نتایج جستجو برای عبارت :

بابا موهامو زد

پر آبله مرثیه شهادت حضرت رقیه سشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------بابا جون حسین ،بابا جون حسین-------------------------------پر آبله شده پام بابانبودی پیشم پا به پام باباتوی قافله جا می موندمو سیلی و کتک می زدند منو----------------------بابا جون حسین ، بابا جون حسین----------------------من به روی نی دیدمت همی دست و پا نبود گیرمت دمیماه نی نشین تو بودی پدر رفتی و شده خاک غم به سر --------------------------------بابا جون حسین ، بابا جون حسین----------------------------رفتی و منو و د
رفتی و زینب از غم تو ناله سر دهدیک گوشه ای به وقت سحرسینه می زنم مادر نبود تا که تسلا دهد مرا رفتی و من برای پدر سینه می زنمرفتی و یاد داده ای بابا به دخترت این زخم پرعمیق و مداوا نمی شودشمشیر آمد و سر بابا دریده شد چشمان بسته ی تو دگر وا نمی شودبابا تو گفته ای که شود زینبم اسیر می خواهم از بیان خودت گوییم سخن بابا تو گفته ای که حسینم رود ز دست می خواهم از زبان خودت گوییم سخنرفتی وگفته ای سر بازار می رومبابا تو گفته ای که گرفتار می شوم رفتی و گفته
یه مدت بود می خواستم برم آرایشگاه یکم پایین موهامو کوتاه کن خیلی بد فرم شده بود جلوی موهام رو هم چتری بزن وقت نمیشد که رسیدیم به قرنطینه خونگی هر کدوم از آرایشگاه ها تماس می گرفتم بسته بودن منم بیخیال شده بودم کل خانواده حوصلشون سر رفته بود خیلی بیکار شده بودیم همه چند روز قبل از عید از بی حوصلگی نشسته بودم رو مبل مامانم اومد از آشپزخونه گفت مهسا چرا نمیدی موهاتو داداشت کوتاه کنه میگه تو خدمت موهای هم خدمتی هاش کوتاه می کرده زدم زیر خنده گفتم
با سلام روزی در سهروفیروزان پای حرف پیرمردی نشستم و  حرف و حدیث ما به اخلاص در نیٌت رسید .این پیرمرد سهروفیروزانی گفت:روزی بابا طاهر که میدید دیگران میتوانند بخوانند و بنویسند به انان گفت که چگونه میتوتنید این کار را بکنید و ایشان جهت مزاح به بابا طاهر گفتند ما شب هنگام یخ حوض را شکستیم و تا صبح در اب ان خوابیدیم .بابا طاهر از روی سادگی شب هنگام یخ حوض را شکست و در ان خوابید ؟؟صبح مردم دیدند که شخصی در اب حوض یخ زده ، او را بیرون کشیدند و ب
در فراق پدرشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------بابا جونم ،بابا جون مهربونم،بابا جون (2)--------------------------------بابا جونم به خدا تنگه دلمنکنه به من بگن سنگه دلمهنوزم باور ندارم رفتنتغسل و تشییع رفتن در کفنت----------------------روز و شب با خاطراتت زنده اماز وجود توست که من پاینده امآه وافغان میکشم هر شب و روزداغ تو سنگینه داغی سینه سوز------------------------------سایه ی روی سرم ای پدرم من که بی بال و پرم ای پدرماسوه ی صبر و سخا تاج سرمبی تو بشکسته پدر بال و پ
در فراق پدرجهت مجالس ختم و ترحیمشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)----------------------------------بابا جونم ،بابا جون مهربونم،بابا جون (2)--------------------------------بابا جونم به خدا تنگه دلمنکنه به من بگن سنگه دلمهنوزم باور ندارم رفتنتغسل و تشییع رفتن در کفنت----------------------روز و شب با خاطراتت زنده اماز وجود توست که من پاینده امآه وافغان میکشم هر شب و روزداغ تو سنگینه داغی سینه سوز------------------------------سایه ی روی سرم ای پدرم من که بی بال و پرم ای پدرماسوه ی صبر و سخا تاج سرمبی
گل پژمرده از بیداد مادرخزان آخر به بادت داد مادرخودم دیدم که در زندان سینهنمی شد ناله ات آزاد مادرخودم دیدم که بابا با گُل اشکتو را در زیر گل بنهاد مادرخودم دیدم که دنبال جنازهحسینت از نفس افتاد مادرخودم دیدم حسن چون شمع می سوختکه شد آب و نزد فریاد مادرز جا برخیز ای غمخوار باباکه بابا گشته دشمن شاد مادرشب تاریک و تشییع جنازهمرا کی می رود از یاد مادر
