اوایل ازدواجمون بود که از شهرستان به تهران اومده بودیم اون موقع مثل الان نبود که موی دخترا و اینجوری بیرون باشه شوهرم همش به من میگفت تنها بیرون نرم موهامو کسی نبینه وازاین حرفا ولی من شه بودم وخیلی موهامو جمع وجور نمیکردم واز روسری بیرون میومد یه روز شوهرم گفت اگه یه بار دیگه موهات بیفته بیرون از ته قیچیش میکنم ولی من این حرف شوهرمو جدی نگرفتم تا اینکه یه روز که از سر کا اومد دم درمون با همسایه ها منو دید که موهام از روسریم بیرونه با ه
یه مدت بود می خواستم برم آرایشگاه یکم پایین موهامو کوتاه کن خیلی بد فرم شده بود جلوی موهام رو هم چتری بزن وقت نمیشد که رسیدیم به قرنطینه خونگی هر کدوم از آرایشگاه ها تماس می گرفتم بسته بودن منم بیخیال شده بودم کل خانواده حوصلشون سر رفته بود خیلی بیکار شده بودیم همه چند روز قبل از عید از بی حوصلگی نشسته بودم رو مبل مامانم اومد از آشپزخونه گفت مهسا چرا نمیدی موهاتو داداشت کوتاه کنه میگه تو خدمت موهای هم خدمتی هاش کوتاه می کرده زدم زیر خنده گفتم
دو روزه سرما خوردم اساسی اصلا شبا نمیتونم بخوابم از درد همش ناله میکنم همش تب و لرز عادت به خواب توو طول روز هم ندارم نمیدونم چه جوری زنده ام الان . . .سرما خوردگی خیلی خره .بعدا نوشت : اینکه داشتم وضو میگرفتم و موقع مسح کشیدن 3 تا تار موی سفید بین موهام دیدم یهو غم نشست رو دلم بعدش با خودم گفتم هر چی پیر هم بشی هانیه جان . . . دلت جوونهپس غمت نباشه . و اینگونه خودمو قانع کردم
بلی اگه یادتان باشد گفته بیدم که سشوارم خرابیده بود `>`هنوزززز که هنوزهههه درست که نشده تازه خراب تر شده `>`ننه ی گرام هم هنوز تصمیم بر خرید یک سیشوار جدید نیست `>`عععرررر اگه موهام بدون سشوار خشک بشن عیننننننن پشم گوسفند میشههههه T___Tفرفرییییی T______Tععععرررررر سیشوارررررر کجاییییییی دقیقااااا کجاییییییی*ناگهان از خیابان صدا بوممممممم میاید**وی کله اش را از پنجره بیرون میکند**با دیدن ان چیز محکم در سرش میزند*دوباره تصادف شدهیعنی همیشه ی خ
من وقتی سوم راهنمایی بودم. و میخواستم برا تیزهوشان درس بخونم. وقت هیچ کاری رو نداشتم. یادمه دوهفته بود حموم نرفته بودم. حالا فکر کنین یکی دوهفته حموم نره! یادمه اخر هفته از مدرسه رسیدم خونه و دیدو مامانم اونروز زودتر از سرکارش برگشته خونه. رفتم بغلش کنم گفت وای ساحل بوی گربه مرده میدی چند سال حموم نرفتی. منم گفتم جمعه رفتم. یکم فک کرد و گفت این جمعه که نرفتی چون من ندیدم. بعد داد زد و گفت: ساحل!!!!!! تو دو هفته ست حموم نرفتی!!! و قبل از هرکا
تابستون بود اوایل شهریور ماه موهام حسابی بلند شده بود از تو کوچه داشتم با دوستم بازی میکردم خواهرم از بیرون تازه رسید در کوچه منو دید گفت علی زود بیا تو کارت دارم ، منم گفتم حالا کار دارم بعد میام بعد از یه نیم ساعتی رفتم تو خونه خواهرم گفت چرا گفتم بیا تو نیومدی؟ گفتم کار داشتم با دوستم بعد رفتم پیش بابام نشستم پای تلوزیون خواهرم خیلی از دستم کفری شده بود یه دفعه به بابام گفت بابا این علی و خیلی لوس کردی جواب حاضر شده بابام هم طرف منو گرفت خل
