عشق با تو فارغ از تخیل استتو همان نیلگونی که آن در موج های چشماندیدمتو همانی بودی که در رویاهام ظاهر شدیتو را می سرایم این چنینروزی آمدی تخیل من را به واقعیت تبدیلکردیاشک ذوق بر چشمان جاری بود روزی که رفتی اشک غم را بر چشمان جاری نمودیتو را دوست خواهم داشت الان، فردا – پس فردا –این ماه –امسال –همه سال شاید که تا مردنفراموش نخواهی شد هیچوقتبزرگی همانند کوه آرامی همانند دشتی پر ا
درباره این سایت