در سوگ فرزند مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی )----------------------------------یه بابا که ز داغ نور چشماش نیمه جونهیه بابا که ز داغ نو گلش داره می خونهیه بابا نیمه شب زانوی غم بغل گرفتهز داغ پسری که زیر خاک اون بی نشونهمیگه بابا جونم فصل خزونت حالا زودههمیشه خاطرات تو توی دلها می مونهمثل ابر بهاری می باره هر روز و هر شبغم دوری تو داغی که خدا می دونهفراق تو برام آتیشِ از جنس غم و دردبابا جونم بدون بهار برام فصل خزونهتازه فصل بهار تو بود و فصل
در سوگ فرزند مجالس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی )----------------------------------یه بابا که ز داغ نور چشماش نیمه جونهیه بابا که ز داغ نو گلش داره می خونهیه بابا نیمه شب زانوی غم بغل گرفتهز داغ پسری که زیر خاک اون بی نشونهمیگه بابا جونم فصل خزونت حالا زودههمیشه خاطرات تو توی دلها می مونهمثل ابر بهاری می باره هر روز و هر شبغم دوری تو داغی که خدا می دونهفراق تو برام آتیشِ از جنس غم و دردبابا جونم بدون بهار برام فصل خزونهتازه فصل بهار تو بود و فصل
❤️بسیار آموزنده❤️شام✍مردی دیر وقته خسته از کار به خانه برگشت. دم در #پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود .سلام بابا ! یک سئوال از شما بپرسم؟ بله حتما. چه سئوالی؟ #بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می گیرید؟ 
زمزمه در سوگ پدرمجلس ختم و ترحیم ، سر خاک شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)سبک :یا ابا صالح مددی مولا---------------------------------آه و واویلا، آه و واویلا(2)--------------------------------اشک چشمان ما ،جاری است بهر تو ای که دادی به من،عزت و آ برو .بابا. رفتی از داغت ،خانه خرابماز هجرت بابا ،دیده پر آبم---------------------------------شمع سوزان این ،خانه بودی پدر اسوه ی صبر و ایمان ،تویی تاج سرجاناچراغ خانه ،سوئی ندارددلم طاقتِ،دوری ندارد------------------------------- تقصیر چ
امروز داشتم موهامو شونه میکردم که یهویی خون دماغ شدممامانم ترسیده بود. اونقد گفتم به خاطر بهار و آب و هواشه که بالاخره باور کرد چقد نگرانن اینا.سرم درد میکرد چن روزه انگار مغزم تحت فشاره یه جورایی افتادم به روغن سوزی دلیلشم نمیدونم. سرما هم خوردم و احساس میکنم تب دارمالهی به حق پنج تن کرونا نباشه. خخچی بگم براتون از رفتارای بچگونه ی یه پیرزن 86 ساله. از این بخش بگذریم.شاید چن روز استراحت کنم فقط
حس کردم باهام سر سنگین شده.هرچی دلیل میپرسیدم میگفت طوری نیست.اما خب من متوجه بودم که یه چیزی هست.از چیزی دلخوره و نمیگه.اونقدر اصرار کردم و پاپیچش شدم تا سکوت رو شکست.گفت یه کم فکر کنی میفهمی چیشده.پرسیدم کار بدی کردم؟اشتباهی ازم سر زده؟گفت یه کم فکر کن یادت میاد.اما من هیچی به فکرم نمیررسید.خیلی اصرار کردم تا اینکه گفت مگه من هم سن و سال توام که با من شوخی میکنی؟بچه ی نادون .خجالت نمیکشی؟!!!اولین باری بود که بابا خیلی جدی بهم گفت خجالت نمیکش
به نام خداسلام دوستان هرجا هستید خوش باشید بلاخره ما اومیدیماین مطلب ازمایشی هست برای شروع به کار وبلاگ دد ماروز راستی میدونید دد ماروز یعنی چی؟؟؟یعنی پدر سرما، کلمه ای هست که درواقع روس ها برای نامیدن بابا نوئل استفاده می کنن
تابستون بود اوایل شهریور ماه موهام حسابی بلند شده بود از تو کوچه داشتم با دوستم بازی میکردم خواهرم از بیرون تازه رسید در کوچه منو دید گفت علی زود بیا تو کارت دارم ، منم گفتم حالا کار دارم بعد میام بعد از یه نیم ساعتی رفتم تو خونه خواهرم گفت چرا گفتم بیا تو نیومدی؟ گفتم کار داشتم با دوستم بعد رفتم پیش بابام نشستم پای تلوزیون خواهرم خیلی از دستم کفری شده بود یه دفعه به بابام گفت بابا این علی و خیلی لوس کردی جواب حاضر شده بابام هم طرف منو گرفت خل