خیلی اتفاقی دیروز با دیدن این عکس دلم گرفت:یه روز خیلی بی صدا.همون روزی که شبش تا صبح توی تختم وول خوردم و خوابم نبرد.همون شبی که مصمم شدم روی تصمیمم.همون شبی که صبحش چشم بستم روی اون همه عشق به موهام.موهایی که وقت خواب روی اعصابم میرفت.موهایی که همیشه از سر حرص بالا میپیچوندمش و با کش محکم میبستمش تا گردنم رو اذیت نکنه.همون موهایی که وقت شستنشون روانم رو اذیت میکرد.همون موهایی که توی شهربازی یهویی کشش پوکید و وسط اسمون و زمین پخش شد و ع
سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلامسیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلام سیلا
سلام=>عنوانو دیدین؟!تعجب کردین=|خب اگه نانباکا رو دیده باشین تعجب نمیکنینیه قسمتش بود که رنگ موی کاراکترا باهم عوض میشد،منم ازش ایده گرفتم و اینو ادیت کردم:خب بزارین یه توضیحی بدم=|!من رنگ موهام با رنگ موهای شتر عوض شده=|،و شیزوکو هم رنگ موهاش با رنگ موهای مومو یا من(خب هردومون موهامون مشکیه=|)عوض شده!به گفته شیزوکو که میفرماید:شبیه کلاغ شدم!و منم تنها چیزی که میتونم بگم اینه که:از هرچی بدت بیاد سرت میاد=`|دو تیکه شدمT^Tراستی میخواستم بقیه کار
من دختر وحشی مادرم هستمهمونی که پا میدوعه و به سنگ های تیز ناسزا میگهمن دختر وحشی مادرم هستمموهام رو کوتاه نمیکنمصدامو پایین نمیارمSavage daughter-Cover by sarah hester(کلیک کن)(جالبه بدونید روش قفلی زدم و با موهای کوتاهم میخونمش:|)
من دختر وحشی مادرم هستمهمونی که پا میدوعه و به سنگ های تیز ناسزا میگهمن دختر وحشی مادرم هستمموهام رو کوتاه نمیکنمصدامو پایین نمیارمSavage daughter-Cover by sarah hester(کلیک کن)(جالبه بدونید روش قفلی زدم و با موهای کوتاهم میخونمش:|)
سلام اسم من مهساست میخوام یه داستان جالب واستون تعریف کنم اول دبیرستان بودم که توی مدرسه ما بخشنامه اومده بود که همه دانش آموزان باید موهاشون کوتاه کنن برای رعایت بهداشت وقتی خانمناظم گفت همه شکه شدن سر کلاس ادبیات بودیم معلم ادبیاتمون خیلی مهربونه گفت بچه ها بیایید این کار باهم انجام بدیم اینجوری هضمش راحت تره و ناراحتیش کم وقتی همه باهم کوتاه کنیم موهامون یکی از بچه ها رفت از دفتر قیچی آورد خانم معلم از میز اول صدا کرد مهسا اول تو بیا ت
این پارت با اهنگ قرص قمر 2 بهنام بانی گوش کندی************************رمان معشوقه ی جاسوس پارت 310روی زمین گذاشتم که بلافاصله شاسخینم و بغل کردم و مثل دختر بچه های ذوق کرده چشم هام و بستم و کمی خودم و تاب دادم که خنده ی رایان و در آوردم._ داداش؟با صدای رادمان چشم باز کردم و چرخیدم.رایان : جونم؟_ اون بالاها خوش بگذره من و آرام میریم یه کم دو تایی خلوت کنیم.آرام مشتش و بهش کوبید و بعد از اینکه چشم غره ای بهش رفت رو به رایان گفت: منظورش اینه که دوتایی میریم م
