب!این داستان بالاخره اماده انتشاره!فقط اینو بگمچون داستان طنزه و شخصیتها هم زیادنروند مصیبت اوری یکم کنده!پس خونسرد باشین،قسمت اول فقط معرفیه!!!و اگه با نظراتتون حمایت کنید زود به زود میذارم!خوب دیگه،بپرید ادامه!!!
سریال جن گیر قسمت ۱ و ۲ فصل اولThe Exorcist S1 E01,E02ژانر: #ترسناک | #مهیج  امتیاز: 8.2میانگین هر قسمت: 45 دقیقهشبکه: FOXکيفیت: HDTV 480pخلاصه داستان : داستان سریال که بر اساس فیلم جن‌گیر می باشد دو کشیش متفاوت را دنبال می‌کند که 40 سال پس از اتفاقات فیلم اول با قضیه تسخیر شیطانی یک خانواده درافتاده‌اند…دانلود رایگان سریال از کانال تلگرامی https://t.me/tinyseri
أز امروز میخوام یه داستان بنویسمداستان یه دختری كه پر از اشتیاق و برنامه واسه زندگیشه و اولویت اصلیش كارشه اسمشو هنوز نمیدونم چی بذارم ولی خوووووب میرم كه شروع كنم نمیدونم روزی چقدر یا كلا چند قسمت میخوام بنویسم و اصن وقتی شروع شد ادامش میدم یا نه ولی فعلا حسیه كه باهام اومده و میخوام بهش احترام بذارمپس رفتیم واسه قسمت اول كه توی پست بعدی میشه خوندش
حرف زیادی ندارم. باید بگم که هفتمین داستانم هم نصفه نیمه رها میشه. همیشه همینطوره که یه داستان رو تا یه جایی می نویسم و بعد یه پایان براش در نظر میگیرم و پروندش رو می بندم. بعد هم میرم سراغ یه ایده ی بهتر. حقیقش یه ایده خیلی جالب تر به ذهنم رسیده که مطمعنم چند برابر از داستان های قبلیم بهتر میشه و امکان نداره نصفه نیمه رهاش کنم چون یه هدیه است. نمیخام زیاد تعریف کنم که انتظار ها بره بالا ولی خیلی قراره روش کار کنم و حتما فوق العاده میشه شک ن
گره گشای چیست : گره گشای به معنی پایان نیست ، کره گشای به معنی راه حل داستان است ، داستان شما در آخر قرار است چه بشود ؟آیا شخصیت اصلی به هدفش می رسد یا نه ؟ آیا شخصیت اصلی ازدواج میکنید یا نه ؟ آیا شخصی اصلی به مقصودی که در نظر دارد پیروز می شود یا نه ؟ آخر داستان شما که شخصیت اصلی در طول داستان به سمت هدفی رفته بود در طول داستان به خواسته اش می رسد یا نه ؟گره گشای به معنی راه حل داستان است نه پایان داستان شمانویسنده : علیرضا رضاقلیخانی ، رمضان 99
یو مینا سانچند روز پیش از ادمین عزیزمون لدی فنفیک عجازه گرفتم تا این داستان رو بنویسمدر واقع من داستان های زیادی رو نوشتم و تویه وب هایی که نویسنده بودمو همینطور وب خودم کولی داستان نوشتمخوب شروع کنیمنام داستان:عشق در هنگام خیانتقسمت هر فصل:12تعداد فصل ها:4ژانر:بستگی دارهخلاصه داستان:این داستان در واقع اتفاق افتاد فقط کمیتعغیرش دادم در این داستان دختری به اسم آیوی هستکه ناخواسته به صورتی به مدرسه جدیدش منتقل میشهو در انجا با یک پسر اشنا می
اولین خبر قالب رو عوض کردم بعد مدت ها.دومین خبر دارم شعبه دوم وب رو تاسیس میکنم.سومین خبر دارم قسمت ۴ من برای تو تا ابد رو مینویسم.چهارمین خبر من توی وب نلی دارم فعالیت میکنم فقط یکي داستان ادم فصایی جذاب رو خونده.داستان قشنگیه لطفا بیاین و بخونین و نظر بدین ادرس:neli.blogfa.comهمین 