بابای مهربونم کجایی بابا بابا اگه یکی ازمن سوال کنه .بگه یه چیزی برا بابا بگو. من اینو میگم  میگم .خدا الهی همه موجوداتت برن  اما پدر بمونه آخه اگه قراره پدر بره  منم حرف دل امام حسین و میزنم .مگم بابا. الدنیا بعدک العفا . یعنی دنیای که بابا نداره .خونه ای که بابا نداره  .خاک بر سره او ن زندگی بیاد .اگه مصیبت یه بابا  برا همه سخت باشه .برا دختر بی بابا خیلی سختره  . الهی بمیرم برات بابا .هفت روزیه به گوشیه تلفنت زنگ میزنم اما همش گ
زهرای بابا سلامعمو می گفت فردای روز عید غدیر باز خواب دید. تو رو دیده بود تو یک دشت زیبای سرسبز پر از ساختمانهای زیبا شبیه قصر. همه آدمهای اونجا سالم بودند و نقص و ناراحتیی توشون مشاهده نمی شد. تو اونجا بدوبدو می کردی و باز همون زوج سفید پوش دنبالت بودند و به شدت مراقبت بودند. عمو می گفت آخر خوابش تو داد زدی که "من فرشته کوچک خدام. نیومدم که بمونم".زن عمو می گفت: عمو که پا شد می گفت اگه اون دنیا این قدر قشنگه من می خوام همین الان بمیرم.فرداشم عمو خو
زمزمه ختم پدر مجالس ختم و ترحیم ، خاکسپاریشاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-----------------------------------مگه یادم میره مهر و صفای خونه بودیمگه یادم میره تو پدری نمونه بودیمگه یادم میره اسطورۂ زمونه بودیمگه یادم میره که توگل گلخانۂ بودی---------------------------------بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدرجایت خالی ،دربین ما،ای پدرای پدر(2) مگه یادم میره اون لحظه های خوب با هم مگه یادم میره عطر نفس هایت توی عالم مگه یادم میره حمایتت رو همه هر دم 
در سپتامبر سال ۲۰۱۴، سهام شرکتی چینی علی بابا برای نخستین بار در بورس ایالات متحده عرضه شد. شرکتی که بیشتر مردم آمریکا حتی نام آن را هم نشنیده بودند. این شرکت چینی که در غرب و علی‌الخصوص ایالات متحده، شرکتی گمنام به‌حساب می‌آمد، توانسته بود طی ده سال پیش از عرضه‌ی اولیه‌ی سهامش، قدم‌به‌قدم مسیر ترقی را بپیماید و بدل به بزرگ‌ترین بنگاه تجارت الکترونیک دنیا شود.
در سوگ دخترمجلس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------- لالا  لالا  لالایی ،بخواب گلم بابایی(2)---- - ---------------------می خونم از غم تو ،نغمه ی مرغ سحرداغت نشست به دلم ،سخته فراق دختربرکت خونه ی من ،رفته سفر خدایا خالیه جات توخونه، گلم نرو تو بابا----------------------------میومدم به خونه ،می دیدمت رو  رومبا خنده و نور عشق،میچیدمت رو به رومدلخوشی تو خونه ،از تو بود و کلامتمنتظرم بشنوم ،یک بار دیگه سلامت -------------------------بابا نرو عزیزم
ای وقتشه بدی لبه رو بیبی بدو بدو بگیر کمرو هی قربیا بیا قرش بده ی واسه همه زنگ زدنات مرسیواسه همه پیگیریات مرسی واسه همه ی کادوهات مرسیوای بدن و ببین جوون بابا خودتو بلرزون باباهمه میگن ساسی پاشو همه رو برقصون داداآقامون جنتلمنه جنتلمنه این خانومم عشق منه عشق منهآقامون جنتلمنه جنتلمنه این خانومم عشق منه عشق منهفاز مثبتا رو نگیر که پیک چندبار ی دستت دیدماینجا تهرانه اگه شاخ بشی کار دستت میدمسلطان سلطان جون بله قربانمن خیلی عاشقتم و توی
اوایل ازدواجمون بود که از شهرستان به تهران اومده بودیم اون موقع مثل الان نبود که موی دخترا و اینجوری بیرون باشه شوهرم همش به من میگفت تنها بیرون نرم موهامو کسی نبینه وازاین حرفا ولی من شه بودم وخیلی موهامو جمع وجور نمیکردم واز روسری بیرون میومد یه روز شوهرم گفت اگه یه بار دیگه موهات بیفته بیرون از ته قیچیش میکنم ولی من این حرف شوهرمو جدی نگرفتم تا اینکه یه روز که از سر کا اومد دم درمون با همسایه ها منو دید که موهام از روسریم بیرونه با ه
گفتیم:چرا نمیری جلو و بهش نمیگی دوسش داری؟» گفت:کجا خبر دارند کریمان ز حال رو سیاهان؟» گفتیم:مسخره بازی در نیار بابا، برو بهش بگو تا دیر نشده». یه آه عمیق کشید و گفت:بابا این قدش از من بلندتره. من بخوام پیشونیشو ببوسم باید چارپایه بذارم، نمیشه. عشق بدون بوس پیشونی هم که خودت میدونی دیگه، به چه ارزد؟ به ارزن». بعد راشو کشید رفت. مدام ولی با خودش تکرار میکرد:هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم، هرگز به تو »