سه شنبه برگشتیم و زندگی دوباره به حالت عادی برگشتهمون سه شنبه حدود چهار رسیدیم خونه و من تند تند لباسها بردم ریختم تو ماشین (ماشین لباسشویی طبقه منفی یک تو اتاق لباسشویی هستش. کل ساختمون لباسشویی هاشون اونجاست) بعد رفتم یه نیم ساعت خوابیدم.بیدار که شدم چون خیلی گشنمون بود سریع ماکارونی پزیدم و تا گوشتش بپزه رفتم حمومبعد از غذا یکم سریال دیدیم و من موهام رو خشک کردم و غش کردیم.چهارشنبه رفتیم سرکار که تا رسیدم دوست جان گفت که ظهر با بانک قرار د
اهم أهم یو مینا با چندی از آثار هنریم اومدمخیلی هم قشنگن-.-من تازه نویسنده شدم نباید حذف>`<من آمادگی حذف شدن ندارممممممممم>~<اول از همه کاراکترای خیالم^-^اینو خیلی میدوست اگرچه اخلاقش یکم با کرمان مشکل داره ولی معمولا کاررو انجام میده ^*^* شخصیت بخشی به کاراکترای خیالیش*اینم خجالتی و مظلومهالبته تو مظلومیت هیشکی به پای من نمیرسه :-:#ستاد همایت از مظلومانهمایت میکنممممممممممممممناگیسا۲ :من حمایت نمیکنمناگیسا: اصلا کسی از ت
رمان معشوقه ی جاسوس پارت 305رایان پلک روی هم گذاشت و نفس فوق العاده عمیقی کشید.آروم ماشینو دور زدم و یه دفعه روی کمرش پریدم که بدبخت از جا پرید.گردنشو سفت چسبیدم و نزدیک گوشش اغواگرانه زمزمه کردم: تو که دوست نداری عشقتو بزنی، عشقی که حسابی دوست داره هوم؟مشتهاشو روی ماشین نگه داشت و سرشو کمی کنار کشید اما با شیطنت لبمو روی گوشش گذاشت و آروم لب زدم: رایان؟دستشو روی گوشش گذاشت و چشم بسته گفت: نکن نفس، از کمرم بیا پایین.دو طرف لبشو گر
دانلود رمان برادرانه نودهشتیادانلود رمان برادرانه رمان روایت زندگی دو تا برادر هستش که خانوادهشون رو توی بچگی از دست دادند. برادر بزرگ تر اما هیچ وقت نمیذاره کهبرادر کوچیک تر کمبودی احساس کنه.تموم زندگیش رو به پای اون می ذاره تا برادرش توی آرامش باشه. از عشق زندگیش دستمیکشه و هر بار توی مشکلات به فریاد برادرش می رسه اما… امابرادر کوچیک تر سر یه لجبازی، تموم خوبی های برادرش رو فراموش می کنه و از برادرش دور می شه و زندگی خودش رونابود می ک
1- تراشيدن : این روش سریع ، ساده و بدون درد است. بسیاری از خانم ها از این روش برای پاها و زیر بغل استفاده می کنند. این روش برای صورت نیز کاربرد دارد ولی خانم ها ترجیح می دهند این راه را برای صورت به کار نگیرند ، زیرا در آنها تداعی مردانه بودن می کند.توجه: تصور اضافه شدن رشد موها و ضخیم شدن آنها به دنبال تراشيدن امری واهی و بی اساس است؛ قسمت بالایی مو که از سطح پوست بیرون آمده است هیچگونه ماده ی زنده ای ندارد و تنها از ماده کراتین ماده ساخته شد
همونی که تو کمتر از یک ساعت منو به جنون می کشه جوری که با دستام محکم موهام و می کشم همون چند مین بعدش به خاص ترین روش ممکن آرومم میکنه :) دلم یه خواب عمیق میخواد 3-4 روز بخوابم و به هیچ چیز فکر نکنم بخوابم و بیدار شم همه چیز درست شده باشه گاهی حس میکنم سقف آسمون به زمین رسیده و دارم خفه میشم دارم خفه میشم
