خدایا کلی نوشتم ازش از اول که زنگ زد مامانمو اطلاع داد تا حال داغون امشبم و تفاوت اعتقادی من با خانوادم و اینکه خانوادم درکم نمیکنن میگم دوست ندارم با طلبه ازدواج کنممیخوام از معاملمون بنویسم تو که نمیزنی زیر چیزی ولی من مینویسم چرا که انسان فراموش کار و غافله امشب کلی گریه کروم کلی درد دل کردم باهات اون وسطا ام یکم به شانسم خندیدم و احساس کردم بیشتر قبل عاشقت شدم احساس کردم خیلی باحالی خدایا من سینوهه رو به خودت بخشیدم دیه نم
درباره این سایت