من وقتی سوم راهنمایی بودم. و میخواستم برا تیزهوشان درس بخونم. وقت هیچ کاری رو نداشتم. یادمه دوهفته بود حموم نرفته بودم. حالا فکر کنین یکی دوهفته حموم نره!   یادمه اخر هفته از مدرسه رسیدم خونه و دیدو مامانم اونروز زودتر از سرکارش برگشته خونه. رفتم بغلش کنم گفت وای ساحل بوی گربه مرده میدی چند سال حموم نرفتی. منم گفتم جمعه رفتم. یکم فک کرد و گفت این جمعه که نرفتی چون من ندیدم.  بعد داد زد و گفت:  ساحل!!!!!! تو دو هفته ست حموم نرفتی!!! و قبل از هرکا
در سوگ دخترمجلس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------- لالا  لالا  لالایی ،بخواب گلم بابایی(2)---- - ---------------------می خونم از غم تو ،نغمه ی مرغ سحرداغت نشست به دلم ،سخته فراق دختربرکت خونه ی من ،رفته سفر خدایا خالیه جات توخونه، گلم نرو تو بابا----------------------------میومدم به خونه ،می دیدمت رو  به رومبا خنده و نور عشق،میچیدمت رو به رومدلخوشی تو خونه ،از تو بود و کلامتمنتظرم بشنوم ،یک بار دیگه سلامت -------------------------بابا نرو عزی
در سوگ دخترمجلس ختم و ترحیم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)-------------------------- لالا  لالا  لالایی ،بخواب گلم بابایی(2)---- - ---------------------می خونم از غم تو ،نغمه ی مرغ سحرداغت نشست به دلم ،سخته فراق دختربرکت خونه ی من ،رفته سفر خدایا خالیه جات توخونه، گلم نرو تو بابا----------------------------میومدم به خونه ،می دیدمت رو  به رومبا خنده و نور عشق،میچیدمت رو به رومدلخوشی تو خونه ،از تو بود و کلامتمنتظرم بشنوم ،یک بار دیگه سلامت -------------------------بابا نرو عزی
فرق شکسته بین بستر مانده بابادر بین بستر یاد کوثر مانده بابادر فکر رودررویی با زهراست اینکچشم انتظار روی دلبر مانده بابابگذار باهم غصه اش را باز خوانیمگویا که یاس اش پشت آن در مانده بابا.اما چرا در لحظه‌های آخرینشذکر حسین دارد وَ مضطر مانده بابامابین حرف هایش مدام از هوش می‌رفتبا گریه گفتم حرف دیگر مانده بابا؟گفتا که عباس و حسینم را صدا کنکرببلا. حرف برادر مانده باباروزی رسید که دختری فریاد می‌زدروی زمین‌ای وای بی سر مانده بابا .
دانلود اهنگ جدید سروری بابا سالاری باب روی چشم ما جا داری بابا از میثم خداوردیدانلود موزیک روز پدر از میثم خداوردی بانام سروری بابا سالاری باب روی چشم ما جا داری باباآهنگ روز پدر ( غمگین و شاد ) 97 از آبان آهنگتمامی آهنگ های با بهترین کیفیت و متن ترانه
واکنش دخترا بعد از دیدن یه دختر خوشگلتر از خودشون:زیادم خوشگل نیستاااااا خوب آرایش کرده همش ارایشه(not_sure)بابا این کجاش خوشگله خوشگل ندیدی به این میگی خوشگل(mad)میدونی خوبه هاااااااا ولی یه جووووریهههه. نچسبه.(sick)منم اگه از زیر عمل رد شم از این خوشگلتر میشم بابا همش عملیهههه(mad)صورت خوشگل به چ درد میخوره والللا ادم باید سیرتش درست باشه (not_sure)دختره معلومه ازوناس (mad)بابا خب طرف خوشگله بگو خوشگله نمیمیری که!!!!!(crazy) حاضرن صدتا عیب رو دختر مردم
 زهد با نیت پاک است.در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنه‌ای زندگی می‌کرد که خواستگارهای زیادی داشت . عاقبت با مرد مومنی ازدواج کرد . این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از خواستگار های سابق می‌ترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند . به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود . اما نه تنها او ، بلکه کسی نپذیرفت .عاقبت به فردی به نام علی باباخ

آخرین جستجو ها

conmasibca almorinma amcanineg افق مهر فروشگاه اینترنتی ساعت مچی هوشمند ارزان cronarricho ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد Julia's site centanimar اندروید کلوب