دو شنبه نوشت:اون یک و هفتصدو پنجاه که نوشته بودم هزینه ی دندونم شد ، بابای نیکان سوال کرد پول داری؟ گفتم فقط 200 باقیش رو یعنی یک و نیم باباش داد و تمام.وقتی اون دوتا دندون داشتند توسط دکتر معاینه و ترمیم می شدن و عکس گرفتن بععععله معلوم شد که یه سه تایی هم دارم که درد نداره ولی به سرعت باید بهش رسیدگی فوری بشه جمعا 3 یا 3/5 و من عمرا روم بشه به بابای نیکان بگم.البته دوسه ماه دیگه یه وام داریم هردوتامون که بد نیست ولی من اصلا دلم نمیاد اون رو پ
انقدررررر تو ذهنم چیز میز هست که نمی دونم کدوم رو بنویسم.این روزا همش فکرم همه جا می ره. البته نه که فایده ایی هم داشته باشه ها نه، ولی خوب ذهنم درگیره.اول از همه خیلییییییی نگران مامان و بابا هستم. می دونم مراقبن و ماسک می زنن ولی خوب نگرانم. سنشون خیلی بالا نیست (هر دو ۶۴، ۶۵ سالشونه) ولی از قرار این لامصب سن و سال نمی شناسه اصلا. ایشالا که خدا کمکمون کنه.ما اینجا دوباره ۹۰درصد دورکاری شدیم. من باید هفته دیگه می رم دفتر که کنسل شد. خدا رو شکر الب
سلام احوال شماسوال : بلندی و کوتاهی مو، یکی از تناقض های کتاب مقدس ؟ آیا ؟ جواب : عهد عتیق از کتاب مقدس، کوتاه کردن موی سر را برای مردان عیب دانسته و آنان را از تراشيدن موی سر خود بر حذر داشته است: در تمامی آن مدت، او هرگز نباید موی سرش را بتراشد. او مقدس و وقف خداوند شده است، پس باید بگذارد موی سرش بلند شود.» ترجمهی تفسیری کتاب مقدس، اعداد 6: 5.در مقابل این صراحت عهد عتیق مبنی بر عدم جواز تراشيدن موی سر، عهد جدید ا
.سلامدوستان به دلیل تاخیر تایید کردن نظر ها ببخشید. و یکی از دوستان برای جمع آوری رای خبرمون کرده بود و به دلیل نبودمون از ایشون عذر می خوام امیدوارم جبران کنیمو اینکه دوستی (نفس)از ما درخواست مطالب بیشتر از لی جونگ سوک کرده و چون ایشون آدرس وبلاگنذاشتند ما نتونستیم خبر بدیم که سفارشتون آمادس اگه میشناسین ممنون میشم خبر بدین و بریم ادامه و برای آشنایی با اوپانام و نام خانوادگی: لی جونگ سوک هانگول: 이종석 متولد: 1989 سپتامبر
رمان معشوقه جاسوس پارت 282************#نفسمحکم و مصمم گفتم: من اینجا میمونم، هنوز حال رایان کاملا خوب نشده نباید سنگین بلند کنه.مامان به زن عمو اشاره کرد و عصبی گفت: مادر به این گندگی نمیبینی؟زن عمو تموم مدت انگشتشو به لبش میکشید تا نخنده.– میبینم اما زن عمو حسابی خستهست، بیشتر کاراشو اون انجام داده حالا نوبت منه.دندونهاشو روی هم فشار داد.بابا کشیدش.– بیا بریم این نمیاد.از حمایتش نامحسوس بوسی براش فرستاد که سعی کرد نخنده.مامان بازو
آیا تراشيدن موهای خانم ها اشکال دارد؟ احکام شرعی تراشيدن موی سر برای ن مو تاثیر زیادی در زیبایی ظاهر و چهره خانم ها دارد، اما سلامت موها اهمیت بیشتر از زیبایی آن دارد. گاهی کوتاه کردن و تراشيدن مو سر می تواند به داشتن موهایی زیبا و سالم کمک کند. در ادامه به حکم تراشيدن موی سر زن، از نظر مراجع مختلف را بررسی می کنیم.این روزها مدل موهای زیادی مد شده است که به تراشيدن احتیاج دارند. البته بعضی از افراد برای پرپشت شدن موهایشان آن ها را می ت