سلاممتاسفانه سه قسمت آخر فصل اول و دو قسمت اول فصل دوم تو وب نیلی جون بود اما چون یهویی حذف شد کپی ازش نداشتماین نسخه و بخونید بخشی از داستان رو میفهمید که داستان راجب چیه مرسی از حنا جون بابت تهیه این پی دی افبرای دانلود بکلیکسوالی راجب داستان داشتید تو نظرات بپرسید جواب میدم 
از ابتکارات فندوم:|میدوریا خانم:|ولی کيوت میشه ها*-*البته همینطوریشم کيوته=|حالا بگذریمقسمت پنجمو اوردم:>ازین قسمت به بعد داستان اوج میگیره تقریبا^^(میگم تقریبا چون خیلی وقته این قسمتارو نوشتم و یادم نیست=|)بروید ادومه=|
خب درسته نظر ندادید ولی چون قسمت آخره دلم نیومد ندمولی تاکيد میکنم نظرتون و راجب این داستان و تو این پست بگید وگرنه داستان جدیدموکه اسمش 《 تقدیر بی تقصیر نیست 》 و نمیذارم داستانش عالیه از سومین نفرم بهتره پس نظر بدیدبرید ادامه
دیشب یک شعر نوشتم میان امروز و امشب گم شد داستان نارنگی یک نیسان آبییک دماغ خونینجاده شلوغ رهگذران مات و مبهوتدیشب با خودم اندیشیدم عشق کجای این داستان استحیف شدداستان خوبی بود داستان نیسان آبیداستان نارنگی 
مای کت:تعداد قسمت:13ژانر: میراکلسی، عاشقانهپوستر و اوپنینگ:داردعکس:داردسرعت پخش: روزی یکيتاریخ شروع:11 آبانتاریخ پایان:  23 آبانتعداد حداقل کامنت لازم برای هر قسمت:10 تاعشق قوانین رو نمیبینه:تعداد قسمت:13ژانر: عاشقانه، ماجراجوییپوستر و اوپنینگ:داردعکس:داردسرعت پخش: روزی یکيتاریخ شروع:11 آبانتاریخ پایان:  23 آبانتعداد حداقل کامنت لازم برای هر قسمت:10 تاما برای همدیگه ساخته شدیم:تعداد قسمت:13ژانر: عاشقانه، اسرار آمیز،پوستر و اوپنینگ:داردعکس:
هلووووووو گایزیک داستان خوشمل و قشنگو باحال و البته منحرفی اورده ام خدومتتونو نویسنده ی گلشم آتی چان بیدهمون دخمل گلی ک داستان همکلاسی من اقای گودزیلا رو نوشتن^~^ایشون دارن رویه یه داستان جدید کار میکنن ک اسمش عملیات محرمانه بید خواهشمندم ک خلاصه هرو بخونین و نظر بدین ک بعد داستان همکلاسی من اقای گودزیلا این داستان قشنگشونو بزارن یانع خب زیادی خرف زدم بدویین برین ادامه*-*
کارگاه شناخت داستان و رمان (مدرن و پست مدرن )به همراه نقد تک داستان خارجی و داستان دوستان و همراهانچهارشنبه ها؛ ساعت 5 تا 7 فرهنگسرای ملل ادرس: پارک قیطریه. فرهنگسرای ملل. سالن کنفرانس.مشتاق دیدار چهره های جدید در سال 97 برای ثبت نام با قسمت آموزش هماهنگ شوید.226717شهریه این دوره برای دوستان جدید نیمه  ترم (نصف قیمت)در نظر گرفته شده
دلم نیومد اینو نذارمراستی کسی از ایدا خبر نداره؟خلی وقته نیسراستی ليدي هیناتا دسترسیت بازه لاومبقیه داستانا رو هم انشالله بعد امتحاناتم میزارم که میشه بعد خردادماه رمصانتان مبارک(نمد چی میگن خو:/)داستان قشنگیه اگه واقعا میخواین بدونین که ادرین چرا خوناشامه دورگه بگین اداه بدم!!