دانلود آهنگ جدید محمدرضا هدایتی به نام دلیل زندگیمDownload New Music Mohammadreza Hedayati – Dalile Zendegimشاید منو یادت نیاد حدستو اشتباه نزن حق داری نشناسی آخه خیلی موهام سفید شدننه خسته میشم از غمت نه سختی های روزگار اگه یه روز دیدی منو خستگیمو به روم نیاردلیل زندگیم تویی منو هوایی میکنی خودتو دست کم نگیر واسم خدایی میکنیدلیل زندگیم تویی منو هوایی میکنی خودتو دست کم نگیر واسم خدایی میکنیدانلود آهنگ محمدرضا هدایتی دلیل زندگیمبرای دانلود روی لینک زیر کلیک کنی
دانلود آهنگ جدید محسن یاحقی جشن تنهایی • شیوا موزیک دانلود آهنگ جدید محسن یاحقی جشن تنهایی • شیوا موزیک دانلود آهنگ جدید محسن یاحقی جشن تنهاییموزیک شیندنی و بسیار زیبای خواننده محسن یاحقی با نام جشن تنهایی همراه با تکست موزیک و دو کیفیتDownload New Song By Mohsen Yahaghi – Jashne Tanhaei Whit Text On Saba-Musicمتن آهنگ جشن تنهایی محسن یاحقیهر روزِ دوریمون یه شمع روشنهبا گریه خندیدن ، فقط کار منهانگار هزار سال شد که زندهام براتسفید شدن موهام از مرورِ خاطراتتو رو م
لمینتدندان با تراش یکی دیگر از روشهای درمانی برای تراز کردن دندانهای کج و نامرتب استکه برخی از مردم از این نوع عمل برای تراز کردن دندان های نامنظم خود استفاده میکنند.روش های لمینت دندان با تراش کانتورینگ یا تراش دندان تغییر شکل دندان پر کردن دندان باریک سازی دنداناینها چند نام برای روشی است که برایکاهش اندک اندازه دندان بزرگ شما برای بهبود ظاهر یا نحوه قرارگیری آن در داخلدهان شما انجام می شود. هدف از لمینتدندان با تراشاین فر
به موجب ماده 6 قانون تجارت هر تاجری برای اینکه کلیه معاملات و خرید و فروش هایش در طول یک روز و یک هفته و یک سال معین و مشخص باشد باید دارای دفاتری به شرح ذیل باشد.1- دفتر رومه2- دفتر کل3- دفتر دارایی4- دفتر کپیه ترتیب تنظیم دفاتر مورد بحثدفاتر رومه و کل و دارایی تاجر باید قبل از آنکه چیزی در آن نوشته شود به وسیله نماینده اداره ثبت محل امضا شود و اوراق باید شماره بندی بوده و نرتب باشد و کلیه معاملات و صادرات و واردات به ترتیب تاریخ د
جدا از فیض بردن هر ساله از قیافه هم و جدا از اینکه هوزم همکلاسییم و جدا حتی ازینکه هنوزم تو یه ردیف و پشت سرهم میشینیم اتفاقاتی هم افتاده مخ جان برای اثبات مخ خود به المپیاد ریاضی پیوست و خود را از کلاس و افتخار 5مین سال باهم بودن جدا کردمن و کچل و کاری هم به سیمبول پیوستیم و کلی چایی خوردیم و حتی ظرف های کپکی رو تو توالت مد شستیمزبی هر روز زبی تر از دیروز کم مونده امازونو اپلود کنه رو خودش زنگ تفریح ها نسخه ترایال تحویل ما بدهاسلیت خسته تر از
درباره این سایت