یو مینا^-^تعداد افرادی کع از نوشتن من خوششون میومد دو سه نفر کمتر از اونی بود کع فک میکردم بود=-=ولی عب ندارعD:یه داستان واسه اونایی کع دوست داشتن مینویسمتعداد قسمت معلوم نیست ژانر:عاشقانه,اکشن,معماییپوستر:6-6بازم من شخصیت اصلی نیستم-^-برای اینکه نا عدالتی هم نشه استفم نیستD:اگه میخواین باشین تو داستان باید بخونین و نظر بدین =-=خلاصه:یه منشی زیبا و خوش برخورد بنظر میاد زندگی ساده ای داشته باشه و داشته تا روزی که سوار خط اشتباه میشه.:>خب شخصیت اص
بحلهعنوان نیست که انشاعه:/خب یه سری نکات هست که تو خود داستان نمیاد ولی مهه و برای اشنایی بیشتر با شخصیتا بهتره که بخونید:|این داستان:داستان گربه و ادویه~
به نام خدادر ابتدا جا داره از میهن بلاگ و دیگر دوستان کمال تشکر و قدردانی رو به جا بیارم که با پاک کردن مطالب کانال اون شونصد فصل داستان آبکي رو پاک کردن و فرصت جدیدی در اختیارم گذاشتن تا بتونم نسخه ی reborn داستان رو منتشر کنم.در ادامه به خاطر قالب آشغال کابین عذرخواهی می کنم. در اوّلین فرصت عوض خواهد شد.و هم اینک چپتر کوتاه و بی محتوای اوّل رو بخونید و بهم نگید که پر از پلاتهوله، خودم میدونم. چرا که قراره در ادامه سوراخای داستان پر بشه و اون موقع
سلام دوستان من داستان رو نوشتم 2 نفر نظر هم دادن و خواستم یه تغییر خیلی ریزی تو داستان انجام بدم که داستان نصفش پاکيد الان دوست دارم گریه کنم پس یه 3 تا 4 روز دیگه صبر کنین تا بنویسم و بیشترش کنم ممنون عزیزان اگه موافقین زیر همین پست کامنت بدین
بچه ها این قسمت خیلی مهمه این قسمت آلیا هویت ليدي باگو میفهمه کت هم به دست ليدي باگ یه آسیبهایی میبینه و خلاصه سه هفته حبسش حتمی میشه ۲۰۲۰/۵/۳ ۱۲ظهر ليدي باگ: برو برو برو واکي چارم الان وسط مبارزه با یه آکوما تایزم و و جهت اطلاعت همش دسته گل کت بوده میترسم با وجود عوارض این زخم لعنتی حویتمم لو بره . کت نوار: آهای!!!از بغل گوشم رد شدا کلوئیه طبق معمول عصبانی شده و آکوما تایز داستان از جایی شروع شد که من رفتم حاماث رو ببینم بعد از اینکه
داستان راستان -  جلد اول  اثر: شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت اول) برای مشاهده داستان مورد نظر بر روی عنــــوان آن کلیک را انتخاب کنید.  داستان راستان - مرتضی مطهری - بازار سیاه داستان راستان - مرتضی مطهری - در خانه اُمّ سلمه داستان راستان - مرتضی مطهری - درخت خرما داستان راستان - مرتضی مطهری - شکایت همسایه داستان راستان - مرتضی مطهری - سفره خلیفه داستان راستان - مرتضی مطهری - وزنه برداران داستان راستان - مرتضی مطهری - تازه مسلمان داستان

آخرین جستجو ها

credlestelib exruppuffco Sylvia's game kerwellpattzan مشاغل اصفهان Curtis's collection Isabell's receptions روستای ده نبی وبلاگ دکتر رامین رحمانپور ♤~BUNGOU_STRAY_DOGS~♤